چه کسب و کارهایی می‌تونیم برای کشاورزهای امروز پیشنهاد بدیم؟

بعضی بحث های موجود در این نُوآ، مثلا این یکی، تو دلشون یه راهکار دارن که هر چند بلندمدته ولی موثره:

خوبه که کشاورزی شغل غالب روستایی-نشین های ما نباشه.

دو مشاهده هم سوار این پاسخ کنم:

  • عید امسال یه گپ و گفت صمیمی با یه حاج خانوم تو یه روستای نزدیک کرج داشتم، یه جایی بحث از این شد که بچه هاشون چی کار میکنن و من گفتم حتما پسرهاتون کشاورزن. ایشون گفتن: «واااا! خدا نکنه! کشاورز چیه؟! پسرم یه ماشین سنگین داره بار میزنه و … . تو این روستا فقط اونایی که ندارن کشاورزن!»
    یه جوری انگار کشاورزی خیلی شغل سطح پایینی به نظرشون میرسید. منظورم اینه که شاید خود روستایی ها هم گاها از سر اجبار بیکاری، میرن سمت کشاورزی. به همون شکلی که خیلی هاشون از سر اجبارِ بیکاری میان شهرای بزرگتر.

  • یه دوستی داریم در منطقه ی ییلاقی نزدیک شیراز به اسم کیلاق یه مرکز تفریحی-گردشگری زدن. @homayoonmrd . ایشون هم یکی از دغدغه هاشون این بود که یه جوری مردم روستایی رو ببرن به این سمت که از کشاورزی به سمت گردشگری رو بیارن و میگفتن مردم روستاها خیلی از پتانسیل گردشگری آگاه نیستن و باورش ندارن. و یا نمیدونن چه کارهای خوبی میتونن در این زمینه در روستاهاشون انجام بدن. و اکثرشون به همین دلیل کشاورزی رو تنها گزینه ی کسب و کار و امرار معاش میدونن.


پرسش

  • مردم روستانشین به تناسب پتانسیل ‌های موقعیت جغرافیایی‌شون و امکاناتی که در دسترس دارن، به چه کسب و کارهایی میتونن بپردازن؟

  • چه جوری بهتره روستانشین‌ها رو از کسب و کارهایی مثل کشاورزی دور کرد و به سمت کسب و کارهای جدید تشویق کرد؟ (با در نظر گرفتن این نکته که تغییر همیشه سخت و هزینه بر هست و افراد در برابرش مقاومت میکنن)

6 پسندیده

باید بگم سوال خیلی خوبی هست.
نظر من این هست که اول از همه اکو توریسم میتونه بهشون خیلی کمک بکنه. روستاها اغلب نزدیک مناطق بکری هستن که هیچ کس ندیده و تور ها میتونن مردم رو به نسبت توانشون به این جاهای زیبا ببرن که همین الان هم کسانی که توی این کار هستن سود خوبی براشون داره.
همچنین همین روستاها میتونن چند خانه روستایی رو به شکل هتل در بیارن کاری که نه تنها در ایران بلکه خیلی با قدرت در اروپا در حال انجام هست که روستاهای متروک رو تبدیل به هتل با اتاق هایی جدا جدا میکنن، و خیلی ها حاضرن برای تجربه اون سبک زندگی یا دور بودن از تکنولوژی هزینه پرداخت کنن. حتی میشه همون اتاق ها رو به امکانات روز مجهز کرد که فقط ظاهر قدیمی داشته باشن.
این کار ها لزوما سرمایه اولیه بالایی لازم نداره و روستایی ها میتونن از پسش بر بیان، اما راضی کردنشون فکر نمیکنم به این راحتی باشه.

4 پسندیده

صنایع دستی و محصولات محلی رو هم در نظر داشته باشید. البته لازمه ش اینه که بازار از محصولات چینی ارزان قیمت تخلیه بشه. و در ضمن راهی برای خرید و فروش این محصولات در بازار شهرهای بزرگ فراهم بشه (بسترهای آنلاین میتونن در این مورد کمک کنن).

2 پسندیده

به نظرم می‌رسد که یک نگاه نادرست در این بحث‌ها وجود دارد.

کشاورزی به هیچ وجه نباید ضعیف شود. حتی صنعتی‌ترین کشورهای جهان از جمله آلمان و ژاپن کشاورزی را متوقف نکرده‌اند. آمریکا، ثروتمندترین کشور جهان هم کشاورزی را هرگز متوقف نمی‌کند چرا که کشاورزی قدرت سیاسی می‌آورد.

