برابری زن و مرد در زبان پارسی نسبت به سایر زبان‌ها را چطور می‌بینید؟

در میان زبان‌های جهانی که می‌شناسم، زبان فارسی تنها زبان یا از جمله معدود زبان‌هایی بود که برای خطاب یک شخص خانوم و آقا تفاوتی قرار نداده. این در برابر زبان‌های مشهور جهانی همچون عربی، انگلیسی و فرانسوی است که در این میان، انگلیسی‌زبانان و فرانسوی‌زبانان بسیاری، علاقه‌مندند که به سمت برابری جنسیتی بروند.

این نحوه خطاب در زبان فارسی که در میان بیشتر زبان‌های دنیا استثناست، حال آنکه زبانی بسیار غنی است. و احتمالا می‌توانسته بدین شکل نیز تغییر کند که تبعیض جنسیتی را در زبان خود بیاورد. آیا چنین چیزی می‌تواند نشانه برابری انسان‌ها در میان فرهنگ فارسی‌زبانان باشد؟

اگر اینگونه است؟ دلیل و نوع نگاه ایرانیان چه بوده که برابری شخصیت انسان‌ها از بدیهیات آنان بوده‌است؟

دنباله‌ی موضوع با چه نقص‌هایی در زبان فارسی مواجه شده‌اید؟

10 پسندیده

من فکر نمیکنم این اتفاق به دلیل برابری بوده باشه، بیشتر به ساختار زبان فارسی برمیگرده تا اعتقادات اجتماعی.

از نظر زبان‌شناسی اصطلاحات خاص رو نمیدونم ولی میشه به این شکل گفت که زبان فارسی سعی میکنه با تکنیک ترکیبِ کلمات مفهوم رو درست کنه نه مکانیسم کلمه خاص برای فرآیندها. اگر که دقت کنید، وقتی یه جمله انگلیسی رو به فارسی ترجمه میکنید، از نظر تعداد و طول بسیار طولانیتر میشه. به همین خاطر از ورود کلمات جدید برای تمایز جنسیتی خودداری شده.

5 پسندیده

در جامعه فعلی ما برابری جنسیتی بی معناست.
در زبان فارسی همونطور که یوسف عزیز گفت از نظر دستوری برای طولانی تر از این نشدن جملات و پیچیدگی بیش از حد این اتفاق افتاده که البته باز هم نمیدونیم چه کسی این قوانین دستوری رو گذاشته اما حتما ذهن آزادی داشته که این زبان تونسته زنده بمونه و مثل خیلی از کشور ها که زبان مادری از بین رفته نشدیم. (ناز انگشت سبابه فردوسی! :sweat_smile:)
در مجموع در ایران قدیم رکن اصلی در جامعه خانواده بوده اما از زمان حمله اعراب به ایران مسائل فرهنگی اجتماعی بسیاری در ایران تغییر کرده و برابری جنسیتی هم میتونه جزوی از اونها باشه. البته نمیدونم قبلش بوده یا نه اما میدونم بعدش نبوده :sweat_smile: استاد تاریخ نداریم تو پادپرس؟

5 پسندیده

نمی‌دانم که می‌توان به شاهنامه فردوسی استناد کرد یا نه. بر اساس شاهنامه بیشتر چهره‌های تاثیرگذار مردها هستند اما چند زن شاخص هم وجود دارند:

  • تهمینه همسر رستم و مادر سهراب
  • پوراندخت و آذرمی‌دخت که بر تخت پادشاهی نشستند
  • گردآفرید پهلوان زن ایرانی
  • و…

دلیل این که چرا در زبان فارسی جنسیت وجود ندارد را نمی‌دانم اما در هر صورت بسیار هوشمندانه بوده است چرا که جنسیت به جز ایجاد پیچیدگی کمکی به زبان و انتقال مفاهیم نمی‌کند. نکته مهم دیگر در زبان فارسی اینجاست که نه تنها جنسیت در ساختار وجود ندارد بلکه در اسم‌ها هم وجود ندارد. در طرف مقابل، در زبان‌های انگلیسی و آلمانی جنسیت علاوه بر ساختار در اسم‌ها هم موجود است. برای مثال زن بازیگر و مرد بازیگر در این زبان‌ها با هم متفاوت هستد. همینطور شاه‌زاده زن و شاه‌زاده مرد، خدمتکار زن و خدمتکار مرد و…

به غیر از زبان فارسی، زبان چینی هم فاقد جنسیت است.

