دوست داشتی کدوم اتفاقات رو ذخیره کنی؟

اگه همه چی ممکن بود و هیچ محدودیت ابزاری - محیطی نبود.

مستندسازی تجربیات

پ.ن. این سوال از طریق بات پادپُرس پاسخ های اولیه را برای بحث و تبادل نظر جمع آوری کرده.

2 پسندیده

اطلاعات سفر و گردشگری و بیزینس

اگه ممکن بود تمام اتفاقات زندگیم

احساس لحظه هاي موفقيت بعد از مدت ها تلاش

1 پسندیده

اتفاقات خوب
به هيچ وجه دوس ندارم هر چيزي كه اذيتم بكنه رو ذخيره كنم.

والا عرضم به حضورتون که خیلی دوست داشتم که از بدو تولد تا همین لحظه که در خدمت شما ربات گرامی :stuck_out_tongue_winking_eye:هستم رو به صورت ثبت شده(ترجیحا فیلم یا صدا یا نوشته و در اخر عکس و خاطره) در اختیار داشتم تا میتونستم از اشتباهام یا موفقیتام به صورت واقعی تر استفاده کنم ولی متاسفانه چون مشکل عمده ای با نوشتن دارم همه این ثبت لحظات رو به ذهنم واگذار کردم!:confused:
ولی اگر بخوام به صورت جزیی واسه دوستان گرامی تجربه خاصی رو مثال بزنم اون سالهایی رو یادم میاد که فوتبال بازی میکردم و هیچ مستندی از نحوه بازیمون وجود نداشت و نمیتونستیم آنالیز خوبی از کار تیمی و کار فردیمون داشته باشیم در حالی که فوتبالیستهای ممالک خارجه( وشاید خیلی از ورزشکارای خودمون شاید) از این امتیاز خیلی استفاده میکنند و باعث پیشرفتشون میشه😓

1 پسندیده

دوست داشتم بزرگترین شکستی که تو زندگیم خوردم حتما ذخیره بشه.

اتفاقات تلخ و دردناک و در کلام عامیانه تلخی های مسیر زندگیمو
به چند دلیل
۱- من هم (یعنی همه) دچار مشکل میشم و شدم و با وجود اینا باز اینجام . مثل مصلا تب ۴۰ درجه رو به مرگ ولی الان زنده هشتمو دارم تعریف میکنم
۲- تلخی ها رو حس کنه و این که میشه بهشون چیره شد
۳- تلخی برای همه هست مهم آمادگی دربرابر رویارویی باهاشونه
۴- بعضی ها هستن از ترس صدمه دیدن مثلا کوه نوردی یا ورزش رزمی نمیکنن مثلا کسی که از مردن میترسه و برای ترس از مردن دیگه چتر بازی نمیکنه مردن همیشه هست پس همین که بترسی یعتی تسلیمش شدی
۵- تلخی و اندوه پایان دنیا نیست فقط یه تجربه با ارزشه و برای همین از تجربه های تلخ نترسه و تو دل زندگی بره حتی برای بدست آوردن تلخی های بیشتر
۶- فرق یه لیسه با یه پروانه یا یه ذغال با الماس در میزان فشار و سختی ها و تلخی هاییه که کشیده . برای پخته شده باید تحت فشار زندگی قرار گرفت . سختی ها چیزی نیستن جز چکشی که بر تیشه پیکر تراشی میخوره که سنگ زمخت آدم رو تبدیل به یه تندیس صیقلی میکنه
۷- تلخی های زندگی مثل ته خیار میمونه . اگر اون ته تلخ خیار رو نخوریم سردیمون میشه و دلپیچه ولی اگه اونو بخوریم درواقع پادزهر خوردیم
تلخی هاس زندگی هم پادزهر خوشی هامونه که یا بگیریم همیشه دنیا این نیست و باید تلاش کنیم و دست از کار نکشیم و همیشه هوشیار بمونیم

1 پسندیده

لحظه هایی که دچار ناامیدی میشم و حس میکنم کاملا خالی از هر انرژی ای هستم که بتونه منو به حرکت واداره و بعدش تقه ایی که حالمو خوب میکنه و بعد حس خوب پویایی.
همینطور دوس داشتم چیزی مث سفرنامه داشته باشم که اطلاعات مربوط به سفرهای مختلفم رو از گرفتن بلیط و اقامتگاه تا غذاهای مختلف و برخوردهای مختلف با ادمهای با فرهنگ متفاوت ثبت کنم.