یکی از درسهای لذت بخشی که دوره کارشناسی گذروندم درس کوانتوم بود. الان چیزی از مباحث علمیش یادم نیست ولی حس خوب کار گروهیش از یادم نمیره. تمرینات رو در قالب گروههای چند نفره حل میکردیم (در جلسه اول گفته شده بود که باید گروهی کار کنیم) و چیزی که این کار گروهی رو از بقیه کارهای گروهی مثل گروههای ازمایشگاهی متمایز میکرد این بود که امتحان این درس هم گروهی بود و شاید به خاطر نمره یا … همه اعضای گروه حس مسئولیت داشتن (حداقل تو گروه ما که اینطور بود).
هفته قبل داشتم تمرینات اپلود شده دانشجوها رو برای درسی که حل تمرینش هستم، چک میکردم تا نمره هاشونو وارد کنم. یه برگه نظرم رو جلب کرد که اسم سه نفر توش بود. از ابتدای کار قراری مبنی بر گروهی کار کردن، گذاشته نشده بود. وقتی ازشون سوال کردم که چرا اسم سه نفر رو برگه هست انگار که تعجب کرده باشن و گفتن چون با هم حل کردیم. پرسیدم قرار بوده گروهی کار کنید؟ باز هم با تعجب جواب دادن وقتی با هم همفکری و مشورت میکنیم چرا باید جداگونه و به اسم خودمون بنویسیم؟ جالبترش اینه که وقتی ازشون خواستم که تمرینا رو توضیح بدن هم هر سه تاشون تسلط کامل داشتن.
این روحیه کار تیمی که کسی با قصد سو استفاده کردن یا تقلب کردن وارد یه تیم نمیشه از کجا ناشی میشه؟ تجربیات گذشته از کارهای گروهی مختلف در حل تمرینات داشتم که عده ای فقط به عنوان دستگاه کپی تو تیمها حاضر میشدن. ایا اجبار اینکه گروهی کار کنن منجر به این خروجی میشه؟
این یه مقدار برمیگرده به نگرش کلی یا سیستمی که هر فرد در بلند مدت کسب می کنه. که در کشورهای و حتی جوامع محلی یک کشور هم متفاوت هست. وقتی به یه درک از نتیجه نهایی تعاملاتمون برسیم.
قبل از این که این سه نفر شروع کنند به همکاری با خودشون چی فکر می کردن؟
تو قبلش بهشون گفته بودی که اگه جداگانه حل نکنند نمره کمتری می گیرن؟ اگه اینو گفته بودی احتمالا اگه با هم هم مشارکت می کردن برگه های جداگانه ای بهت میدادن
و اینطور برمیاد که چیزی نگفتی بهشون. خب با این اوصاف اگه 9 سوال طرح شده باشه و هر کس در سه سوال مهارت داشته باشه این مشارکت یعنی صرفه جویی در وقت و هزینه ها. پس به این نتیجه می رسه که چه خوبه که با هم حل کنیم تا این که جدا جدا و در نهایت همه هم جواب 9 سوال رو در زمان کمتری داریم و چیزی به اسم نمره رو هم از دست ندادیم
من تجربه ی خیلی خوبی از کار گروهی در زمان ارشدم داشتم. تو گروه ما مکمل بودن من و دوستم خیلی کمک کننده بود. یعنی آدم ها با مهارت ها و روحیات متفاوت باعث تقویت کار می شن. هر فردی یه گوشه ای از کا رو انجام بده.اهمیت داشتن هدف نهایی گروه برای تمامی اعضا و هم سرعت بودن افراد هم مهم هست. همینطور به نظرم افرادی که مشارکتی در گروه ندارن باید از گروه حذف بشن یا سیستمی چیده بشه که نتونن از زیر کار در برن.
نکات خیلی خوبی بود. بویژه اینکه باید یاد بگیریم توی کار گروهی با کسی که قصد سوء استفاده داره برخورد بشه. اینکار سیستم کار گروهی رو پایدار میکنه. هرچند خود این مسئله در حالت کلی مشکلات خودش رو خواهد داشت.
و شاید به خاطر نمره یا … همه اعضای گروه حس مسئولیت داشتن (حداقل تو گروه ما که اینطور بود).