آیا توی زندگی قهرمان خاصی دارید؟

قهرمان زندگی شما کیست؟ [1]
کسی که خیلی شگفت‌زدتون کرده، با همتش، مهربونیش، ایثارش، شجاعتش، پشتکارش، دانشش، صبر و استقامتش، خلاقیتش، یا اصلاً چی براتون از قهرمانتون قهرمان ساخته یا می‌سازه؟

pic_article_hero_1


  1. پانوشت = ایده رو از برنامه ماه عسل، با اجرای احسان علیخانی گرفتم :wink: ↩︎

9 پسندیده

من ترجیح دادم خودم اون قهرمانه باشم. وقتی قراره یکی قهرمان باشه چرا من نباشم؟ توی این مسیر یه دوست کنارم دارم که میشناسیدش :sweat_smile: عماد :ok_hand:

6 پسندیده

قبل از این خودشناسی عمیق :smirk:، قهرمانی نداشتی؟

من هم هرچی فکر میکنم، کسی برام اونقدر بزرگ نبوده که قهرمان زندگیم باشه. شاید سبک زندگی خیلی توی این دیدگاه اثر داشته باشه.

5 پسندیده

اول مادرم بعد خواهرم هر دو سمبل های همت واستقامت بودند.

5 پسندیده

همینطوره من عادت به پیروی نداشتم و ندارم :grinning:

4 پسندیده

یه جمله ای در روان شناسی داریم که میگه من خوبم و تو هم خوبی جمله بسیار خوبیه چون نیاز به قهرمان رو از ما میگیره و در عوض اشخاص به هم همکاری و کمک متقابل میدن ؛ بعضیا که درک و خودشناسیشون بالاتره مطمئنا در صورت همکاری تاثیر بیشتری ازشون گرفتیم
و به قول سقراط که راز سروش معبد رو که میگفت ؛« هیچکس داناتر از سقراط نیست» این جور تعبیر کرد که شاید منظور اون راز اینه که من میدونم که نمیدونم و هر کس میخواد داناتر باشه باید اینطور فکر کنه . و به نوعی میخواست همین خودآگاهی رو در اطرافیانش زنده کنه

6 پسندیده

فارغ از خودم و خانواده و خویشاوندان ؛ آیا توی زندگی قهرمان خاصی داشتم؟
بله ؛ ماکس وبر (1920 - 1864)

2 پسندیده

خیلیا واسم قهرمان بودن… هر کدوم هم به دلایل خاص خودشون… یکی به خاطر علمش… یکی به خاطر مقاومتش یکی به خاطر صبرش… ولی اگه بخوام موردی اسم بیارم…
دکتر علی شریعتی
مرتضی پاشایی
استیون هاوکینگ
عباس معروفی
سید مهدی موسوی

3 پسندیده

دوران کودکی (البته الانم فقط هیکلم گنده شده!) یک قهرمان در زندگی داشتم که هنوزم میشه گفت یه جورایی همراهمه. دکتر آلبرت شوایتزر
پزشکی اهل اروپا که تمام عمرش در مناطق محروم افریقا طبابت کرد. دوران دبستان، یه کتاب داستان داشتم چاپ قبل از انقلاب بود که به زبون ساده بخش ایثار و فداکاری دکتر در آفریقا رو پررنگ نشون می‌داد. از این نظر گفتم که سرچ اسمش، اونو یک موسیقیدان و فیلسوف هم معرفی می‌کنه، ولی من تمام شناختم ازش همون پزشکیه که با ایثار و فداکاری در قبایل افریقا خدمت کرد.

این موضوع باعث شد همیشه در زندگی آرزوی پزشک شدن و خدمت در مناطق محروم رو داشته باشم. این آرزو هنوزم همراهمه (در سن 45 سالگی)
اتفاقاً یکی دو هفته قبل با یکی از همکارانم صحبت همین موضوع بود و گفتم آرزو دارم یک پزشک عمومی باشم و تو یه خونه بهداشت یا درمونگاه دورافتاده کار و زندگی کنم.

جالب اینکه هیچوقت حسرت یک پزشک متخصص ثروتمند که تو مطبش پول پارو می‌کنه و عملهای جراحی انجام میده رو نمی‌خورم. همچنان غبطه می‌خورم به پزشک عمومی که به افراد محروم کمک میکنه.

حالا اینکه چرا هیچوقت در زندگیم نرفتم سراغ پزشکی، داستانش مجزاست. شاید بشه گفت چون اصلاً اهمیت نداشت! (آخه آدم قرار نیست هر آرزویی رو به واقعیت تبدیل کنه)

نتیجه اخلاقی: داشتن قهرمان دوران کودکی، همونقدر که می‌تونه دارای اهمیت باشه به همون اندازه هم می‌تونه بی‌اهمیت باشه! :joy:

از این قضیه سالها گذشته، ولی هیچوقت چیزی به اسم قهرمان به زندگیم اضافه نشده. ضمن اینکه خودمم علاقه‌ای به قهرمان شدن ندارم. یعنی اگه بخوامم قیافه‌م به این چیزا نمی‌خوره!

