وقتی مغز آدم یاری نمی کنه چه کار باید کرد؟

مغز هم مثل بقیه اعضای بدن خسته میشه و زیاد خرده ای بهش نمیشه گرفت، از این موقعیت ها زیاد پیش میاد. معمولا راهکارهایی که آدم پیش می گیره هم به صورت پیش فرض اینان: خوابیدن، کتاب خوندن، پادپرس رو دنبال کردن، فیلم دیدن، ورزش کردن، بازی کردن، قدم زدن، صحبت کردن و…

ولی شاید راهکار بهتری هم باشه.

فرض مسئله رو هم این بدونین که میخواین در کمترین زمان برگردین به بیشترین بازدهی ممکن!

پ.ن: هرگونه جزییاتی که در صورت مسئله نیومده رو خودتون می تونین به عنوان فرض اعمال کنین! (نیمکره های چپ و راست مغز و…)

6 پسندیده

شاید اگه یه پزشک توضیح بده بهتر باشه ولی در حد خوانده ها و اطلاعاتم از عصب شناسی سعی میکنم یکم بحث و توضیح بدم. اینا رو با قطعیت کامل نگاه نکنید.
مغز وقتی اطلاعات بیرونی رو دریافت میکنه از طریق فعالیتهای بیولوژیکی فرآیند پردازش رو انجام میده. در این فعالیتها مقدار عظیمی قند (فکر کنم بالای 90 درصد قند بدن در همین فرآیندها مصرف میشه) مصرف میشه. واسه همین میشه دو نوع درگیری برای مغز تصور کرد: نوع معمولی که خستگی بدنی و ضعف رو به دنبال میاره بیشتر از کمبود قند در طی این فرآیند ناشی میشه. نوع دوم که به پردازش اطلاعات مربوط میشه به ورود بیش از حد اطلاعات و به نوعی هنگ کردن مغز مربوط میشه. معمولا نوع اول با مصرف مواد قندی مفید میتونه کاملا برطرف بشه ولی نوع دوم فقط با زمان دادن به مغز برای تکمیل فرآیند رفع میشه.
در زندگیهای قدیمی که ورود اطلاعات به مغز خیلی زیاد نبود، این زمان معمولا در خواب به مغز داده میشد (شاید شنیده باشید که خواب شب و در تاریکی و بدون سروصدا خوبه. این به همین دلیله که در زمان خواب ورود اطلاعات حسگری کمینه بشه تا این فرآیند بازیابی بهتر اتفاق بیوفته). به همین خاطر فکر میکنم اگر نوع دوم خستگی منظورتونه، بهترین حالت برای رفع سریعش استراحت دادن به مغز در حالتیه که فعالیتهای حسگری کمتری داشته باشید. خیلی از تکنیکهای مدیتاشن به صورت تجربی روی همین اصل انجام میشن ولی خودتون با توجه به محیط و امکانات میتونید بهینه ترین راه رو برای خودتون انتخاب کنید.

8 پسندیده

میرم حیاط خونمون درخت و گل نگاه می کنم.در اولین فرصت میرم کوه.

4 پسندیده

اولش خوابیدن عمیق و بعد دور شدن از هر قانون ساختگی و چهار چوب های دست و پا گیر برای فکر کردن .

1 پسندیده