آیا صنعتی هست که بتواند جای کشاورزی را بگیرد؟ شاید بگویید که کشور A می‌تواند صنعت و گردشگری داشته باشد و از کشور B محصولات کشاورزی بخرد. اما آیا کشور A برای همیشه وابسته به کشور B نخواهد بود؟ آیا کشور B نمی‌تواند از این موضوع برای اعمال فشار سیاسی به کشور A استفاده کند؟

بدون تکنولوژی می‌توان زندگی کرد اما بدون گندم نمی‌توان حتی یک روز زندگی کرد. بنابراین کشاورزی همیشه در اولویت اول خواهد ماند. سایر صنایع و خدمات زمانی معنی پیدا می‌کنند که کشاورزی وجود داشته باشد.

8 پسندیده

ممنون برای نقد، ولی:

  • کشورهای قدرتمندی مثل قطر و سنگاپور هستن که کشاورزی ندارن، و بعید میدونم تو منطقه خودشون و در سطح جهان قدرت در نظر گرفته نشن. اون چیزی که قدرت میاره اینه که تو چیزی که میتونیم جز بهترین ها باشیم.

  • منظور تضعیف کشاورزی نیست. بلکه کاهش اصرار بیش از حد به کشاورزی در مناطقی هست که الان پتانسیلش رو ندارن.

  • فکر کنم مشابه این طرز رو همین جا تو پادپرس خوندم که: اگه مشکل آب برطرف نشه، دیگه کشوری نمیمونه که بخوایم قدرتمند نگهش داریم.

2 پسندیده

برای همگرایی بیشتر به سایر موضوعات راجع به بهبود فرایندهای کشاورزی در موضوع زیر اضافه شد: چجوری در کشاورزی و صنعت به همون اندازه که آب نیاز داریم، مصرف کنیم؟

من مطالب بالا رو نخوندم.
و این نوشته بدون خوندن نظرات دوستان هست.
دیروز شبکه یک، مستندی نمایش میداد از روستاهای جنوب کشور که در طی 20 سال اخیر کشاورزیشون به شدت تحت تاثیر کم ابی واقع شده. مردم مهاجرت کردن و اونها که موندن اوضاع خوبی نداشتن.
و پیشنهاد این بود که مردم شروع کرده بودن به وام گرفتن اون هم از طریق پول یارانه‌ای که دریافت میکنند! که با این وام بتونند دوباره کشاورزی با مصرف اب کمتر (قطره ای) رو شروع کنند.
این روش در بلند مدت چه اثراتی میتونه بذاره؟ (فکر کنم باید این نوشته در بخش تفکر سیستمی) مطرح بشه

2 پسندیده

این سوال چند وجه داره و خیلی از رفتارها و خیلی سوالهای دیگه در این سوال هست.
اینکه یه روستایی چطور میتونه درآمد داشته باشه با نسبت به جغرافیا و تناسب زندگی و فعالیتشون این هست که میتونن کشاورزی داشته باشند و به نسبت اینکه کم آبی خیلی تو کشور ما وجود داره از آبیاری ها قطره ای استفاده بشه که شاید هزینه بردار برای خونواده روستایی باشه و حالا ما شرط بر این میزاریم که قطره ای صورت بگیره و خیلی محصول خوب بشه …بعد فروش مسئله مهمیه که دلال وجود داره و میاد این محصول رو میخره و میفروشه به هر طریقی …
حالا اگر خود خونواده ماشین داشته باشند نیازی به دلال نیست،اکثر خونواده های روستایی ما در حد توان خود و میزان کارکرد سالانه خودشون محصول تولید میکنن واینکه کم بودن سواد برخی ها باعث میشه که این کار رو نتونن انجام بدن و خیلی چیزای دیگه…این عواملی هست که میتونه وجهه کشاورزی رو زیر سوال ببره و خونواده نارضی باشه و اونو کنار بزاره …چون سودی عایدش نمیشه
اگر با صعنت اکوتوریسم تداخل پیدا کنه که روستا به همون شکل قدیم کاراشون رو انجام بدن و تولید محصول داشته باشند خب کمی زمان بر هستش و ما کشوری هستیم که دوستداریم علاوه بر سود خودمون به ثروت برسیم این در صورتی بوجود میاد که پایه های اقتصادی محکم باشد خونواده ها از نوع محصولاتشون ضرر پیدا نکند و کشاورزی وجهه خوبی داشته باشد در دید دیگری…اما اینطور نیست …توریست شاید به خونه های ساده وکشاورزی ساده علاقه نشون بده اما اینه که ترجیحات کشاورزان ومردم باید نسبت به کشاورز و روستا جا افتاده باشه…الان ایرن بین شهری و روستایی دوییت پیدا کرده.برای همین کمی سخته و البته زمان بر که بشه اونا رو متقاطع کرد.
درکنار کشاورزی دامپروری و محصولات دستی هم وجود داره …پس بنظرم لازم نیست که از کشاورزی مردم رو دور کرد باید به اونا فهماند که کشاورزی هم مثل هر شغلی لذت های خودشو داره.باید ترویج فرهنگ با پایه اقتصاد رو براشون توضیح داد

1 پسندیده