بزرگ ترین حواس پرتی، برای شما چیه؟

دنباله‌ی موضوع راهکارهای افزایش حافظه و دلیل حواس پرتی:
برای خود من بزرگ ترین حواس پرتی، تلفن همراهه. حتی اگر کلی مشغله داشته باشم، کلی وقت ازم میگیره :frowning_face:
بزرگ ترین حواس پرتی شما چیه؟

8 پسندیده

بزرگترین حواس پرتی من بقیه آدمان(خانواده، دوستان، غریبه هایی که میخوای باهاشون آشنا بشی و…). هم خیلی دوست دارم باهاشون ارتباط برقرار کنم و هم خیلی سخته بهشون نه بگم. معمولاً اگه بخوام تمرکز درست و حسابی رو کارم بذارم مجبورم برم جایی که هیچ آشنایی نداشته باشم و البته خودم رو مجبور کنم که با کسی وارد تعامل و دوستی نشم.

6 پسندیده

بزرگترین حواس پرتی من هم بقیه آدمان. اگه تو خونه بخوامک ار کنم صدای تلفن بقیه، تلویزیون دیدنشون و … و در محیط کار هم حرف زدن همکارام با من تو اوج تمرکزمه

4 پسندیده

برای من هیچ چیز بیشتر از بی‌نظمیِ فیزیکی آزاردهنده نیست.
مثلا وقتی خونمون بهم ریخته‌س آروم و قرار ندارم, تمرکز ندارم و عملا فریز میشم که کاری نکنم.
بارها پیش اومده که جاروبرقی رو آوردم وسط, لباسارو گذاشتم تو ماشین لباسشویی, گردگیری کردم, هرچیزی رو سر جاش گذاشتم, فقط برای اینکه بتونم با آرامش ناهارمو بخورم!

5 پسندیده

چون آدمی هستم که چندین کار رو همزمان دارم انجام میدم بزرگترین حواسپرتیم کارهایی هست که در صف انتظار انجام هستن… یه بار کلاسم تو پژوهشسرا تموم شد بعد قرار بود برم ارشاد مجوز بگیرم، وقتی رسیدم ارشاد دوستان پژوهشسرا تماس گرفتن بیا لپ تاپت رو ببر…

یه وقتایی که احساسات و هیجاناتم شدید برانگیخته میشه هم اصلا توانایی تمرکز کردن ندارم و خرابکاری میشه… یادمه یه بار سر قضیه ای خانم مدیر چیزی گفت و دچار هیجان شدم و جای راننده امضا زدم :joy:

البته چاره ای نیست در نهایت خوب میشم چون مجبورم :sweat_smile::rofl:

3 پسندیده

این مرض مهلک رو منم دارم
محیطم به هم ریخته باشه نمیتونم کار کنم !
مثلا باید یه دور کل اتاقم رو نظافت کنم تا بتونم کتاب بخونم :confused:

6 پسندیده

وقتی که سرو صدای زیادی باشه و چند تا صدا مخلوط شه مثل حرف زدن ،روشن بودن تلویزیون …
البته جدیدا تمرکزم بیشتر شده در این محیطها ولی خب برای آرامش و تمرکز بیشتر سعی میکنم تو محیط آروم باشم و آدمهای کمتری دور و برم باشن

1 پسندیده

بزرگترین حواس‌پرتی من تا الان احساسات بوده.
هر موقع که دوست یا شریک عاطفی داشتم به شدت متمرکز شدم. اما الان از چندبُعدی شدن ذهنم لذت می‌برم. همزمان در حال کار روی فرهنگ و گردشگری و کسب و کار و برنامه‌نویسی هستم. که اولی برای خودم جذابه و دومی نیازم و سومی تخصصم هست.
الان با وجود حضور در اجتماعات عالی مثل کلاس‌ها از نظر احساسی بسیار شارژ شدم. و البته با اتصال کسب و کار به شتاب‌دهنده فکر می‌کنم تمرکز خیلی خوبی در اون پیدا کنم.
همین طور امروز کتاب‌های کلاس گردشگری رو خریدم و از خوندنشون بسیار لذت می‌برم. امشب خیلی کمتر سراغ گوشی موبایلم رفتم و از اینکه می‌تونم کتاب‌ها رو بخونم و در بحث‌های کلاس شرکت کنم خیلی لذت بردم.
برای برنامه‌نویسی تیمم خیلی بهم کمک می‌کنه. وقتی که هستند انگار یک حافظه جانبی قدرتمند دارم که از نظراتشون همزمان با نوشتن کدها استفاده می‌کنم. به زودی با داشتن محل مشترک کار می‌تونم بسیار بهتر از قدرت اون‌ها استفاده کنم.

4 پسندیده

اگر تیغ سانسور رو کنار بزنم بزرگترین حواس پرتی من دوستداشتن میباشد وسلام :smile:

2 پسندیده

من اگر بیرون شدن از خانه وقت کافی داشته باشم تا تمام اشیای لازم و ضروری ام را بردارم مثل عینک، مبایل، کلید انگشتر و غیره، حواس پرتی ندارم ولی اگر موقع بیروشدن کمتر وقت داشته باشم یا کسی با من به تماس شود که ما منتظریم بیا بیرون حتما یکی ازین وسایلم را فراموش میکنم.

3 پسندیده

بزرگترین حواس‌پرتی من نیازه (چه فیزیکی چه روانی)…

از تشنگی و گرسنگی تا نیاز **** (شرمنده در اوج صداقت عرض شد:slight_smile:) که این‌ها باشن توانایی تمرکز هیچ کاری رو ندارم…

وقتی اعصاب آدم خورد باشه طبیعتا نیاز به حرف زدن با یه نفر رو پیدا می‌کنه و باز هم نمی‌تونه تمرکز کنه…

فکر می‌کنم این مورد بین همه‌ی انسان‌ها مشترک باشه…

4 پسندیده

بزرگترین حواسپرتی من آدما و تلاششون برای اثبات خودشونه

2 پسندیده