یک مدرسه با تم مذهبی و تقریبا وضع مالی خوب برای مراسم 13 آبان امسال دنبال یک ایده متفاوت، تربیتی و جذاب هست. کاری که خیلی کمتر انجام شده باشه و بتونه بچه ها رو جذب کنه. لازمه بگم این مدرسه پسرانه هست و مقاطع اول تا ششم ابتدایی در اون هستن.
حتما منتظر ایده های خلاقانتون هستم.
حتی اگر بگین از چه چیز مراسم 13 آبان بیشتر بدتون میاد یا خوشتون میاد هم میتونه کمک کننده باشه!
خیلی خوشحالم چنین موضوعی رو میبینم، یکی از اولیای یکی از مدرسه های ایران دغدغه ی تربیت داره و در ضمن دنبال ایده های نو هست و نمیخواد روزِ دانش آموز رو که شاید مختص مدرسه و مدرسهای هاست، رو با کلیشه های سیاسی خز کنه .
خب من اول از تجربه هام بگم:
شوآف دروغی روز دانش آموز: دانش آموز که بودم از این خیلی بدم میومد و زورم میگرفت که دانش آموزا رو تو ۱۳ آبان به زور میبردن راهپیمایی و بعد هم به دروغ میگفتن «اتحاد ملت ایران و … ». اینکه میگفتم به زور از این لحاظ بود که هر دانش آموزی عضو یکی از گروه های مدرسه بود باید حتما شرکت میکرد وگرنه فلان میشد (حضور در راهپیمایی انتخابی نبود). یه جور ریا و دورویی تو این کار میدیدم تو اوان بچگی و برام خیلی سخت بود بپذیرم اون قدر بیچاره ایم که نیاز داریم این طور دروغ بگیم.
طولانی شدن زمان ایستادن در صف: اون موقع ها، از برنامه های اجباری سر صف هم که تو این روز برگزار میشد و باعث میشد مدت بیشتری مجبور باشیم تو صف واستیم بدم میومد! هیچ محتوای جذابی برای یه کودک یا نوجوون نداشت و صرفا به نظر میرسید برای دلخوشی خود اولیا و اداره آموزش و پرورش در حال برگزاری هست.
تاریخچه روز دانش آموز: من تازه همین الان فهمیدم دلیل نامگذاری ۱۳ آبان به روز دانش آموز، کشته شدن جمعی از دانش آموزها بوده! منبع: روز ۱۳ آبان در ویکی پدیا. همیشه فکر میکردم روز دانش آموز روز اشغال سفارت امریکا بوده. نمیدونم چرا چنین ذهنیتی داشتم
پیشنهاد برنامه برای روز دانش آموز: مسابقه جمعی!
تو روز دانش آموز، برا دانش آموزا یه مسابقه ترتیب بدین! مسابقه ای بین همه ی کلاس های مدرسه. اگه براتون امکان داره، از هفته ی قبل روز دانش آموز بچه ها رو دعوت کنین تا به شکل کلاسی دنبال ایده هایی برای سرگرمی در روز خودشون باشن.
دانش آموز خودش اصل مطلبِ این روز هست و بهتر از هر کسی میدونه چی نیاز داره. ضمن اینکه خلاقیت بچه ها و کار گروهی شون هم تقویت میشه. فکر کنم هر کلاس حداقل ۲۰ نفر دانشآموز داشته باشه و یه رقابت گروهی جذاب ایجاد میشه.
تو روز دانشآموز، کلاس های درس تعطیل باشه، و برای بچه ها در سطح مدرسه این امکان رو فراهم کنین که بتونن ایده هاشون رو عملی کنن. مثلا اگه کلاس سوم پیشنهاد مسابقه طناب کشی برای روز دانشآموز داده، طناب و فضا و طبل و موسیقی و … آماده ی چنین مسابقه ای باشه.
کی برنده س؟ آخرش دو تا رای گیری برگزار شه با وزن های مختلف، یکی بین خود دانش آموزها که تو برنامه ها شرکت کردن، بیان بگن از کدوم برنامه بیشتر لذت بردن. دومی بین معلم ها و اولیای مدرسه و بیان بگن از نظر ایشون کدوم برنامه ها بیشتر با روز دانشآموز متناسب بود. و مجموع امتیازا برنده رو مشخص کنه.
