الگوریتم مناسب برای رسیدن به پیشنهاد مناسبِ کتاب برای افراد مختلف چیه؟

خواست و روحیه افراد را

  • یا می دانیم (می توانیم حدس بزنیم یا با استفاده از آمارهای موجود پیدا کنیم)
  • و یا نمی دانیم؛ پس باید سئوال کنیم.

در حالت دوم، این سئوال ها به ذهن من می رسه، که می شه پرسید از افراد:

  1. چه کسی رو در جهانتون و در دنیای اطرافتون به خاطر دانستن چیز یا چیزهایی تحسین می کنید؟
  2. در چه زمینه هایی، اون فرد دانش خوب و جذابی داشته؟
  3. تا به حال شده غبطه بخورید که کاش من هم اینقدر در این زمینه می دونستم؟

و همینطور این سئوال ها:‌

  1. تا بحال شده سئوال هایی در ذهن داشته باشی که پیدا کردن جوابشون برات راحت نبودند؟
  2. یا اینکه در مورد یه چیزهایی کنجکاو شدی (قطعه ای از فیلم، گفتگوهای افراد و غیره) و خواستی بیشتر راجع بهشون بدانی؟ اون موارد رو نام ببر.
  • بعد از گرفتن داده ها از خواست و روحیات افراد، یکی دو مورد از لیست کتاب های با کیفیتی که قبلاٌ آماده شده، همراه با یک توصیف مختصر و جذاب از اون کتاب، و یا ارائه صفحه اول کتاب یا پیش گفتار نویسنده/مترجم/ناشر (هر کدوم که در کوتاه ترین حالت، اطلاعات دقیق تر و جذاب تری به مغز انسان می دهند) به فرد معرفی می شه.

  • برای سنجش میزان موفقیت این برنامه، باید ابزار خیلی راحت و در دسترسی برای فهمیدن میزان رضایت مندی فرد از کتاب پیشنهادی قرار داد، مثلاٌ امتیازهای ۵ ستاره، با یک کلیک.

  • در مرحله بعد می شه سئوال هایی از این قبیل پرسید:

  1. دوست دارید از همان نویسنده کتاب دیگری (یا بهترین آثارش) را بخوانید؟
  2. دوست دارید در این موضوع، بهترین آثار جهان را بخوانید؟
    و بنا به درخواست کتاب های بعدی پیشنهاد شوند.

پ.ن.: همونطور که خواسته بودید پاسخ های قبلی رو نخوندم و ممکنه این موارد تکراری باشند.

1 پسندیده

من فكر مي كنم ابتدا بايد احساس نياز واقعي ( نه احساس نياز كاذب چون اگه كاذب باشه ممكنه كتاب رو نخونه يا نصفه رها كنه ) به كتاب خواني رو در افراد بيدار كنيم و بهشون بفهمونيم كه همه ي افراد همين كه سواد خواندن و نوشتن داشته باشن اولا به عنوان يك انسان بايد سوال و درد داشته باشن ( بي دردي خودش يه درده) ثانيا حتما بايد از متخصص كمك بگيرن كه قطعا يكي از مهم ترين و ساده ترين راه ارتباط با متخصصان كتاب هست…
مثلا گزارش دادن از آمار مطالعه در جوامع ديگه با بيان سطح فراواني آن در اقشار مختلف. در واقع از اين طريق همه مخاطب ما قرار مي گيرند.
يا اطلاعاتي در مورد شروع سن كتاب خواني كه قطعا بايد از كودكي باشه. پس هم والدين به نحو خاص مخاطب ما مي شن و هم هدف نهادينه كردن كتاب خواني در افراد به دليل شروع شدن از سنين كودكي محقق ميشه و …
بنابراين از ديدگاه من كاركردن روي روان و فكر افراد بايد يه قسمتي از برنامه رو به خودش اختصاص بده
ضمنا محيط به گونه اي طراحي بشه كه تا اين مطالب رو نبينن و نخونن نتونن به مرحله ي بعدي راه پيدا كنن مثلا چند تا سوال ازشون پرسيده بشه كه وادار بشن در مورد علت كتاب خوندن فكر كنن.

