کمی دیدگاه منفی هست نسبت به مجرد ها خیلی ها برای فرار از شلوغی دارن به خونه مجردی فکر میکنن و البته توان ازدواج هم ندارن . حالا من که در توانم نیست ولی اگه بود دوست داشتم یه خونه مجردی داشته باشم ،تو سکوت ایده های نابی به ذهنم می رسه ،در ضمن بدون قضاوت شدن و بدون نقاب زدن کاراتو انجام میدی . شما می تونید یه فرم خاصی تعریف کنید برای مثلا سرو صدا یا خاموشی شب و البته تعداد افراد مجاز برای میهمانی!
اتفاقا منم یه چند وقتی مجردی زندگی میکردم
۵ صبح از خونه میزدم بیرون برای کار ۸یا ۹شب کشون کشون بر میگشتم خونه برای من اون موقع داشتن یه مکانی که توش خودم با خودم تنها باشم در حد مرگ و زندگی ارزش داشت.درک میکنم یه فضای امن برای افکار و ایده های آدم چه احساسی داره.کلا سبک زندگی ما ایرانیا اینطوریه که تشکیل شده از یه جامعه کوچک تر به نام خانواده و هر کس تمام دیدش از دنیا رو از اون ۵ یا ۴ نفر کنارش یاد میگیره و این باعث تفاوت فرهنگی زیادی توی جامعه مون میشه و واقعا حل این معضل با ایجاد زندگی مستقل بهتر رفع میشه.میدونی آدم تا جوونه و خامه دلشو میزنه به دریا و خیلی چیزا رو تجربه میکنه و همین بعد ها به جهان بینی بعدیش و تجربه اش خیلی خیلی کمک میکنه برای اینکه آدم جدی بودن زندگی واقعی رو لمس کنه چی بهتر از مستقل شدن…
خانواده مثل یه پیله است تا یه سنی خوبه باشه کنارت حمایتشون باعث رشد آدم میشه ولی از یه سنی به بعد دیگه حمایتشون باعث مرگ استعداد های آدم هست.تازه تمایل به مستقل بودن توی همه ی جوون ها و نوجوون ها هست.ولی جامعه ما اصلا به یه بخش که فرد بخواد مستقل بشه اهمیت نداده
ولی توی مجردی مثل سبک های دیگه زندگی هم چیزایی هست که آدم باید حواسش باشه دم به تله نده.مثلا همین مواد خیلیا که خونه ندارن یا مورد خاصی دارن سعی میکنن با آلوده کردن صاحبخونه به مواد یه محل امن برای خودشون و رفیقاشون جور کنن تا توش راحت مواد بزنن ولی تو خانواده ها سخت تر هست که بخوای همه رو آلوده کنی
انصافا اجاره دادن خونه به یه دانشجو خیلی دردسرش کمتره البته بهترین گزینه اجاره همین مجرد هایی هستن که از بوق سگ کار میکنن تا طلوع صبح فردا😄نه خونه آدم فرسوده میشه نه سر و صدای خاصی دارن
ولی به خاطر حساسیت های اخلاقی و ناآشنا بودن سبک زندگی مجردی برای فرهنگ ایرانی بیشتر صاحبخونه ها با یه خانواده دار راحت تر کنار میان اما صاحبخونه هایی هم هستن که منعطف ترن و شرایط هر فرد رو منحصرا بررسی میکنن و فقط به چهار تا اسم مجرد و متاهل و …اعتماد نمی کنن.
میشه خونه های ایرانی رو طوری ساخت که هر اتاق یه در جدا به بیرون داشته باشه با یخچال و کابینت یعنی هر اتاق یه سوئیت باشه اینطوری اگه نوجوون با جوونی حس کردن میخوان از خانواده مدتی دور بشن اتاق رو قفل کنن و بعد از اینکه ارامششون رو به دست آوردن بیان دوباره به همون روال زندگی خانوادگی.اینجوری همه یه فضا و منطقه امن برای فکر و رسیدن به آرامش دارند.البته عملی شدن این ایده توی خونه های الان تقریبا خیلی سخته
بعد برای مورد شرط گذاشتن برای مستاجر واقعا اون مواردی که من ایراد میگرفتم توی قانون هست و من چیزی از خودم اضافه نمی کردم.کلا با مورد دختر اوردنشون هم کار نداشتم چون به من ربطی نداره تنها ترس من از مورد موادشون بود که اگه یکی اونجا توی خونه ام بمیره نکنه پای من هم به عنوان مالک گیر بیوفته و مورد دوم اینکه اون موقع همسایه های به شدت فضول بی منطق اعصاب خورد کنی داشتم اینا سر هر مسئله بی اهمیتی از من دیوار کوتاه تر گیر نمیاوردن.دیدی که یه جا گیر میدادن یارو بی سر و صداست یه جا گیر میدادن یارو پر سر و صداست کلا فقط کرم داشتن با مخ من ور برن منم این وسط مونده بودم که چجوری اینا رو از تو سرم باز کنم
سمیرا؛ من واقعا بعنوان نمایندهی قشر مجرد خیلی سعی کردم توی ساختمونی که مثلا ۳۰ نفر ساکنن, مراقب رفتآمدم و حتی برخوردم با همسایهها باشم.
همش با خودم میگم اگه رواعصاب باشم, مجرد بعدیای که میاد دنبال یکی از خونههای این ساختمون به مشکل میخوره.
واقعا هم موفق بودم و هرجایی که موعد اتمام قراردادم بود, صاحبخونه خیلی اصرار به تمدید داشت و حتی حاضر به تخفیف!
نمیدونم شایدم جاهایی که خونه گیر نیاوردم, مجردِ قبلی خرابکاریهایی کرده بوده.
مثل یه چرخه میمونه.
اما خب بین مجرد و خانواده خوب و بد بسیاره و باید “کمی” مالکین رو درک کرد.
بستگی داره به آدمش !
آدم صاحبخونه اگه شخص با منطقی باشه و شخص مجرد هم قوانین اجتماعی حاضر رو رعایت کنه منعی نیست و در واقع شاید خیلی هم بهتر از یه خانواده باشه ولی دیدگاه سنتی جا افتاده و نگاه منفی به مجردین باعث میشه مجرد ها به راحتی نتونن خونه پیدا کنن .
دقیقا موافقم به ادمش بستگی داره
همه جا بد و همه جا خوب هست
وقتشه جامعه نسبت به برخی اسم و کلیشه ها نرم تر و منعطف تر باشه
با این تاپیک فهمیدم ناخواگاه قضاوت هامون راجع به بعضی ها عجولانه است قبل از اینکه به فرد حتی فرصت بدیم خودشو نشون بده ما با کلیشه های فرهنگیمون راجع بهشون قضاوت میکنیم و این ممکنه برای برخی از افراد دچار مشکل کنه
این خیلی مسئله بدیهی هست ولی هممون توی زندگی بدون این که متوجه بشیم به هم آسیب می زنیم
از این به بعد راجع به کلیشه هایی که میپذیرم بیشتر دقت میکنم متشکرم