اگه مدرسه پیج اینستا یا شبکه اجتماعی داشته باشه، رای گیری رو میشه به فضای مجازی هم برد و بروزی میشه برای خود مدرسه.
من تنها حسی که از این مراسم نمی گرفتم حس “جشن روز دانش آموز” بود!!! بیشتر ذوق داشتم که از مدرسه دسته جمعی می رفتیم بیرون و یه تنوعی بود
چون اونم دقیقا تو همچین روزی اتفاق افتاده!!!
بچه های این دور و زمونه اونم از نوع پسرش رو نمی دونم. ولی اگر دهه هفتاد میرفتم تو کلاس و به تعداد بچه ها بادکنک میدیدم با یه هدیه کوچولوی آویزان خیلی ذوق می کردم… البته این میتونه یکی از گزینه ها باشه و کار بشه روش
به تعداد بچه ها گلدون و خاک و گیاه ببرید و خودشون گل بکارن و ببرن خونه یادگاری داشته باشن و نگهداری کنن.
یکی از خاطراتی که به خوبی و شیرینی تو ذهنم مونده وقتایی بود که خود معلما و مسئولین مدرسه وارد بازی میشدن با ما. وسطی و هفت سنگ و والیبال و … خیلی حس خوبی بود. بیشتر دوسشون داشتم.
مرسی از همه ایده هایی که میدین.
ولی کلیشه ها و پارادایم هایی که به فکر مدیران مدارس و مجریان غالب شده تغییر نمیکنه انگار…
نمیدونم چقدر قبول خواهند کرد این ایده ها رو!
مدرسه ما قراره سرود همگانی اجرا کنن، دو گروه بالای سکوی حیاط و بقیه بچهها، تو صف ایستاده؛ نسخه جدیدی از یار دبستانی من:
يار دبستاني من بامن و همراه مني
تو دست هم دستاي ما همسفر راه مني
جبهه ي ما مدرسه شد معلم ما شهدا
آمريکا شيطان بزرگ مي ترسه از وحدت ما
دشمن ما منتظره تا من و تو خسته بشيم
تو قفس دشمنياش مونده و پر بسته بشيم
ما مي تونيم باهمدلي دشمن و نااميد کنيم
ميون دنيا دوباره ايران و روسفيد کنيم
يار دبستاني من
با من و همراه مني
تو دست هم دستاي ما
همسفر راه مني
جبهه ي ما مدرسه شد معلم ما شهدا
آمريکا شيطان بزرگ مي ترسه از وحدت ما
يار دبستاني من
با من و همراه مني
تو دست هم دستاي ما
همسفر راه مني
جبهه ي ما مدرسه شد معلم ما شهدا
آمريکا شيطان بزرگ مي ترسه از وحدت ما
دشمن ما منتظره تا من و تو خسته بشيم
تو قفس دشمنياش مونده و پر بسته بشيم
ما مي تونيم باهمدلي دشمن و نا اميد کنيم
ميون دنيا دوباره ايران و روسفيد کنيم
ياردبستاني من بامن و همراه مني
تو دست هم دستاي ما همسفرراه مني
جبهه ي ما مدرسه شد معلم ما شهدا
آمريکا شيطان بزرگ مي ترسه از وحدت ما
اینم جالبه که بعضی افراد به فکر نیاز مدارس در چنین مواردی بودند و براش کسب و کار راه انداختند:
چون مدرسه از نظر مالی هم حمایت میکنه، راحت می تونید از این جور گروهها کمک و ایده بگیرید.
تو همین یه مصرع شعر (اگه بشه بهش گفت شعر) چه قدر مفهوم نهفته است:
آمریکا شیطان بزرگ است.
آمریکا از ما میترسد.
ما با هم وحدت داریم.
وحدت ما کابوس دیگران است.
جالب این که همه این شعارها در کشوری اتفاق میافتد که مردمش برای رفتن به آمریکا از هم سبقت میگیرند. حتی رییس جمهور پیشین با اشتیاقی وصف ناپذیر زیر مجسمه آزادی عکس یادگاری میگرفت.