تست شخصيت شناسي (البته نوع تست از جهت اينكه افراد صادقانه جواب بدن در عين حال خسته كننده نباشه و … بسيار مهمه) و گرفتن اطلاعات افراد به نظرم خيلي خوبه و براي برخي افراد حتي جالبه اما …
اولا بايد اطمينان داد كه اطلاعات محرمانه ميمونه مثلا مانند پروفايل افراد قابل دسترس نيست ثانيا ذكر حداقل برخي اطلاعات بايد اختياري باشه مثلا شغل فرد يا حداقل افراد مجبور نباشن نام و نام خانوادگي بدن تا ترغيب بشن تست ها رو صادقانه جواب بدن و به هدف و كتاب مورد نظر برسن.
به بيراهه رفتن اونا رو از ادامه ي راه منصرف مي كنه و خيليا ممكنه متوجه نشن كه خودشون مقصرن.

همه ي مسير براي شناخت فرد از خود تا مرحله رسيدن به كتاب در قالب يك پك باشه یعنی در یک مسیر مشخص با دسترسی راحت.

محيط و جايي باشه تا بتونن نتايجي رو كه از خواندن كتاب مورد نظرشون بدست آوردند به اشتراك بذارن. اينجوري هدف تشويق به كتاب خواني و درك موثر بودن كتاب در رفع نياز محقق ميشه.

5 پسندیده

در مورد احساس نیاز من هم با شما موافقم اما نکته ای که هست این که اگر بخوایم به مساله خیلی کلی نگاه کنیم در عمل خودمون اون رو غیر قابل حل کردیم. بیدار کردن روحیه کتابخوانی در افراد مهم هست اما مساله فعلی نیست. به طور جداگانه باید راجع بهش بحث بشه. اگر همه موارد رو یک جا بخوایم حل کنیم از نظر من عملا ممکن رو غیر ممکن کردیم و به اصطلاح با یک دست چند تا هندونه برداشتیم.

3 پسندیده

در مورد غیر ممکن بودن راستش خیلی با شما موافق نیستم. به نظرم ما می تونیم قسمتی از کار رو بهش اختصاص بدیم و در پست قبلی راهکارهایی هم دادم. اینجوری اگر کسی اتفاقی هم گذرش به ما بخوره حداقل یه کمی شاید به فکر فرو‌ بره.
مثلا جواب به برخی سوالات در قالب پرسشنامه یا دادن برخی اطلاعات در مورد ضرورت های کتاب خوندن و نظیر این ها به نظرم سخت و غیرممکن نمیاد.
افراد کتاب خون که تعدادشون زیاد نیست ( متاسفانه) بلاخره کتاب شون رو‌پیدا می کنن حالا ما از این طریق بهشون کمک می کنیم خوب واقعا عالیه اما دغدغه ی اصلی افراد کتاب نخون هستند که تعدادشون زیاد ه (متاسفانه). مگر اینکه این قضیه اصلا قرار نباشه که در پادپرس هدف قرار بگیره که شخصا فکر می کنم حیفه.

خب مساله همین جاست. افرادی که تا به حال کتاب نخوندن. واقعا هر روز امار سرانه مطالعه کشور میشنویم و همه میدونیم چقدر پایین. فردی که تصمیم گرفته تا اولین کتاب رو بخونه نیاز به تشویق داره نه هشدار. یه کار جالبی که ویرگول برای نویسنده هاش میکنه میگه بهشون که تو چقدر سرانه مطالعه رو با نوشتن این متن بالا بردی
به نظرم میشه بعد از پایان مطالعه کتاب یه همچین جمله ای به فرد گفته بشه. این اثرش فوق العاده بیشتر از امار و اطلاعاتی که هر روز میشنویم.

4 پسندیده

معیارهای کتاب خوب (برای عموم) در این جاها، با معیارهای کتاب خوب برای افراد، چقدر فاصله داره؟
اگر کسی، دوستانی دور و برش نبود، که کتاب بهش پیشنهاد بدن، چه ؟
یعنی ما همونطور که دوستان اشاره کردن، باید مثل یه دوست، با بعضی خصوصیات شخصی که میخوایم کتاب بهش معرفی کنیم آشنا باشیم.
طرح آزمایشی میتونه این باشه که ما که مدتی در پادپرس در حال خوندن و نوشتن هستیم، طرح پیشنهاد کتاب به همدیگه رو شروع کنیم؟ آیا این مدت و حجم با هم بودن، برای شناخت ذائقه و نیاز کافیه؟ یا میشه تست هایی برای تشخیص این دو روی خودمون انجام بدیم؟

3 پسندیده

:+1: تست جالبی بود! نیاز به شناخت ذائقه نفر مقابل نیست، کافیه به ذائقه خودمون نگاه کنیم:

تو پادپرس از خوندنِ موضوعات/پاسخ های مطرح شده توسط چه کسی بیشتر خوشمون میاد (مستقل از آشنایی‌ها در دنیای خارج از پادپرس)؟ ازش یه پیشنهاد کتاب در یه زمینه غیرتخصصی بگیریم؛ ببینیم چطور از آب درمیاد.

