چطوره که یک گفتگوی ساده با یک فرد غریبه یا درک متقابل در بعضی موارد سخته ؟
آیا این از بافت فکری سنتی ایران سرچشمه میگیره یا دلایل دیگه ای داره
3 پسندیده
چون ما هیچ شناختی به فردی که بهش میگیم غریبه نداریم پس قاعدتا خیلی سخته .اما خب در بعضی موارد که چیزی ازش میشنویم یا خودش چیزی تعریف میکنه میتونیم به این برسیم که طرز فکرش چطوریه .
بافت فکری سنتی رو قبول ندارم …سنتی در صورتی گفته میشه که در همه موارد سنتی عمل کرد نه فقط در گفتگو.اینکه ما نمیتونیم ارتباط برقرار کنیم شاید مشکل چیز دیگه باشه.
2 پسندیده
@zari اینکه گفتم سنتی چون دافعه هایی نظیر جداسازی سِنّی، جنسی،فکری و… هست که اجازه ارتباط ساده رو میگیره و میتونه یکی از عوامل مهم باشه
2 پسندیده
ما ارتباط های ساده رو از مدرسه و بعد راهی دانشگاه شدن میتونیم یاد بگیرم و بکار بگیرم حتی
و بعد ها برای خرید و مغازه رفتن هامون…حالا از اینکه کدوم ارتباط میتونه برامون از یه غریبه یه دوست بسازه رو ما تقریبا میتونیم مشخص کنیم.
ارتباط آدمها حتی میتونه از طریق دیدنشون و حرکات رفتاری و بدنی غریبه ای که شاید تمایل داشته باشند باهاش ارتباط بگیرند ،رو میش مشخص کرد.
2 پسندیده
به نظر من این مشکل به دلیل انحصار طلبی است. در صورتی که آموزش مناسب در باب رفتار متقابل وجود داشته باشد این انحضار طلبی نیز کاهش می یابد و درک متقابل افزایش می یابد. به همین جهت پیشنهاد می کنم در دوره های تحلیل رفتار متقابل که به اختصار TA نامیده می شود شرکت کنید.
1 پسندیده