نظرتون در مورد آوردن مدیرهای خارجی به کشور چیه؟

به نظر من مدیرهای ایرانی نتونستن اونطور باید مجموعه هاشونو مدیریت کنن ، به نظر شما اگه مدیرهای لایق المانی ، کره ای ، ژاپنی و… رو استخدام کنیم اوضاعمون خوب میشه؟

3 پسندیده

تاثیر داره، مخصوصا اگه در تیم مشاوران این مدیر ایرانی‌های علاقه مند هم حضور داشته باشن. یعنی علاوه بر مدیریت سیستم‌ها، مدیرهای آینده هم آموزش داده بشن.

این همون اتفاقی هست که در ورزشمون داره میفته، کی‌روش و ولاسکو میان، تیم ملی رو می‌برن جلو و در کنارشون مربی‌های ایرانی هستن و … .

و این اتفاقی هست که در قطر و سنگاپور در حال رخ دادن هست، موسسات آموزشی خیلی خوبی ساختن که مدیران این موسسات افراد توانمند و بازنشسته در جاهای خوب دنیا هستن. مثال ساده ش مایکل شیتز که استاد بازنشسته دانشگاه کلمبیا هستن، و الان مدیر موسسه‌ی مکانوبیولوژی در سنگاپورن. در رشته‌ی خودشون استاد خیلی خوبی هستن، مثلا موتور مولکولی کاینزین در سلول ها توسط ایشون کشف شده.

3 پسندیده

منم باهاتون موافقم ولی نمیدونم چرا حداقل به صورت ازمایشی این کار رو نمیکنن ما که توی ورزش سابقه ی این کار رو داریم.

1 پسندیده

دوست دارم نظر دوستان @teamcamp رو در این باره بدونم، فکر میکنم تجربیات خوبی در زمینه مدیریت و ارتباط با مدیران دارن.

1 پسندیده

بسیار خوب است اما متاسفانه جواب نمیدهد.

2 پسندیده

در صورتیکه نظارت خوب و حرفه ای روی کار این مدیران خارجی باشه میتونه مفید باشه. بعلاوه نباید دور این افراد رو باندهای فساد بگیرند. خیلی مواقع موانع زبان و فرهنگی میتونه مشکل بوجود بیاره.

جدا از این مسائل اگر هدف کار قوی و حرفه ای باشد و یک تیم از افراد با تفکر جدی و خوب به مدیر خارجی کمک کنند میتواند به ثمر برسد.

2 پسندیده

اولا باید مشخصا بشه که این واردات نیرو متخصص در چه زمینه ای قرار هست اتفاق بیافته.
موضوع کشتی رانی ، خطوط هوایی ، بهداشت و درمان و بسیاری زمینه ها با مسائلی همچون مربی گری ورزشی اصلا قابل مقایسه نیستند!
در ضمن این رو هم نباید فراموش کنید که مدیر فدراسیون یا مدیر باشگاه وارد نشده! یک مربی وارد شده و این نشون میده که در این زمینه مدیران ایرانی به درکی نسبتا درست رسیدن و از مهره های مناسب برای دستیابی هرچه سریعتر سیستم به هدف استفاده کردند. حالا در این مورد خاص بدلیل نبود مهره مناسب داخلی از مهره های خارجی استفاده شده تا هم وضعیت فعالیت بهبود پیدا کنه و هم شرایط رقابت باعث رشد مهره های داخلی بشه که در آینده این صنعت بتونه امیدوار باشه که بخش اعظمی از مهره های اینچنینی رو میشه با اتکا در پتانسیل های داخلی تامین کرد. ( مربی مساوی نیست با مدیر ، که اگر بود اسمش مربی نبود )

از طرف دیگه بجز در موارد خاص با این موضوع مخالف هستم. از نیروی های خارجی با سطح توانایی و تخصص بالا ( سطح مورد نیاز ) بهتر هست که در گروه های مشاوره استفاده بشه و روندی برای انتخاب بهترین مدیران بصورت مدون و تکرار پذیر در نظر گرفته بشه.
ورود مدیر خارجی چندین معنا داره و پالس های مختلفی خروجی چنین ماجرایی هست.
یکی اثبات ناتوانی در زمینه رفع نیاز هاست . ابتکار عمل مدیر میتونه باعث بشه تا شما به یک قابلیت رفع نیاز کاذب دست پیدا کنید ولی در واقعیت به یک سیستم بزرگتر برای سرپا بودن سیستم خودتون محتاج هستید. در صورت بروز چنین شرایطی هزینه تغییر بسیار بسیار بیشتر آنچیزی هست که در حال حاضر کشور درحال آماده شدن برای پرداخت آن است.
وضعیت سنگاپور هم با کشور ایران قابل مقایسه نیست ! نوع روابط سنگاپور با کشور های دنیارو مورد بررسی قرار بدین تا از پایه خطا بودن این مقایسه رو بهتر درک کنید.
ورود مدیر خارجی همچنین تا حدود زیادی میتونه باعث از بین رفتن فرصت ها برای مردم کشور و کاهش انگیزه رشد فردی - اجتماعی در مقیاس کلان بشه که بازگردانی این وضعیت بمراتب سخت تر از حل مشکلات با کمک مدیران خارجیست.

