چطور میشه تو یه همکاری تیمی یکی همه کارو تو دست نگیره ویکی حس نکنه هیچ کارس؟

چند روز پیش داشتیم رو یه قضیه ای به صورت تیمی کار می کردیم واین اتفاق افتاد که به نظر چندان خوش آیند نمیرسه چی کار میشه کرد که این اتفاق نیفته ویکی دستور نده بقیه اجرا کنن ویا چی بشه که همه حس یک دست بودن بهشون دست بده . کسی نا خودآگاه یا خود آگاه نره سمت هدایت تیم و یا برعکس کسی از تیم زده نشه . ویا اصلا اینکه یکی توی تیم رئیس بشه خوبه؟

3 پسندیده

سلام
هر تیمی نیاز به مدیر داره که کارها و پروژه ها رو مدیریت کنه.

1 پسندیده

اگر که قراره پروژه بصورت موفقیت امیز جلو بره و به نتیجه برسه باید مدیریت بشه.حال اینکه این مدیریت به چندین شکل میتونه باشه،مدیریت فردی یا مدیریت جمعی یا مدیریت بیرونی.مطمئنن بهترین حالت مدیریت جمعی پروژه اس که نیازمند درک درست از هدف و انگیزه انجام پروژه اس و اینکه افراد در زمینه تخصصی خود گروه رو در جهت پیشبرد اهداف هدایت کنند.استفاده از جلسات طوفان فکری میتونه تا حد زیادی به رسیدن به این نوع مدیریت کمک کنه.

برا زده نشدن کسی از تیم:

  • گوش قوی داشتن از طرف حداقل یکی از سایر اعضای تیم.
  • اعتماد متقابل بین اعضای تیم.

تو روشی به اسم اسکرام هم برا اینکه چنین چیزهایی اگه پیش اومد سریع شناخته بشه، یه مرحله به اسم retrospect در نظر گرفته میشه که درش افراد بدون نام به هم و به نحوه ی کار هم فیدبک میدن:

  • چه نقطه ی قوتی در فلان تعامل وجود داشت؟
  • کجاها میشد که بهتر شه؟

###تجربه‌ی شخصی
من در چه موقعیت هایی بیشتر از تیم زده میشم؟

  • وقتی به این نتیجه میرسم که طرف مقابلم نمیشنوه-متوجه نمیشه.
  • وقتی میبینم هدفی که براش داریم میریم، رو دوست ندارم. مثلا من دلم میخواد برم شمال و میبینم تیم داره میره شرق. و دلیلی حتی ساده برا شرق-روی نمیابم.
2 پسندیده

شاید یه صحبت دوستانه و تبادل احساسات منفی و مثبت از کار تیمی قبل کار بد نباشه. بالاخره همه آدما مهارت های ارتباطی موثرشون در یه سطح نیست . شاید یه سری از احساس ها برداشت شخصی باشه یا پیش داوری که روی عملکرد تاثیر منفی میذاره. مثلا شاید یکی واقعن تکرو و ریاست طلب نباشه ولی چون دوست داره کارا سریع پیش حواسش به حوصله کردن برای مشارکت بقیه اعضا نیست. یا یکی عقاید مخالف داره ولی جرات بروزش رو نداره پس کم کاری میکنه و از این قبیل شایدها.
در ضمن فیدبک های ضمن کار هم حتما لازمه

3 پسندیده

یکی از تجربه هایی که من داشتم توی کار تیمی این بود که وقتی که وظایف افراد توی یه تیم مشخص باشه، مشکل رییس و همه کاره بودن یک شخص کمتر میشه و تقصیم وظایف میتونه بر اساس توانایی های افراد گروه باشه.
تاحالا شاید دیده باشید که وقتی که یک کارو میتونید یک نفره انجام بدید ولی اونو به صورت تیمی انجام می دید ، شاید کمتر خسته بشید ولی کیفیت کار میاد پایین تر.
حالا اگه یه تیم رو تقسیم کنیم به مجموعه ای از افراد که تمرکزشون روی کار خودشونه و میخوان کار خودشون رو به بهترین نحو انجام بدن ، قطعا خروجی بهتر خواهد بود.
یه جورایی به نظرم کار تیمی یعنی اینکه توی ایده ها و تصمیم ها و مدیریت ها به صورت گروهی عمل کنیم و نه توی انجام کار ها

به نظرم اگر هدف یه تیم رسیدن به یه هدف نهایی باشه، در بلند مدت تیمی که داره کار موثر انجام میده اعضاش با هم به هماهنگی می رسن.
به نظرم این حالتی که گفتین یه سری علامت های هشدار داره از جمله: سکوت بیش از حد و حضور منفعلانه تعداد اکثریت، عدم وجود روحیه همکاری، مشاهده می کنید که فقط یه نفر در حال انجام فعالیت هست.

راهکار: تیم ها به تعریف نقش شکل بگیرن، سکوت ممنوع بشه یعنی یه نفر مامور این باشه که از اعضا نظر جمع کنه و یه جوری نذاریم تیم به خواب زمستانی بره.

1 پسندیده