چقدر از گفتن حقیقت میترسی؟ برای این که بتونی بگی چیکار کردی؟ چقدر حاضری بها بدی ولی حقیقت رو به یک نفر بگی؟
2 پسندیده
اصلا فکر نمی کردم اولین مشارکتم در یک بحث در این مورد باشه…
مشکلی که من سالها باهاش دست و پنجه نرم کردم و تا حدود زیادی موفق به شکستش شدم …
من همیشه از گفتن حقیقت میترسیدم، حتی در مورد کوچک ترین مسائل… فقط به دلیل ترس از قضاوت …
ترس از اینکه دیگه آدم دلخواه اطرافیانم نباشم. با اینکه برای اکثر کار هایی که انجام میدادم دلیل قانع کننده و منطقی داشتم ولی بازم میترسیدم … .
بعد چندسال به این نتیجه رسیدم که بار نگفتن حقیقت خیلی سنگین تر از گفتنشه…کمرتو میشکنه… مجبوری با ترس زندگی کنی، بخاطر یه دروغ صد تا چیزه دیگه رو هم پنهان کنی، آخرش هم آرامش نداری …
وقتی این فکر و کردم به این نتیجه رسیدم که باید یه دفعه برای همیشه این عادت رو بزارم کنار.
الان چند ماهه سعی میکنم تحت هیچ شرایطی هیچ چیزی رو از هیچ کسی پنهان نمیکنم، اگر باب میلشون نباشه، اول دلایلم رو توضیح میدم، اگر قانع نشدم از کنارش میگذرم و دیگه راجع بهش صحبت نمیکنم … .
نمیدونم کار درستی میکنم یا نه… یا اینکه چقدر توش موفق شدم، فقط اینو میدونم و مطمئنم که الان خیالم راحته …
4 پسندیده
خیلی خوب بود…تا حالا شده بها بدی؟ بهای حقیقتی که گفتی؟
بله اولین باری که یه حقیقت رو گفتن باعث شد تا یه مدت طولانی نگاه اطرافیان نسبت بهم عوض بشه…خیلی اذیت شدم و خیلی طول کشید تا اون نگاه سابق برگرده …ولی عوضش واقعا حس میکردم یه بار سنگین از روی شونم برداشته شده و عوضش دیگه خیالم راحته…
من متاسفانه تا حدودی این مشکل رو دارم
این مشکل در من صرفا وقتی بروز میکنه که افراد مهمی ( در زندگی من مهم ) مخاطب حقایقی هستند که میخوام بیان کنم و این حقایق هم بصورت پیش فرض خوشایند نیستند.
ترس از رنجیدن و از دست دادن افرادی که اونهارو در زندگی خودم مهم میدونم بزرگترین دلیلی میشه که وقت هایی حقایق رو پنهان میکنم
دارم روی خودم کار میکنم ولی از وقتی شروع کردم به کار کردن فرصتی برای امتحان خودم نبوده که ببینم چطوری شدم
این بخش هم فکر میکنم کاملا مستقل از خواسته من یا حاضر بودن من داره
هر حقیقتی شاید بها یا هزینه خودش رو داشته باشه که چه حاضر باشم و چه نه باید پرداخت بشه
1 پسندیده
همه چیز به جامعه بستگی داره و وضیعتی که توش گیر افتادی.
به طور مثال تو جامعه ایران که ریا کاری حرف اول و میزنه نباید بیایم بگیم نه ما مثل اینا نیستیم و فقط حقیقت و میگیم و گاهی گفتن حقیقت شاید باعث مرگ شما بشه.
مثلا گفتن حقیقت بین دو زوج خیلی اهمیت داره و باید رعایت بشه ولی گفتن حقیقت به خانواده که میدونی اذیت میشی و هیچ سودی نداره چون نه تو می تونی خانوادت و عوض کنی نه عوض میشند فقط اعصاب خوردیش برات می مونه.
اگر جایی گفتن حقیقت باعث تغییر مثبتی میشه خوبه آدم رعایت کنه ولی اگر تاثیری نداره و تازه شرایط و برات سخت میکنه به نظرم باید یکم کوتاه اومد
3 پسندیده