1 پسندیده

جهت توسعه و تکامل اجتماعی، ما احتیاج به مسئولیت پذیری، خود انتقادی، مهرورزی، رشد درونی، رشد بیرونی، همکاری و مبارزه با هر نوع فساد داشته و همکاری با متخصصین بین المللی ضروریست. از همه مهمتر راهنمائی و تربیت اجتماعی توسط روشنفکران و تحصیلکردگان ملی است.
یکی از دلایل اصلی توسعه در کشورهای پیشرفته،- پخش دانش و قدرت توسط روشنفکران و تحصیلکردگان در جامعه است.

3 پسندیده

فکر میکنم هنوز به مرحله‌ی نیازمندی به مدیر خارجی نرسیده‌ایم زیرا هنوز از ظرفیت فارغ التحصیلان مدیریتی کشور استفاده نشده است. یک حلقه بسته و محدود مدیریتی وجود دارد که از پستی و وزارتخانه‌ای به پست و وزارتخانه دیگر منتقل میشوند. (نمونه‌اش چرخش مدیران صنایع خودرو بین دو شرکت و شرکت‌های تابعه بدون شکسته شدن این حلقه بسته مدیریتی)

وضعیت فعلی نشان میدهد که این نوع چیدمان مدیریتی در اقتصاد و صنایع شکست خورده ولی به معنای شکست کامل در حوزه مدیریتی نیست چون از 90% پتانسیل داخلی و دانشمندان و متخصصان مدیریتی کشور هیچ استفاده‌ای نشده . مثل معادن غنی ، اما بدون بهره‌برداری هستند.

تغییر وضعیت فعلی و بهادادن به دانش‌آموختگان ماهر مدیریت و مشورت گرفتن از اساتید مطرح مدیریت کشور (که کم هم نیستند و در سطح بین‌المللی حرفها برای گفتن دارند) ، میتواند کمک کند تا وضعیت مدیریتی کشور ، وشرایط و ویژگی‌های فعلی عرصه مدیریتی کشور تغییر کند و دچار تحول مثبت شود. دیگه نیازی هم به مدیر خارجی نداریم. هرچند که در چنین شرایطی میتوانیم با برقرار کردن ارتباطات علمی بین دانشکده‌های کسب‌وکار داخلی با دانشکده‌های مطرح خارجی ، به انتقال دانش و تجربه و مهارت مدیریتی در کلاس جهانی به داخل کشور کمک کنیم(هرچند که این احتمال توافق طرفین خارجی با ایجاد ارتباط علمی را اندک میدانم به دلیل مسائل سیاسی)

اما اگر تیم مدیریتی کشور را همین مدیران و حلقه بسته فعلی بدانیم ، با وجود این دوستان و با تداوم این شرایط ؛ آوردن مدیران خارجی نیز منجر به هیچ تغییری نمیشود ، ایضا که در گذشته برخی صنایع دولتی چنین کاری کردند ولی مدیران خارجی نتوانستند کار خود را ادامه دهند و از کشور رفتند.

1 پسندیده

امیر علی عزیز، به نظر خودت شرط اولیه برای بهتر کردن مدیریت کشور چیست؟

1 پسندیده

به نظر شخصی من کار خوبی است صد فی صد اوضاع ما خوب میشود، در صورتی که از دانش و تجربیات آنها استفاده کنیم و انها راکاملا صاحب اختیار قرار ندهیم، در کشور ما استخدام اطباع خارجی در شرکت ها رواج است ، منحیث دایرکتر، منجر و حتی کار گر عادی ولی متاسفانه کمتر از دانش آنها استفاده میشود و خود آنها را صاحب اختیار قرار میدهند و implementation و تطبیقات از طرف خود آنها در شرکت صورت میپذیرد و کمتر ما از آنها یاد میگیریم.

مثل نظر اکثریت معتقدم بایستی سیستم شایسته سلاری حاکم شود و از طرفی به مدیریت به عنوان یک علم نه توانایی ژنتیکی نگاه کرد. در نتیجه هرکسی نمیتواند مدیر باشد مگر اینکه پایه علمی مسائل مدیریتی را فراگرفته باشد به همین دلیل در کشورهای غربی نیز برای ارتقای یک فرد به سمت مدیریت ، با هزینه شرکت ، فرد مذکور دوره‌های چندماهه و چندساله مدیریت را در دانشکده‌های کسب و کار می گذراند تا آمده ایفای نقش جدید خود شود. نهایتا بایستی دانشکده‌های کسب و کار در کشور را تقویت کرد. همانگونه که دانشگاه‌های خارجی بهای ویژه‌ای برای دانشکده‌های کسب و کار دارند.

در کشور ما علم مدیریت به حرفه مدیریت متصل نیست که ذیل همان قضیه کلی عدم ارتباط علم با صنعت مطرح میشود. در چنین شرایطی مدیران خارجی نیز نمیتوانند کاری کنند و تنها میتوان از مدیران خارجی دعوت کرد تا دوره‌های علمی برگزار کنند ، دوره‌هایی که احتمالا تاثیری در تغییر وضعیت مدیریتی کشور نخواهد داشت زیرا بدون تغییر ، بهبودی حاصل نمیشود.