چه تجربه‌ای از سربازی دارید؟

از: س2و سهیل ملازاده
به: اعضای محترم جامعه نوآوری پادپُرس
موضوع: درخواست به اشتراک گذاری تجربه

با سلام
احتراماً به استحضار میرساند باتوجه به اینکه اینجانب نظامی یاد شده در بالا، از یادگرفتن در خلال شنیدن تجربیات افراد مختلف بسی خوشحال میشوم :smiley:، لذا در خواست میگردد نسبت به بروز تجربیات خود در خلال این موضوع امر به ابلاغ فرمایید.

با تقدیم احترامات نظامی
س2و سهیل ملازاده

سرباز ناجا بودید یا ارتش یا وزارت دفاع؟ مرز خدمت کردین؟ دودره باز بودین و میپیچوندین یا کاری و وظیفه شناس؟ چه چیزهایی باعث میشد احساس بدی داشته باشین؟ معاف از رزم بودین؟ کسری داشتین؟

image

دنباله‌ی موضوع چه تجربه‌هایی از دوره آموزشی خدمت سربازی دارین؟

1 پسندیده

از: س۲ وظیفه جمال سلطانی
به: س۲ وظیفه سهیل ملازاده

من سرباز پلیس راه هستم الانم وسط خدمتم هست.

چون من توی سن بیست و نه سالگی رفتم سربازی بیشتر از چیزایی که معمولا جوون ترها رو اذیت میکنه و ازش مینالن، برای من:

  • سکون و آرامشی که در اوایل خدمت در اثر جدایی از محیط شلوغ بیرون اتفاق افتاد جالب بود.

  • تجربه ی محدود شدن در یه فضای فیزیکی و دسترسی به دنیای بیرون خیلی جدید و چالش برانگیز بود.

  • اینکه برای کوچکترین کاری باید اجازه بگیری.

  • جامعه ی نظامی به شدت از کم سوادی رنج میبره و تقریبا با علم و دانشگاه بیگانه است و ارتباط برقرار کردن باهاشون راحت نیست در عین حال کس دیگه ای اطرافت نیست.

  • فاصله ای که از محیط علمی میگیری اگه غفلت کنی میتونه گرون تموم شه و با توجه به اینکه اگه توی شهر خودت خدمت نکنی دسترسی به موبایل هوشمند و کامپیوتر نخواهی داشت بروز موندن راحت نیست.

  • نیروی انتظامی ارگان کم امکانات و پر مسئولیتی هست در نتیجه فشار زیادی هم به سرباز و هم به پرسنل رسمی خودش میاره. در حال حاضر بدترین جا برای خدمت محسوب میشه و پیشنهاد میشه اگه افتادین نیروی انتظامی به یه طریقی مثل عقب انداختن خدمت سعی کنین برین ارتش یا هر جایی غیر از ناجا.

  • تقریبا هرچیزی که میگن امکانش نیست یا نمیشه عوض کرد یا قانون اینو میگه اونو میگه از آموزشی گرفته تا یگان، همشون در عمل انجام میشه.

  • طبق مصوبات قانونی و اعلام ستاد کل نیروهای مسلح حقوق سربازان در سال ۹۷ در مناطق غیرعملیاتی بین ۱ تا ۱.۷ میلیون تومن بوده اما در عمل بین ۱۲۰ تا ۲۰۰ تومن بهشون پرداخت میشد و فقط چهل درصد در سال جدید افزایش داشت. و خیلی از خود سربازا هم این قانون رو نمیدونن. عمق ناآگاهی در مورد حقوق شهروندی!

یه سوالی هم که برام خیلی جدی مطرح شد از همون اول سربازی این بود که در حالی که اکثریت تقریبا مطلق ایرانی ها با اجباری بودن سربازی مخالفن چرا باید این قانون باقی میموند در طول این ۸۰ - ۹۰ سال؟

بهتر نبود برای شروع حرکت ها و اعتراض های مدنی سراغ همچین مسائلی بریم و اونو به شکل یه مطالبه‌ی عمومی در بیاریم؟

من تقریبا سرباز مطلوبی برای فرمانده هستم و با توجه به اینکه کارم دفتری هست و سرم تو کار خودمه مشکلی خاصی جز مشکلات کلی سربازی ندارم.

