مثلا فرض کنین ماشینی پشت سرتون هست که عجله داره و بوق میزنه، شما جای گاز و کلاچ رو فراموش میکنین.
یا در حال حل یه سوال امتحان هستین و معلمتون میاد بالای سرتون، کل روابطی که برای حل اون سوال لازم بود از ذهنتون میپره و مثل گیجا فقط میتونین به برگه امتحان نگاه کنین.
یا تو مسابقه ی ورزشی، با دیدن جماعت تشویق کننده و شنیدن صداشون سادهترین کارهایی که به خوبی از پسش برمیومدی رو خراب کنی.
یا موقعیت های زیاد دیگه مشابه.
هول شدن در انجام کاری از چه عواملی ممکنه ناشی بشه؟ و با چه تمرینها یا میکروقدمهایی میشه موقعیت هایی که هول میشی رو به مرور کاهش بدی و عملکرد موفقت رو در هر لحظه ای داشته باشی؟
ممنون. موافقم که در خیلی اوقات مسئله به خجالت برمیگرده (نه لزوما همیشه).
چطور میشه چنین تمایلی پیدا کرد؟ مخصوصا که تمام مدت آموزشت این بوده باشه که «بروز خودت در جمع، یه جور صفت منفی و مغایر با تواضع هست». انتظار تغییر ناگهانی ندارم، دنبال تغییر ریزه کاری هایی هستم که میتونه به مرور آموزشهای قبلی رو کمرنگ کنه.
لزوما به خجالتی بودن نیست، به این هم برمیگرده که وقتی کسی نیست و اشتباه میکنیم، جایی پخش نمیشه ولی وقتی افرادی باشن و اشتباه کنیم، تصور میکنیم به سرعت همه جا پخش میشه.
درسته ، آدم در نبود دیگران اشتباهش پخش نمیشه و بار منفی کمتری برامون داره . در جمع های خوب که حرمت اشخاص حفظ میشه
و آدم نمیتونه خوب ابراز کنه خودشو
به نظرم از این دو حالت خارج نیست؛
یا میدونه چیزی که برای ابراز داره مورد تایید و یا درک افراد نیست
یا از چیزی که میخواد ابراز کنه احساس خوبی نداره