6 پسندیده

میشه برعکس هم به این ماجرا نگاه کرد: به هر دلیلی در زبان فارسی همسانی جنسیتی ایجاد شده، می‌تونه به برابری جنسیتی در اجتماع کمک کنه.

فرض کنین من میگم «او آمد» بدون اینکه مشخص کنم او یه زن هست یا یه مرد. یعنی اصلا نه برای من و نه برای شمای مخاطب، جنسیت فردی که آمده مهم نمی‌شود. در ذهنمان هیچ جهت‌دهی ایجاد نمیشه و همین کمک میکنه به کاهش برچسب‌های احتمالی بعدی.

استاد تاریخ سراغ ندارم، ولی جامعه‌شناس داریم و شاید دیدگاه ایشون بتونه جهت جدیدی در این گفتگو ایجاد کنه: @Siamak_Zandrazavi .

6 پسندیده

من برعکس فکر میکنم، به جای تبعیض تمایز رو به کار میبرم چون حس میکنم در دنیای امروز بسیار از این کلمه سوء استفاده میشه. تمایز جنسیتی لزوما به معنی ضعف زبان نیست، بلکه قدرت زبان رو میرسونه، چون در مواردی بسیار زیادی در نهایت در زبان نیاز هست با اضافه کردن کلمه جنسیت، جمله روشن بشه.

4 پسندیده

یک مثال بزنید که جنسیت به انتقال یک مفهوم کمک کند.

من یک مثال نقض می‌زنم. جمله او برنامه‌نویس خوبی است را در نظر بگیرید. در زبان انگلیسی این را می‌توان به دو شکل نوشت: She is a good programmer یا He is a good programmer. در زبان آلمانی این را می‌توان به سه شیوه نوشت چرا که دختر بچه جنسیت خنثی دارد (نه مرد و نه زن).

‌کدام فرم مفهوم را بهتر منتقل می‌کند؟
درست است که زبان انگلیسی جنسیت را هم منتقل می‌کند (یک مفهوم زائد در این مثال) اما برای مدیری که می‌خواهد برنامه‌نویس استخدام کند، جنسیت طرف مقابل چه اهمیتی دارد؟

3 پسندیده

مسئله صرفا مفهوم نیست. زبان براساس کاربردهای عامه تحول پیدا میکنه نه لزوما براساس مفاهیم علمی. مثال:
فرض کنید یه جمعی از آقایون یا خانومها هستن، بعد یه نفر میگه: “او آمد”. در خیلی از فرهنگها جنسیت مهمه در این مورد. هنوز در فرهنگ ما، جنسیت شخصی که داره وارد جمع تک‌جنسیتی میشه مهمه. مثالهای خیلی زیادی از این کاربرد عمومی رو میشه زد تا به این برسیم که در تحول زبان، این کاربرد اونقدر زیاد بوده که منجر به تمایز جنسیتی شده.

4 پسندیده

به اولین باری که زبان عربی رو خوندم وقتی برمی‌گردم یادم میاد تا چند مدت متعجب بودم که این همه تمایز جنسیتی دلیلش چیه. تا قبلش این همه تفاوت رو حس نکرده‌بودم.
و واقعاً حس می‌کنم این همه تفاوت کاربرد چندانی که در زبانی مثل عربی نداره هیچ، خیلی دست و پا گیره.
به خصوص در موارد حساس قانونی.
در زبان‌هایی مثل انگلیسی این تفاوت در صفت‌ها نیست. اما در زبانی مثل زبان عربی این تفاوت هست. و قاعدتاً لازمه همه این تفاوت‌ها رو پوشش بدید تا متن قانون درست باشه.
مگر اینکه یک سری کلمه‌های خنثی به وجود بیان.