از گذشته بریدن چی میشه که تجربیات تاریخی رو به دور می ریزیم؟

من میخوام این اتفاق رو با دوتا مثالی گه هر جفتشون هنوزم قابل لمس هستن برامون شروع کنم:
اول ترکیه: عثمانی که فرو می ریزه شخصی به اسم مصطفی کمال میاد وقدرت وبه دست میگیره وکشور ترکیه ی امروزی رو از دل عثمانی بیرون میکشه! میاد وبرای مدرنیزه کردن کشورش کلی کار میکنه ویکی از کاراش اینه: میاد ورسم الخط رو از عربی تبدیل می کنه به رسم الخط انگلیسی با تغییراتی جزئی ونتیجه ای که پیش میاد اینه: طی یکی دو نسل دیگه مردم نمیتونن متون قدیمی ای که توی کشورشون هست رو بخونن! همین الانم تنها حدود بیست درصد از متن هایی با رسم الخط قدیمی به این خط جدید نوشته شدن!


دوم تاجیکستان: مدت ها پیش خراسان بزرگ ایران زمین چند تکه شد. یه بخشیش توی افغانستان گیر کرد، یه بخشیش تاجیکستان و… رو شکل داد. کلی حکومت اومدن ورفتن و توی مدتی که این بخش فارسی زبان تحت کنترل اتحاد جماهیر شوروی بود رسم الخطشون به رسم الخط اسلاوی برگشت والان دارن فارسی صحبت میکنن ومینویسن ولی به خط مشترک با روس ها ! وتقریبا اگر هم این خطی که قرن هاست به خط فارسی رایج هست رو بلدن به عنوان خط کهن دارن یاد میگیرن والبته همه هم اینطور نیستن! این مردمان هم از اون گذشته ای که بخشیش از طریق متن هایی که به فارسی یا عربی نوشته شده ودر کمترین حد از درک که خوندن باشه ،چیزی نمیتونن برداشت کنن یا یاد بگیرن!

###پرسش
چی میشه که مردم فکر میکنن باید خط و زبان یا بخشی از فرهنگی که داشتن رو دور بریزن؟

2 پسندیده

سوالتون رو میخوام کمی بچرخونم :

اگه دست شما بود، دوست داشتید کدوم قسمت از فرهنگ الان مون برای سده ی آینده باقی بمونه حتما، و کدوم قسمت از فرهنگ کنونی به نسل های بعد منتقل نشه؟

مسلما نمیخواستم زبان رو جوری تغییر بدم که با جغرافیای سخن وروش فکر من نا آشنا باشن وهمه ی کتابایی که الان به فارسی ترجمه شده اون موقع دوباره ترجمه بشه به اون زبان ومن دلم میخواد هر چه که روی می ده خوب وبد به آینده منتقل بشه ولی ازون بیشتر دوست دارم که اون آیندگان کارهای خوب مارو بگیرن وکارهای بد مارو انجام ندن ونه مثل الان که ملت ایران همون اشتباهاتی رو میکنن که هزار قرن پیش هم میکردن! دلم میخواد محتوای تفکر مردم بهبود پیدا کنه واین شیوه ی فکر کردن امروزی براشون الگویی بشه به مثابه اون داستان که هر چه ازیشان در نظرم نا پسند آمد از آن پرهیز کردم!

1 پسندیده

جوابای خوبی در این باره در کوارا درباره تغییر زبان در ترکیه موجود بود که توسط ترک زبان ها نوشته شده بود، به همین دلیل فکر میکنم موثق تر از نظر شخصی من و شما باشه. دو دلیل ساده که از خوندن بحث های کوارا دستگیرم شد:

  1. با اسکریپت عربی به راحتی نمیشده زبان ترکی رو صحبت کنن، به دلیل اینکه عربی سه حرف صدادار کوتاه و سه حرف صدادار بلند داره و ترکی نیاز به هشت حرف صدادار داره.
    در این زمینه دکتر مینا ارگان که زبان شناس ترکیه تبار هست، گفته: «در زمان تغییر اسکریپت ترکی من ۱۲ سالم بود. گرچه در این سن تونسته بودم دو زبان جدید یاد بگیرم، نمیتونستم زبان مادریم رو به درستی بخونم! نمیتونستم ترکی رو با حروف عربی بخونم. مثلا هجاهایی که در ترکی معمولا استفاده میشه، مثل u, ö, ü، در عربی وجود ندارن. مادر و پدرم به تلفظ من از کلمه ی perveşkütür میخندیدن!»
    بعد از تغییر اسکریپت، ادبیات در ترکیه رشد قابل توجهی کرده، در عین حال یه اتفاق منفی هم میتونه همین ایجاد گپ بین نسل ها باشه که شاید اون موقع پیش بینی ش نکردن.

  2. اتاتورک دقیقا بعد از حکومت عثمانی که به مرد مریض اروپا معروف بوده، میاد روی کار. و خب بعد از چنین فسادی، لازمه بعضی عادت ها و رفتارها بازسازی بشه. و تغییر اسکریپت از عربی به انگلیسی یکی از روش های این کار بوده، مخصوصا که با این کار میتونسته ترکیه رو به عادات و رفتار اروپایی بیشتر همسو کنه.

این حرف که بهتره تاریخ جلوی ادم باشه و افراد خودشون بین خوب و بد انتخاب کنن، به زبون «تحلیل رفتار مقابل» اریک برن، یعنی آدم ها رو بالغ فرض کنیم. این طرز فکر ارزشمنده :sunglasses: در عین حال لزوما در سیستم‌های پیچیده، مثل سیستم هایی شامل تعداد زیاد انسان، جواب ماجرا اینقدر ساده نیست، یا چنین جوابی منجر به خروجی مناسب سیستم نمیشه.

3 پسندیده