5 پسندیده

البته اکیدا توصیه میکنم در خدمت خودتون رو داوطلب کاری نکنین و تا ازتون نخواستن و نپرسیدن و مجبور نشدین نگین کاری رو بلدین چون وظایف خودشون رو هم میندازن گردن شما… یکی از بهترین توصیه هایی که یکی از فرمانده‌ها در آموزشی به ما کرد و بدرد من خورد این بود که همیشه نه خیلی جلوی صف و نه خیلی عقب صف باشین… راحت ترین خدمت رو کسی میکنه که کارایی متوسط و انضباط بالا داشته باشه!

3 پسندیده

از س3 وظیفه (نامردها دوره ما به فوق لیسانس ها اکثرا ستوان سه دادن!) محمدعلی محمدپور
به اعضای صمیمی پادپرس

اینجانب نظامی یاد شده خدمت دوره آموزشی خود را در جمعی پادگان مالک اشتر اراک ناجا گذرانیده و مرد گردیدم! حقیقتا به خاطر برخورد به دوره طلایی (عید نوروز) 25 روز قبل عید و 15 روز بعد عید اراک بودم این وسط هم 20 روز عید را مشهد مشغول خدمت در پلیس راهور بودم.

اراک بد نگذشت حقیقتا! آخر هفته ها رو می رفتیم شهرهای اطراف گشت و گذار. تو خود پادگان هم خیلی سخت نمی گذشت فقط مشکل سرمای اوایلش بود و البته پتوهای به شدت کثیفش و آب بدطعمش بود که موجب بیماری (گلودرد هر روزه!) حساسیت های پوستی و … می شد. البته واسه من که با توجه به شغلم و اخلاقم با صبح میونه ای ندارم صبح ساعت 4 صبحونه خوردن و آنکارد نیم ساعته تخت و رژه صبحگاهی هم سخت بود. ضمنا در 28 سالگی رفتم و نسبت به خیلی ها هم سنم بیشتر بود. کمی در ارتباط شاید مشکل داشتم. کتاب هم می خوندم اون دوره!

در دوران خدمت پس از آموزشی هم که مشهد بودم، ستاد فرماندهی استان. یکی از بهترین جاها یعنی مرکز فرماندهی و عملیات. اتاق رصد کردن کلیه اخبار استان و مشاهده مانیتورهای کلیه سطح شهر. خیلی تنوع کاریم زیاد بود. مواجهه با انواع خبرهای امنیتی و نظامی و تصادفات و درگیری ها وسرقت ها و قتل ها! مخصوصا قتل ها و جزییاتش که با توجه به علاقه ام به ژانر جنایی در سینما خیلی جالب بود! البتخه اخبار کودک آزاری ها و گروگان گیری ها بد بود. اما خاطراتم شب هاییه که اون جا بیدار بودم. کلا 24 ساعت اونجا بودم 24 ساعت خونه. اون 24 ساعت اون جا رو حدود 7-8 ساعت در شبانه روز می خوابیدم. تلویزیون داشتیم. اتاق استراحت داشتیم و غیر از یک سری کارهای متفرقه مثل شام و ناهار گرفتن و شستن ظرف تقریبا شبیه پرسنل کادر خدمت می کردم. به اضافه اینکه توی اون ها خدای کامپیوتر حساب می شدم :))

فکر کن یهو اگر تو یه متنی سلکت آل می کردم فونت یه فایل ورد رو عوض می کردم اون ها دهن شون وا می موند!!

اما در کل اون جا هم کارم خبری بود در ادامه شغلم بود. آهان من چون تو اون مرکز با کادری هامون هماهنگ و رفیق بودم گوشی هوشمند هم داشتم و چیزی از امکانات فضای مجازی هم کم نداشتم. هر چند اگر از بیرون متوجه می شدن می تونست برام گرون تموم شه و یکی دو بار هم نزدیک بود گیر بیفتم! ولی شیرینیش همین بود که بعضی مطالب طنز مطبوعاتیم رو از همون جا با گوشی می نوشتم و ازشون کلی خاطره دارم!

آهان نکته مهم هم اون ده دوازده روز اغتشاشات دی ماه 96 بود که من خدمت بودم. همون طور که دوست مون گفتن ناجا ماموریت های خیلی زیادی داره و تا تقی به توقی بخوره آماده باش می زنن و سرباز بدبخت رو نمیذارن ببره خونه شون و نگه می دارن.

اون ده دوازده روز هم خیلی سنگین بود. من البته غیر از یک روز خیلی کف خیابون نرفتم ولی دوربین های امنیتی شهرو تنظیم خبرهای امنیتی دستم بود. که بهرحال هر طور بود اون دوره هم گذشت!

گفتنی بسیاره همچنان…

5 پسندیده