ولی اون آرزوی پزشک شدن، به نوع دیگری خودش رو نشون داد:
علاقه شدید به تعمیرات خودرو و مکانیکی!

چرا؟
شاید به این دلیل که وجود قهرمان باعث علاقه من به پزشکی نبود، بلکه ذاتاً علاقه داشتم چیزهای خراب رو درست کنم. حالا اون چیز می‌تونه:

بدن خراب باشه تا در مقام پزشک درستش کنم (که شرحش رو در بالا عرض کردم)

یا

ماشین خراب باشه تا در مقام یک مکانیک درستش کنم (یه ماشین قراضه داشتم که هر جمعه کاپوتش بالا بود و دل و روده‌شو درمیاوردم و بعد هم دست به دامن مکانیک میشدم تا بیاد جمعش کنه! طوری بود که همسایه‌ها عادت کرده بودن که روزهای جمعه یکی رو ببینن که رفته تو کاپوت ماشینش و دوتا پاش رو هوا تاب می‌خوره! آخرش کار به جایی رسیده بود که هرزمان زنگ میزدم به مکانیک، میگفت جون مادرت به اون ماشین دست نزن!!) :joy:

یا

حتی یک رابطه خراب باشه تا در مقام مذاکره‌کننده درستش کنم (دوبار اومدم بین طرفین وساطت کنم، چنان انداختمشون به جون هم که ضرب‌المثلی شد واسه خودش! فهمیدم در این مورد هم استعداد ندارم)

خلاصه اینکه خواستم عرض کنم ما هم واسه خودمون قهرمان داشتیم و تا آخر هم بهش وفادار موندیم، اما اثر خاصی نداشت
از طرفی هم نمی‌دونم آخر و عاقبت نسلی که قهرمانشون مرد عنکبوتیه قراره چی بشه! کسی چه میدونه شایدم از ما موفق‌تر باشن

4 پسندیده

نمیدونم این هایی که می خوام بگم حکم قهرمان رو برای من دارن یا نه ولی هر کدوم از جهاتی برام الهام بخش هستن و چیزهایی دارن که من سعی کردم ازشون یاد بگیرم. خیلی هستن و اینجا سعی می کنم اون هایی که یادم میان رو بنویسم و حتی ممکنه بعدا اگه فرد دیگه ای رو یادم اومد بیام و اسمش رو اضافه کنم:

ماهاتما گاندی
نلسون ماندلا
مارتین لوترکینگ
آبراهام لینکولن
استیو جابز
اوسین بولت
مایکل فلپس
دیوید بکهام
کاراکتر پسرخاله در مجموعه های کلاه قرمزی
سهراب سپهری
برایان ورنکی (Bryan Warnecke) پسری که در این ویدئو از زندگی ش میگه

و احتمالا افراد دیگه ای که الان حضور ذهن ندارم اسمشون رو ببرم …

3 پسندیده

نمیشه گفت قهرمان ولی احترام خاصی برای شخصیت اول رمان کنت مونت کریستو قائلم! آقای ادموند دانتس یا در لقب اشرافی خودش که عنوان کتاب است.
زیبایی این شخصیتدر تجلی انسان در کشمکش احساسات است. از ناامیدی تا امید ، از انتقام تا بخشش ، از سیاهچاله تا اوج جامعه اشرافیت پاریس ، از سادگی یک انسان خوش قلب تا شقاوت یک انسان هوشمندِ چرچیل‌وار و …
به قول یکی از مفسرین فرانسوی آثار دوما ، آقای ادموند دانتس نماد قابل درک ابرانسان نیچه است. چنین شخصیتی برای من جذابیت خاصی داره :smile:

2 پسندیده

من نمیتونم به یک آدم ریشه بعد شاخ و برگ بدم بگم تو قهرمان منی و بس،تاحالا به اون معنی قهرمان فکر نکردم که از تمام لحاظ قهرمان من باشه ،اما خب در موضوع پشتکار آدمی که تلاش کردن ازش یاد بگیرم یا در ابعاد مختلف آدمی که بلدِ ابراز احساس ناراحتی و خوشحالی باشه ،و…
در هرزمینه و موضوعی یک قهرمان انتخاب میکنم

2 پسندیده

قهرمانی برای خودم متصورم:

1 پسندیده

بابام :innocent: :innocent: :innocent: :innocent: :innocent:

1 پسندیده