خواب دیدم که توی یهکوچه خاکی همراه با دوستم دارم قدم میزنم، از گیجی لحظهای به دوستام گفتم، بعد ازش پرسیدم که اصلاً من از کجا اومدم اینجا، بعد یهمدت بهاش بهنظرم رسید که دارم خواب میبینم، بهاش گفتم که دارم خواب میبینم، مهرداد تو واقعی نیستی، اونبندۀ خدا برگشت و گفت چی میگی ممد و خندید و دوباره راهاش رو ادامه میداد، هی گفتم و اون هم تکرار کرد، یهدختر بچه داشت رد میشد گفتم، این هم واقعی نیست و رفتم طرفاش، اون هم دوید سمت خونهاش، رفیقام گفت نگاه کن، دردسر چاق کردی و دوید، دوباره شک کردم که شاید خواب نباشه، منم دنبالاش دویدم و بعد بیدار شدم. کسی تا حالا براش پیشاومده توی خواب متوجۀ خواب بودناش بشه یا ریاضتهام داره جواب میده؟
هم شخصا برام پیش آمده؛ به خصوص در کشاکش کابوس، هم اگر بگردید رد پاش در ادبیات ملل پیدا می شه. یعنی اینقدر رایج تلقی شده که به عنوان یک تجربه بیناذهنی مورد استناد قرار بگیره. نمونه دقیقی ش یادم بیاد از ذکر شدنش در ادبیات همینجا ارجاع می دم
بله زیاد پیش اومده!معمولا هم وقتی ناراحت یاعصبی باشم پیش میاد. برای مثال سریک مشاجره ی کوچک باپدرم خوابیدم وشب خواب دیدم پیش بابام نشستیم فوتبال میبینیم که یکدفعه ازدهنم خون میآد به بابام گفتم که داره از دهنم خون میادو اون میگفت بچه داری خواب میبینی بیدارشی خوب میشی.
گاهی اوقات هم که فشار کاری بالا باشه ذهنم هوشیاره ولی از گردن به پایین فلج میشم ونمیتونم بلند شم. این مواقع بیشتر توی خواب های ترسناکم رخ میده.
خیلی جالب بود! برا من شخصا به این واضحی پیش نیومده بود. شده در اثر ترس تو خواب از خواب بپرم، ولی اینکه اگاهانه باشه خیر.
يه زماني واسه فشار هاي زياد عصبي مرز خواب و بيداري رو گم كرده بودم
بايد اعتراف كنم كه وحشتناك بود، اينكه ندوني چه كاري تو خواب انجام شده و چه كاري توي بيداري
از همون موقع هميشه آرزو ميكنم يا خواب نبينم يا اگه ديدم بدونم خوابه
خدا رو شكر خيلي وقته كه ميفهمم دارم خواب ميبينم
خیلی سوال جالبیه . من که اصلا خواب نمیبینم ولی تو فیلم inception میگفت که باید دنبال ساعت بگردیم . و ساعت فقط در دنیای واقعیه .
واقعن فیلم عحیب غریبی بود . چند لحظه بعدش همش با خودم میگفتم شاید تمام این دنیا یه خواب باشه . و این فکر خیلی ترسناکه
در واقع زمانی این اتفاق میافته که انسان احساساتش فعال بشه در این صورت فرق بین خواب و بیداری را میفهمیم و درواقع این را بگویم که هرکسی فهمید خوابه خیلی خوش شانسه چون در این صورت وارد دنیایی میشویم که خودمان کنترلش میکنم مثل اینکه خدا هستیم ولی تمرکز بالایی میخواد من خودم چند بار درحالت خواب و بیداری رفتم ولی فقط یکبار توانستم خواب را کنترل کنم