2 پسندیده

بعضی نکات در نقد و تکمیل راهکارهای ارائه شده به ذهنم میرسه که مطرح میکنم:

گاهی اینها گول زننده هستن، ترجیحا اگه در مرحله ی آخر انتخاب چنین اطلاعاتی بروز داده بشه بهتره. یعنی وقتی فرد تصمیمش رو گرفته و میخواد دیگه خریدش رو انجام بده.

دو کتاب رو با توجه به جوایزش و تعداد فروشش، خوندم: «صد سال تنهایی» و «بازمانده روز». و از هر دو هم پشیمونم! یعنی چیزی که دنبالش بودم رو پیدا نکردم و نفهمیدم چرا به پرفروش‌ترین تبدیل شدن.

این حس زنده بودن چیز ارزشمندی هست، اون هم تو دنیایی که داره به سمت هوش مصنوعی میره. تنها مشکلش اینه که در تعداد بالا به راحتی قابل اجرا نیست و هزینه ی اجراش بالاس.

من هم همین طور، البته نه هر دوست یا اندیشمندی.

به نظرم زمان چندان حیاتی نیست، هر چند مهمه. یعنی اون سایت کتابخونه بوکلین که بعد دو هفته پیشنهاد میداد برام عجیب بود، ولی ظاهرا کار میکنه.


تکمیل یه راهکار

خیلی حس خوبی بهم میده تصور این بازی! :heart_eyes: کاش زودتر بهمون جزئیات بیشتری از این بازی بگی.

چرا سوالایی که به نظرت مهمن و نیاز به اطلاعات بیشتر دارن رو در موضوعات لینک شده ی جدا مطرح نمیکنی تا بتونیم نقطه نظرات و گوگلینگ‌هامون رو پاش بذاریم @bahram ؟ (سوالای تیپ شخصیتی کتابخونا و کتابهای راحت تر). شاید در کنار سوالای @yousef، سوالای @najme و سوالای @Ghazaleh هم به درد این بازی بخوره:

خیلی عالی. این اطلاعات میتونه به درد @bahram بخوره، برای اون سوال «چه کتاب هایی برای شروع خوندن متن راحت‌تر و جذابیت بالاتری دارن؟»

در نهایت، نگاه علوم شناختی یا روانشناسانه @Fatemeh-law هم به نظرم برای روتوش بازی لازمه، و با بهرام موافقم که بهتره اول بازی در ساده‌ترین حالتش طراحی بشه و در ادامه قدم به قدم اتفاقات مختلف لحاظ شه (و یا حتی تو تست مشخص شه) طوری که بازی به سمتی بره که واقعا به هدف اصلیش برسه.

4 پسندیده

بحث مهم بودن فاکتور دافعه کتاب برای همین مطرح کردم. به خاطر اون دافعه کتابخوانی زمان فاکتور مهمی محسوب میشه.

موافقی این سوال رو در یک پست جداگانه پپ مطرح کنم یا همین جا شروع به تکمیلش کنیم؟

به نظرم سوالای داخلی اگه به شکل موضوع جدای لینک شده مطرح شن موثرتره و بعد با جمع بندی پاسخش میشه در ارائه راهکار در این موضوع ازش بهره برد.

1 پسندیده

ما اگر داده های ورودی(سن، تحصیلات، علائق و…) رو برای سیستم پیشنهاد دهنده از شخص بگیریم (داده هایی که به شخصی سازی پیشنهادمون کمک کنه) ولی این سیستم اطلاعات کامل و جامعی در خصوص کتاب ها نداشته باشه نمی تونه پیشنهاد درستی بده.
بنابراین به نظرم بیشتر پیچیدگی کار در قسمت جمع آوری و معنادار کردن این اطلاعات با اشخاص و کتاب هاست.

