کارخانه ارج در سال ۱۳۱۶ با هدف تولید لوازم خانگی تاسیس شد و بعد از ۷۹ سال، در سال ۱۳۹۵ بدون دستاوردی خاص به تعطیلی کشید:
در حالیکه شرکت سامسونگ به عنوان یک شرکت بازرگانی یک سال بعد در سال ۱۹۳۸ تاسیس شد و امروزه تبدیل به یکی از غولهای دنیای مدرن شده:
به نظرتون تفاوت این دو شرکت در چه چیزهایی نهفتهست؟ چه چیزی باعث گسترش و قدرت گرفتن سامسونگ شده و چه چیزی باعث ورشستگی ارج؟ نمونههای مشابه مثل ایرانخودرو با شرکتهای خودروسازی شرق آسیا هم شاید همین داستان رو در خودشون داشته باشن.
توضیح: برای حفظ نسبی کپیرایت، بهتره بگم که این مطلب اولیه توسط یکی از دوستان در توییتر مطرح شده بود و فکر کردم موضوع بحث مناسبی برای پادپُرس و پادپُرسیها باشه.
فکر میکنم مهم ترین تفاوت این باشه که اقتصاد کشور های شرق آسیا بر پایه نفت و محصولات نفتی نیست.
بخاطر همین چه از دید مدیران کشوری و چه از نگاه مردم ارزش کار ، کارگر ها و کارخونه ها خیلی بالا تر ارزش سرمایه و پول هست.
همین دیدگاه باعث میشه که صنایع تکنولوژی محور تو این کشور ها هم از دید مردم هم از دید دولت ارزشمند باشن و ازشون حمایت بشه.
علاوه بر اون کشور ایران تو دوره حیات کارخونه ارج شاهد تحولات سیاسی و انقلاب اسلامی بوده که باعث بی ثباتی اقتصاد کشور شده برآینده تمام این موارد و برای یه کارخونه بی ثباتی اقتصادی و بالا-پایین شدن قیمت موارد اولیه مثل سم میمونه.
راجع به صنعت خودرو تو ایران هم مافیا خودرو و فسادی که تو سطح کلان وجود داره رو نباید نادید گرفته و با این شرایط هرگز صنعت خودرو ما پیشرفت نخواهد کرد.
سامسونگ چند سال بعد از تاسیسش بازار خارج کره رو هدف گرفت؟
یکی از تفاوتهایی که تو شرکت های ایرانی نسبت به همتاهای خارجی شون میبینم اینه که شرکت های ایرانی به ندرت وارد بازارهای خارج از ایران میشن (حتی بازارهای کشورهای اطراف). این حتی شامل استارتاپ ها هم میشه. وابستگی ارج به یه اقتصاد ناسالم و محدود موندن بازارش، میتونه یکی از دلایل خاموش شدنش باشه!