اول اینکه اصلا این جمله از کیه؟
دوم اینکه شما با این جمله موافقید؟
- موافقم
- مخالفم
0 رأیدهنده
خودم هم نظرم رو خواهم گفت.
اول اینکه اصلا این جمله از کیه؟
دوم اینکه شما با این جمله موافقید؟
0 رأیدهنده
خودم هم نظرم رو خواهم گفت.
به نظر من به خودی خود این جمله خیلی کلی هست و نمیشه گفت درسته یا نه. بد میتونه هم به معنی غیربهینه باشه (ولی با کارکرد کم) هم میتونه به معنی کاملا مضر و ظالمانه باشه. بیقانونی هم میتونه فقط در یک موضوع خاص باشد یا در همه چیزها. ممکن است یکی به قانونی که قابلیت اجرایی خوبی نداشته باشد بگوید قانون بد.
قانون بد-بی قانونی -عدم اجرای قانون درست -اجرای غلط قانون درست …هرچهار مورد مشکل زاست . متاسفانه همه این موارد را درجامعه فعلی ایران می بینیم و التهابات و مشکلات ناشی از ان همه افراد را متضرر می کند .
فقط در مورد جوامع پویا و پیشرفته دنیا مشاهده میشود که قانونگذار درابتدا قانونی را وضع می کند و با گذشت زمان که شرایط جامعه تغییر می کند و قانون دیگر جامع نیست قانونگذار قانون را با شرایط زمانه وفق داده و ان را تبدیل به اصلح می کند .یعنی چنانچه جامعه پویا و پیشرفته ای متصور شود قانون بد بربی قانونی ارجح است .دراینگونه جوامع فرض بر این است که اجرای قانون بد و مشکلات ایجادشده از ان توسط قانونگذار درک شده و به تصحیح ان می پردازد .
ولی درجوامع بدوی که از قانون های صدها ساله استفاده می کنند و متعصبانه حاضر به اصلاح قانون نیستند قانون بد به اندازه بی قانونی خطرناک است .
قانون بد اگر نباشه هم درسته کمی هرج و مرج میشه ولی طبیعت مردم رعایت یک سری نظم هست که مطمئنا هرج و مرجی به اندازه قانون بد شکل نمی گیره .
قانون یکی از والاترین گوهرهای خرد بشری است. به حدی ناب که شما درنظر بگیرید اکثریت کشورهای جهان از جمله ما هنوز موفق نشدیم «قانون» را به معنای مدرن آن در کشور خویش مستقر کنیم. با این حال قانون بد نسبت به بیقانونی به مراتب بهتر است. بیقانونی با مرحله توحش جنگلی هیچ فرقی ندارد و انسان چنان وحشی میشود که شما در جنگل هم مشاهده نخواهید کرد چنین سطح توحشی را.
همیشه قانون حفظ کننده جوامع بوده. حال چه برآمده از روایتهای اسطورهای بوده چه روایتهای دینی. همه اینها قانون دارند و همان قانون نظمی برقرار میکند. حالا بشر مدرن هم مبنای دیگر برای قانون دارد که به نسبت پیشینیان مترقیتر و موثرتر است.
ممکنه قانون بد اثرات منفی داشته باشد (مثل قوانین رانندگی ایرانیان) اما نبودن آن فاجعه است (خیابانهای شهرهایمان را بدون قانون تصور کنید! وقتی برق چراغ راهنمایی قطع میشود مشاهده یک چهارراه و کنش جمعی شهروندان دیدنیست!!).
پس قانون بد بر هرج و مرج حیوانی ارجحیت دارد. البته ممکنه جماعتی نتوانند از قانون بد فراتر روند. این مشکل حماقت و جهالت خودشان است. یک جماعت روشنتر میتواند قانون را به مرور بهتر و سالمتر کند.
در مجموع کاملا موافقم که قانون بد بهتر از بیقانونی است.
پینوشت:
من نمیدانم که این جمله گوینده خاصی داشته یا نه ولی در فلسفه هابز ، لاک و مونتسکیو چنین مفهومی مستتر است. قانون عالی > قانون بد > بیقانونی.
گاهی قانون بد، خودش و سایر قوانین رو از بین میبره.
مثلا تابلوی ایستادن ممنوع توی اکثر معابر هست. و ضمن اینکه اجرا نمیشه حتی با پارک دوبل و سوبل، سایر قوانین رو لوث میکنه.
حالا فرض کنیم به جای ایستادن ممنوع، خطوط مورب پارک میگذاشتیم ولی با پارک دوبل برخورد می کردیم.
نمونههای دیگه قانون بد، ممنوعیت داشتن ماهواره هست که بیشتر مردم دارند، رئیس جمهور هم به گزارشگر بینالمللی گفت همه دارند بیاید ببینید. هر موقع هم یک قاضی با کسی دچار مشکل بشه نیتونه به جرم داشتن ماهواره محکومش کنه.
نمونه دیگر اون بستن سایتها و فروش بازکننده اونهاست. در واقع این قانونها باعث شده یک سری افراد فساد داشتهباشند. سود فروش وی.پی.ان در حد اوپراتور اینترنت هست که در دست افراد دارای رانت هست.
این قانون اعصاب یک ملت رو نشانه گرفته تا مختلصان با خیال راحت به اختلاصشون بپردازند.
همین الآن هم اکثر جاها همینطوره
و بدون رعایت حق تقدم رد میشن
پس بودن این چراغ راهنما بدون پشتوانه اجرایی هم زیاد با نبودنش فرقی نداره .