میشه یک جامعه آماری از چندین کتابخونه فعال در نظر گرفت و بین مشخصات افرادی که مراجعه ی قابل توجهی دارند و کتاب هایی که می خونن، رابطه ی معنا داری پیدا کرد.
میشه اطلاعات افراد داوطلب و کتابخوان (در سطوح آماتور تا پیشرفته) را با کتابهایی که خوندن و همچنین نظراتشون در مورد کتاب ها جمع آوری و دسته بندی کرد.
(این نوشته بدون خوندن نظرات دوستان درج شده)

3 پسندیده

اتفاقا بعد از خوندن جمع بندی عالی لاله بیشتر فکرم رو همین موضوع بود. جمع اوری اطلاعات به صورت حضوری شاید یکم پروسه رو طولانی کنه…شاید استفاده از یک بات تلگرامی کار رو راحت تر کنه…بازم به این موضوع باید فکر کرد

1 پسندیده

برای اینکه پادپُرس سهم کوچکی در به سرانجام رسوندنِ این حرکتِ جمعی داشته باشه، از آزمایشی که در خلال گفتگوها مطرح شد، کمک گرفتیم و قدمی رو اجرا کردیم:

یه جای خالی در صفحه شخصی‌ هر پادپُرسی‌ ایجاد شده به نام کتاب پیشنهادی، و از حالا میتونین مشخص کنین چه کتابی رو پیشنهاد می‌کنین بقیه حتما بخونن.

این طوری وقتی در خلال بحث‌ها کسی از طرز فکرتون خوشش اومد، می‌تونه به کارت پروفایل شما، یا شناسنامه‌ی پادپُرسی‌تون، نگاهی بندازه و ببینه پیشنهادِ چه کتابی رو بهش هدیه دادین.

از گروه نوآوری، @Innova، دعوت میکنم به عنوان اولین نوآورهای پادپُرس، در تکمیلِ این قدم در شناسنامه‌های پادپُرسی‌شون سهیم باشن. منتظر ایده‌ها و یا اجراهای بعدی توسط شما هستیم :sparkles:


:copyright: کپی رایت ایده و اجرا

پ.ن. اعتبار ایده، متعلق به @leila هست که آزمایش اولیه رو پیشنهاد دادن و همین طور خودشون به شکل دستی با طرح پرسش «فلانی از دیدگاهت خوشم میاد، چه کتابی میخونی؟» آزمایش رو تست کردن. پیشنهاد پیاده‌سازی این ایده در صفحه‌ی شخصی هر پادپُرسی، توسط @bgolshaee مطرح شد.

9 پسندیده

میشه یه بخش برای وارد کردن تیپ شخصیتی MBTI هم بهش اضافه بشه. این جوری ارتباط برقرار کردن یکم آسون تر میشه

من با پیشنهاد اضافه کردن تیپ شخصیتی مخالفم. به دو دلیل:

  1. خیلی شخصیه و همونجور که خودت اشاره کردی وقتی مستقیم از افراد چنین چیزی خواسته میشه زیاد جذاب نیست.
  2. دلیل مهمترش هم اینکه تیپهای شخصیتی به مرور زمان امکان تغییر دارن و این در بلند مدت مشکل زا میشه.

الان که دقت میکنم میبینم در انتهای صفحه اومده که موضوع به صورت خودکار بسته میشه :scream: یعنی کلاً یه روز واسه مشارکت بیشتر و احتمالاً رسیدن به جواب/ایده‌ی بهتر وقت دارم :roll_eyes::frowning_face::tired_face::see_no_evil: خدا همه‌ی ما دقیقه نودی‌ها را اصلاح کند :pray:

5 پسندیده

حرف تو رو قبول دارم سهیل. اما از طرف دیگه تو فکرم هست که قرار بود ما کاری کنیم که اگر کسی به هر عنوان این موضوع دغدغه فکریش بود جواب کامل تری بگیره. الان به نظرم واقعا جواب کاملی در نیومده. درست که ذائقه ات که به یه نفر نزدیک باشه میتونی کتابی که دوست داره رو ببینی. اما برای کسی که با این سوال وارد پادپرس میشه این توصیه واقعا توصیه مناسبی نیست.

