علت موفقیت سرآمدان یک جامعه چیست؟ شانس و اقبال یا تلاش و کوشش؟
آیا این جمله دونالد ترامپ میلیاردر رئیس جمهور را باور میکنید؟ «پدرم یک وام بسیار کوچک در سال ۱۹۷۵ به من داد، و من با آن وام شرکتی ساختم که چندین و چند میلیارد دلار میارزد»
نکته 1- دانشمندان میگویند عواطف یک نوزاد در اولین لحظهها و روزهای تولدش شکل میگیرد، دقیقاً حین دورانی که او هیچ حق انتخابی ندارد. علاوهبرآن، این نوزاد بیچاره هیچکدام از صفاتش را «خودش» انتخاب نمیکند: نه خانواده، نه طبقه اقتصادی، نه محل زندگی و نه خیلی چیزهای دیگرش را. اما به سن قانونی که میرسد مسئول آدمی میشود که هست. انگار گلولهای باشد که از یک توپ پرتاب شده و حالا، در میان این پرواز، از خواب بیدارش کرده باشند. چقدر میشود او را مسئول موفقیت یا شکستهای زندگی آیندهاش دانست؟
نکته مرتبط : در یونان و رم باستان مردم باور داشتند که خلاقیت (ذهن فعال = موفقیت) منشاء انسانی ندارد. خلاقیت هدیهای بود از طرف خدایان که به انسانهای خاصی تعلق میگرفت که به آن «دیمن» میگفتند. افرادی مانند سقراط ، ارسطو ، افلاطون ، فیثاغورس و … همگی بهرهمند از این هدیه آسمانی بودند. (هدیه خدایان = شانس و اقبال)
با توجه به دو نکته ذکر شده ؛ آیا مردم واقعا به آنچه شایستهاش هستند ، میرسند؟ یا اینکه نقش شانس و تصادف پررنگتر از تلاش و کوشش است؟
یک کودک وقتی بدنیا میاد همون روزهای اول خیلی از صفات نیاکان خودش و به ارث می بره ، این یعنی یک دانه خوب که اگر در خاک خوبی قرار بگیره رشد می کنه و این خاک وظیفه جامعه و پدر مادر هست.
ما چیزی به اسم استعداد نداریم ، ترکیب علاقه + هوش + تلاش باعث میشه که مثلا به فلانی بگند با استعداد.
بچه بدنیا میاد تو مغزش همه چیز هست جز استعداد پیانو ، بچه تازه با پیانو اشنا میشه چطور از قبل استعدادش تو سرش بوده؟
اگر مثلا یک میلیون سال ، پیانو همیشه تو زندگی افراد باشه شاید بعدا تبدیل به قسمتی از مغز بشه ، به همون صورتی که ترس از تاریکی تو مغز هر انسانی هست.
مردم به اون چیزی می رسند که انجامش میدن نه اینکه شایسته هستند.
هر دو
نمونه های زیادی داریم که با تلاش و پشتکار به جایگاهی رسیدند که لایق بودند و خیلی ها رو هم میشناسیم که یک اتفاق زندگیشون رو از این رو به اون رو کرده
و چه بسیارند کسانی که تمام عمرشون مشغول کار و تلاش بودند و در آخر در جا زدند
برای شما پیش نیامده که تمام تلاشتون رو برای رسیدن به یک هدف بگذارید و نشه
کارگری رو ندید که صبح تا شب در تلاش هست و در آخر فقط میتونه از پس مخارج یک زندگی بخور و نمیر و کرایه خونه و …بربیاد
مثال زیاد هست فقط باید با دقت به اطراف نگاه کرد