ده سال آینده رو تصور کنید:
۱. ایران آبی برای کشاورزی نداره و فقط بخشهایی از شمال و شمال غرب کشور قادر به تولید محصولات کشاورزی خواهد بود. از طرفی جمعیت ایران افزایش پیدا کرده و به بیشتر از ۹۰ میلیون نفر رسیده.
۲. افغانستان خشکتر از قبل شده و بخش زیادی از مردمش مجبور به مهاجرت به ایران شدن.
۳. افزایش جمعیت هند از یک طرف و بحران کمآبی از طرف دیگه باعث شده که هند دیگه قادر به تولید برنج برای صادرات نباشه و در بهترین حالت فقط میتونه مردم خودش رو سیر کنه. این مسئله قیمت برنج در ایران رو تا حد زیادی تحت تاثیر قرار میده و برنج از سبد غذایی بسیاری از خانوادههای ایرانی حذف خواهد شد.
۴. جنگهای داخلی وضعیت عراق رو کاملا به هم ریخته. بنابراین کنترل خشکسالی از اولویتهای دولت عراق خارج میشه و عراق بیش از پیش تبدیل به یه بیابون میشه. در نتیجه ریزگردهای بیشتری وارد ایران خواهد شد. این مسئله میتونه کشاورزی مناطق غرب کشور رو فلج کنه.
۵. دریاچه ارومیه کاملا خشک شده و طوفانهای نمک محصولات کشاورزی شمال غرب کشور رو تحت تاثیر قرار خواهد داد.
برای یه لحظه تمام خودکار و قلمهاتون رو کنار بذارین و فکر کنین. آیا وقتش نرسیده که عقب نشینی کنیم؟ آیا وقتش نرسیده که به فکر یه گلخانه شخصی تو حیاط خونهمون باشیم تا بتونیم شکممون رو در آینده سیر کنیم؟ آیا وقتش نرسیده که به فکر یه تصفیهخانه کوچک در منزلمان باشیم و آبهای هدر رفته رو بازیافت کنیم و دوباره به چرخه مصرف برشون گردونیم؟ آیا وقتش نرسیده که به گیاهخواری روی بیاریم؟
فکر میکنید تکنولوژی راه نجات ما خواهد بود؟