1 پسندیده

الان خودم دارم به همین موضوع فکر میکنم که چجوری میشه تجربه بهتری رو بوجود آورد. موردی که سعی دارم ازش الهام بگیرم هم جوابیه که @leilay در یه موضوع دیگه داده:

بعید میدونم وجه شخصیتی این دو نفر مشابه باشه ولی براساس اتفاقی که تا الان رخ داده، باعث شده یه نفر دنبال کتاب ها و سبک مطالعه نفر دیگه ای باشه.

4 پسندیده

یه جمع بندی، تا الان بیاد، بهتره. شاید اصلا همه چیز خوب باشه و به نتیجه رسیده باشه پادخان. از قدیم میگن: موفقیت و حادثه خبر نمیکنن :grin:

3 پسندیده

در ادامه خلاصه‌ای از مسئله‌ی اصلی و همین طور جمع بندی سه راهکار کلیدیِ ارائه شده در این موضوع ارائه شده است.

صورت مسئله

هر چی کتابای بیشتری نوشته میشه، انتخاب کتاب و نویسنده ی جدید سخت‌تر میشه، پارادوکسی برای انتخاب! به نظر معقوله که دنبال روش‌هایی برای محدود کردن این انتخاب باشیم تا بتونیم کتاب‌های متناسب با خواسته‌مون رو زودتر پیدا کنیم.

توجه داریم که مخاطب لزوما کسی نیست که تا حالا کتابی نخونده، بلکه کسی هست که دنبال کتاب خوبی برای خوندن میگرده.

راهکارهای موجود برای انتخاب کتاب

راحت‌ترین راه اینه که از دوستان و آشناها بپرسیم که از کدوم کتابایی که خوندن، خوششون اومده. ولی خب همیشه ذائقه‌ي هر کسی با طبع ما جور نیست.

یه راه دیگه اینه که از الگوریتم‌های کامپیوتری پیشنهادِ کتاب کمک بگیریم، ولی تجربه‌هامون نشون میده حتی الگوریتم‌های کامپیوتری کنونی هم در این کار موثر باشن! یه دلیلش اینه که حتی در این الگوریتم‌ها هم از بررسی عموم استفاده شده و ممکنه ذائقه‌ی این عموم لزوما با طبع ما جور نباشه.

سوال ساده س: چطور می‌تونیم این روش‌ها برای انتخاب کتابِ خوب رو بهبود بدیم و یا روشی نو خلق کنیم؟

راهکارهای جمعیِ پادپُرسی‌ها برای الگوریتم پیشنهادِ کتاب خوب

در این گفتگوی دو هفته‌ای، سه تیپ راهکار ارائه شد:

  1. شناخت ذائقه‌ی افراد از طریق پرسش و پاسخ و تعامل مستقیم در حوزه‌ی کتاب
  2. بهبود بازیسازی‌های موجود برای پیشنهاد کتاب با شناخت بهتر از افراد در دو سطح نیاز و شخصیت
  3. پیدا کردن افراد با طبع مشابه از طریق مرور خوراک فکری ایشان در شبکه‌های اجتماعی موضوع‌محور

راهکار شماره یک: گفتگوی زنده با کتابخون‌ها

راهکار شماره یک، یک فروم برای کتاب هست، جایی که میای تا از خوره‌های کتاب به عنوان متخصصین کتابخونی، پیشنهادهای خوب بگیری. خوره‌های کتاب ممکنه کتابدارها باشن و از طریق ارائه ی پیشنهاد حتی میشه برای ایشان درامدزایی درنظر گرفت. نکته‌ی مهم در این راهکار، زنده بودن گفتگوها و غیرماشینی کردن فرایند انتخاب کتاب هست.

قدم باقیمونده در تکمیل این راهکار: نیاز به طرح پرسش‌های مناسب هست؛ طوری که فرد متخصص در کمترین زمان به اطلاعات مورد نیاز برای یه پیشنهاد خوب برسه.

راهکار شماره دو: بازیسازی برای رسیدن به کتابِ خوب

در راهکار شماره دو، فرد با قرار گرفتن در مسیر یک داستان و جواب دادن به سوالاتی درباره عملکردش در موقعیت های مختلف، که به شناخت بهتر از شخصیت ایشون میشه (تست شخصیت‌شناسی البته با توجه به نیاز کتابخونی)، به پاداشی میرسه از جنسِ اسم اولین کتاب برای کتابخوانی. نکته‌ی مهم در این راهکار، بهره بردن از خصوصیات شخصیتی در رسیدن به طبع مشترک بین افراد هست، و این خصوصیات از طریق طراحی یه بازی لذتبخش کشف میشه؛ بازی‌ای که در انتها به اسم یه کتاب میرسه.

