چطور میشه یه شخصیت تاریخی رو خاکستری به تصویر کشید؟

شخصیتهای خاکستری شخصیتهایی هستند که هم فواید بی شماری رو به جامعه ارائه دادند و هم ضررهایی قابل توصیف.
این روزها با خواندن متن روز نامه دکتر منصوری در مورد شرایط رصد خانه ملی ایران، بدین نتیجه رسیدم که پرفسور ثبوتی سوای شخصیت قابل احترامشون چه جور سنگ اندازی هایی رو در مورد این طرح ملی داشتند. برایند کلی من اینطور هست که تصمیمات افراد تمام منطقی نیست و حتی در صورت منطقی بودن مطلق هم به سبب گرفتاری در حصار زمان همیشه ناقص خواهد بود. در نتیجه هیچ شخصیت تاریخیی تمام سفید یا سیاه نخواهد بود. حال با توجه به این مسائل چطور باید این جور شخصیتها رو روایت کرد. چرا که مرور زندگی این اشخاص کمک خواهد کرد که ما با خوب و بد شخصیتها اشنا بشویم اما از جانبی ممکن است با قضاوت کلی روبرو شویم. حال سوال من اینجاست که چطور باید با این شخصیتها روبرو شویم؟

5 پسندیده

خیلی کلی بخوام حرف بزنم، یک جمله بسیار کوتاه معروف هست که در مورد رشد انسان و شروع تصمیم‌گیری‌های حساس زده میشه: (یکی از نسخه‌های این جمله) «کودک درونت رو بکش». مفهوم این جمله دقیقا به مسئله‌ای که گفتین مربوط میشه. در زمانهای از زندگی هر فردی سرانجام وارد مرحله‌ی تصمیم‌گیری میشه، این تصمیم‌گیری هزینه‌ها و ریسکهایی خواهد داشت (بخش تاریک) و البته نتایجی که ممکنه مطلوب عده‌ای باشه که فرد رو تحسین میکنن (بخش روشن). ولی ارزیابی ما در مورد شخصیتها معمولا با چند مشکل بزرگ همراه هست، بخصوص وقتی شخصیت در امور اجتماعی فعال بوده:

  • پارامترهای زمان تصمیم‌گیری معمولا در دسترس نیستن و در ذهنیت ما، معمولا بخش کوچکی از اون پارامترها دخیل هستن. در حالیکه در تصمیمات واقعی علاوه بر پارامترهای موثر بر کارها، پارامترهای موثر بر فرد تصمیم‌گیرنده هم بسیار اهمیت دارن.

  • قیاس روشهای عمل و تصمیمات متفاوت هم بسیار سخت هست. به تاریخ اگه نگاه کنین، افراد زیادی در زمانهای مختلف با نیتی خوب، عملی رو انجام دادن که به فاحعه منجر شده. هنوز هم ما خیلی هوشمندانه‌تر از اونها عمل نمیکنیم، دقیقا با همان ذهنیت به تکرارهایی با رنگی متفاوت دست میزنیم.

  • در مورد شخصیتهای مشهور، رقابت عنصری بسیار مهمه! خیلی عجیب نیست که فردی برای تمام نشدن کار به اسم دیگران، مانع انجام کاری بشه ولی بعدا خودش دست به همون کار بزنه. شهرت وسوسه کمی نیست، بازیهای مرتبط با اون هم بسیار پیچیده و پر از نکات ریز و شگفت‌آوره.

اگر منظور از نظر اجتماعیه، به نظرم مثل یک انسان، با ضعفها و قدرتهای خودش بهتر با فرد روبرو بشیم. البته در جایگاه قضاوت قطعا باید ملاحظات براساس نتایج کارها باشه و نه ارتباط دادن اون به خصوصیات انسانی. منتها وقتی قاضی نیستیم، بهتر با انسانها مثل انسان برخورد کنیم.

4 پسندیده

اینکه عمیقا از هر گونه زنجیر و تعصبی رها شیم

1 پسندیده

چجوری چنین شخصیتهایی رو معرفی وبررسی کنیم؟ (حتی یک رویداد و پدیده را)
وبر : با «بی‌طرفی ارزشی»
یعنی :

1 پسندیده