چطور و در چه زمان و شرایطی یک فرد معتاد، تصمیم جدی منجر به عمل، برای ترک اعتیاد شدید به مواد مخدر میگیره؟
اغلب تجربهها میگن که افراد معتاد تا خودشون نخوان کمک کردن بهشون برای ترک بیفایدست. خب این خواست کی و چطور شکل میگیره؟
میشه فردی در شرایط روانی، مالی، فرهنگی ناجوری باشه و خودش بخواد که اعتیادش رو ترک کنه؟ مگه ترککردنش بستگی به خروج ازون شرایط نداره؟ افراد میتونن یا باید کمک کنن فرد از شرایط بد دربیاد تا مقدمه بشه برای ترک؟
اگه حمایت همه جانبه ممکن نباشه، کدوم حمایت در اولویته؟
آیا عدم ترک اعتیاد مخرب به اندازه شروع اعتیاد به شرایط پیرامون افراد بستگی داره؟
آیا ایده رسیدن به نقطه فلاکت برای بیداری درونی فرد، ایده خوبیه؟ که براساس اون حمایت این افراد رو به تعویق بندازیم؟
آماری از امید بازگشت معتادان به زندگی سالم در شرایط کنونی جامعه ایران هست؟
مطمئناً نمیشه نسبت به این مسأله بیتوجه بود، و فقط به ارائه خدمات به بخش سالم جامعه پرداخت، چون اعتیاد یک فرد، به افراد سالم هم آسیب میرسونه، چه تجربه یا ایدههای موفق عملی سراغ دارید، برای درمان یا تسکین این اپیدمی در محدوده افراد درگیر نه کل جامعه؟
اول از همه باید بدونم شما با انجمنهای معتادان گمنام چقدر آشنائی دارید؟
اگر دارید باید با یکی از آنها ارتباط برقرار کنید تا راهکارهای لازم را جهت برون رفت از این موضوع دریافت کنید.
اگر ندارید همینقدر فعلا بگم که آخرین و تنها نسخه ترک اعتیاد در کل دنیا در حال حاضر آشنائی با قدمهای دوازده گانه این انجمن است و اصالتا آمریکائی است و هیچ ربطی به دین و مذهب هم ندارد، تمام پزشکان اعصاب و روان در دنیا بعد ازدادن دارو برای ترک فیزیکی یک فرد معتاد بلافاصله او را راهی این انجمن میکنند. چون ترک کردن مهم نیست، ترک ماندن مهم است و این انجمن برای ترک ماندن است.
فعلا به همین چند سطر اکتفا می کنم و امیدوارم برایتان کار ساز باشد.
اگر سوالی هم دارید کاملا در خدمتتان هستم.
ارادتمند مهرداد
تو جامعه کلینیک و انجمن زیاد هست، و خیلی از معتادا و خانوادههاشون هم اینا رو میشناسن و امتحان کردن، سوال من اینه که چگونه فرد معتاد، به خواست واقعی برای ترک میرسه؟
مثلاً یه انجمن خیلی موفق دیگه هم میشناسم به نام کنگره ۶۰، اونا هم حرفشون اینه که خود فرد باید بیاد سراغ ما که نتیجه داشته باشه، ما سراغ کسی نمیریم. خب تکلیف این همه معتاد که شرایط بد، مدام به وضعیت اسفناکشون دامن میزنه چیه؟
ببینید کمک کردن و کمک نکردن واقعاً کار هر کسی نیست، معتاد علاوه بر تأمین مواد، هزینه زندگی هم داره، نزدیکان و دیگران، میخوان کمک کنن فرد زنده بمونه و زندگی کنه ولی فرد چه نوع زندگی رو انتخاب کرده؟ با این که شاید درست نباشه، چیزی جز زندگی انگلی به خاطرم نمیاد. یا کمک مالی میکنید یا هر جور شده (گدایی، دزدی و …) خودشون رو برای همون حد زندگی سطح پایین تأمین میکنند. اگه هم نتونن، مرگ گوشه خیابون. ولی برام جالبه که میگن بعضیا از همین وضع اسفناک، ناگهان بیدار شدن و کامل برگشتن. آیا واقعاً ناگهان میشه؟ بدون جرقهای برای بیداری؟ در اصل سٶال من اینه که چه جور میشه این جرقهها رو قبل از این همه آسیب، ایجاد کرد؟
لازمه بدونید که در اعتیاد چیزی به نام ترک وجود نداره چون اعتیاد یک بیماری غیر قابل علاج میباشد ولی قابل کنترل است پس بهتر است به جای کلمه ترک کلمه کنترل را بکار ببریم که این کنترل میتواند دائم یا موقت باشد ( بسته به درجه عجز و خستگی فرد معتاد از اعتیاد ، این زمان متغیر است)
یک معتاد زمانی تصمیم به باصطلاح ترک میگیرد که به بالاترین درجه عجز ، ناتوانی و خستگی از این عمل برسد هیچکس یا هیچ عامل بیرونی نمیتواند این درجه را برای معتاد ایجاد کند و فقط و فقط خودش است که اول به طور طبیعی باید به این درجه برسد تا خواسته ترک اجبارا در او ایجاد شود و به نتیجه کارتن خوابی و مرگ یا ترک و رهایی برسدکه هردو نتیجه سودمند است و هم برای خودش هم برای اطرافیان بسیار عالی است
همان طور که علت معتاد شدن افراد متعدد است علت ترک اعتیاد آن دسته از معتادانی که این شجاعت را دارند هم متفاوت است
ولی اگر بخواهم بطور اجمال جواب کاملی بدهم گفته حضرت حافظ رامی گویم.
لطف الهی بکند کار خویش / مژده رحمت برساند سروش
فقط!!!
لازمه بدونید که در اعتیاد چیزی به نام ترک وجود نداره چون اعتیاد یک بیماری غیر قابل علاج میباشد ولی قابل کنترل است پس بهتر است به جای کلمه ترک کلمه کنترل را بکار ببریم که این کنترل میتواند دائم یا موقت باشد ( بسته به درجه عجز و خستگی فرد معتاد از اعتیاد ، این زمان متغیر است)
یک معتاد زمانی تصمیم به باصطلاح ترک میگیرد که به بالاترین درجه عجز ، ناتوانی و خستگی از این عمل برسد هیچکس یا هیچ عامل بیرونی نمیتواند این درجه را برای معتاد ایجاد کند و فقط و فقط خودش است که اول به طور طبیعی باید به این درجه برسد تا خواسته ترک اجبارا در او ایجاد شود و به نتیجه کارتن خوابی و مرگ یا ترک و رهایی برسدکه هردو نتیجه سودمند است و هم برای خودش هم برای اطرافیان بسیار عالی است