قدم باقیمونده در تکمیل این راهکار: این راهکار هم مشابه راهکار شماره یک، نیاز به طرح پرسش‌های مناسب برای رسیدن به اطلاعات لازم و کافی هست.

راهکار شماره سه: پیدا کردن افراد با طبع مشترک از طریق مرور خوراک فکریشان

در این راهکار، افراد با طبع مشترک نه از طریق ارتباطات اجتماعی بلکه از طریق ارتباطات محتوا-محور پیدا میشن. این راهکار از یه تجربه‌ي شخصی شروع شده: دوستانی که از پیشنهاد کتابشون همیشه شادم، به هیچ وجه اون هایی نیستن که زمان بیشتری در معرضشون هستیم (همکلاسی یا همکار نیستیم) بلکه اونایی هستن که از همون معدود لحظاتی که باهاشون هستم لذت میبرم (و بیشتر از گوش کردن به صحبت‌هاشون).

قدم باقیمونده در تکمیل این راهکار: در این راهکار نیاز هست بفهمیم چه معیاری برای فهمیدنِ علاقه به صحبت‌ها یا فکر شخصی دیگه موثره.

قدم اجرایی پیشنهادی بعدی برای راهکارها

در تکمیل دو راهکار اول، تا اینجا سوالات خوبی در کل این مبحث از طرف پادپُرسی‌های مختلف مطرح شده. تنها کاری که نیاز هست انتخاب بعضی از این سوال‌ها و پیش بردن بعضی تست‌ها برای این سوال‌ها هست.

به عنوان آزمایش پیشنهادی هم میشه از همین امکاناتی که الان در پادپُرس فراهم کردیم کمک بگیریم: ما موضوعاتی درباره‌ی کتاب داریم که افراد مختلف از گوگل بهشون سر میزنن تا به کتاب مناسبی برای مطالعه برسن. در صورت انتخاب پرسش‌ها، میشه یه پرسش‌نامه‌ی ساده در این موضوعات تعبیه کرد و از افراد خواست در تکمیلش کمک کنن و در این اتفاق تاثیرگذار باشن.

برای تست راهکار سوم، قدم اجرایی در خود پادپُرس برداشته شده: پادپُرس یک سایت محتوامحور هست، و انتخاب محتوای مورد علاقه، فعلا در اختیار خود افراد قرار گرفته. از فکر هر کسی خوشت اومد میتونی به شناسنامه‌ی پادپرسیش نگاه کنی؛ شاید یه کتاب پیشنهادی برات داشته باشه. الان فقط نیازه افراد پیشنهادهاشون رو در شناسنامه‌های پادپُرسی‌شون درج کنن.

شما چطور میتونی در ادامه‌ی این اتفاق تا اجرا، تاثیرگذار باشی؟

  1. تکمیل پرسش‌های پرسش‌نامه: پرسش‌های مطرح شده در پاسخ‌های گفتگوی پادخان اول رو بخون. و هر پرسشی به نظرت مناسب حال راهکار اول یا دوم بود، به شکل نقل قول برای دبیر گروهِ نوآوری بفرست.

  2. پیشنهاد کتاب در پادپُرس: در صفحه‌ی شخصی‌ت، در قسمت پیشنهاد کتاب، آخرین کتاب خوبی که خوندی رو بنویس. هر موقع کتابِ خوبِ تازه‌ای خوندی، این بخش رو حتما اپدیت کن!

  3. توسعه‌ی جمع نوآور پادپُرس: اگه کسی رو میشناسی که به نوآوری با طعم کتاب علاقه‌منده، حتما این موضوع رو بهش بفرست. این طوری کمک میکنی اتفاقِ جمعی‌مون در معرض مرور و نقد افرادی مثل خودمون قرار بگیره و اگه خوششون اومد در حرکت‌های جمعی بعدی همراهمون میشن.

8 پسندیده

این موضوع به صورت خود کار بعد از 13 روز بسته شد. پاسخ جدید دیگر مجاز نیست.