بود یا نبود چه اجزایی در یه سیستم میتونه افراد رو به سمت دزد شدن ببره؟

نمیدونم حرف و قضاوتم چقدر درسته، ولی تا جایی که می‌بینم و می‌شنوم دو دسته از افراد، و دو دسته از شغل‌های مهم، به سمت دزد شدن پیش رفتن:

  • معلم‌ها در مدرسه

    معلم‌ها[1]، دیگه کمتر سر کلاس درس و حرفشون رو ارائه میدن و اکثرا اصل مطلب رو در کلاس‌های خصوصی در ازای پرداخت مبلغ مناسبی از سمت شاگرد ارائه میکنن.

  • پزشک‌ها در بیمارستان دولتی

    پزشک‌ها[1:1]، دیگه به سختی کار درست رو در بیمارستان عمومی انجام میدن، حتی بعضی‌هاشون با اینکه هنوز تخصص ندارن مطب می‌زنن و در ویزیت عمومیِ بیمارستان شما رو به مطبشون ارجاع میدن.

انگار مدرسه و بیمارستان فقط جایی هست که درش می‌تونی خدمت معلم و پزشک رو تست کنی، یه جور نمایشگاه؛ و از لحاظ کارکردی محل خدمت‌رسانی نیست.

فکر میکنم سیستم آموزش و پرورش و همین طور سیستم وزارت بهداشت طوری بوده که معلم‌ها و پزشک‌ها رو به این سمت برده. وگرنه هدف این سیستم‌ها چیزی غیر از نمایشگاه شدن هست. نظر شما در این باره چیه؟

اگه موافق بودین، اون وقت به نظرتون در سیستم مدارس و بیمارستان‌ها چی کم یا زیاد بوده که آدم‌های اصلی این سیستم‌ها به این سمت رفتن؟ چه چیزی تغییر کنه بیمارستان و مدرسه به کارکرد اصلی خودشون برمیگردن و از حالت یه ویترین نمایشی برای خدمات پزشک و معلم در میان؟

تفکر سیستمی


مدرسه و بیمارستان دو مثال هستن و فکر میکنم اگه بتونیم در این دو نمونه موقعیت رو درک کنیم بتونیم راجع به بعضی سیستم‌های مشابه تعمیم بدیم.


  1. اکثرشون و نه لزوما همه‌شون. ↩︎ ↩︎

9 پسندیده

:thinking: فکر میکنم با گذر زمان این موضوع کمتر بشه در جامعه ما.
وقتی که هم نسل های من یا یک دهه قبل و بعد از من بر سر پست های نظارتی و کنترل کیفی بیان دیگه وضعیت اینجوری نمیمونه :grin: شما فکر کن @moalem بشه بازرس کل آموزش و پرورش :sweat_smile: دیگه کسی جرات داره کم کاری کنه؟ سیخ داغ میکنه توی حلقومش :joy:

منظور اینکه آنچه که میبینیم حاصل تربیت پدر بزرگ و مادر بزرگ هامونه ولی چند سال آینده چیزی رو میبینیم که حاصل تربیت والدینمونه و تفکر چند دهه جلوتر میره و شاید ارزشها و ارزش گذاری ها متفاوت بشه. (امیدوارم)

2 پسندیده

:joy: تازه دارم خودمو میشناسم، چقدر خشن بودم من!:wink: اتفاقا معاون مدرسه ای که قبلا خدمت می کردم رو چند روز پیش دیدم، میگفتن امسال هر کاری بخوایم دیگ می تونیم انجام بدیم، چون خانم مرادی نیست دیگ بهمون گیر بده!
من سر هر چیزی اونجا نق میزدم و باهاشون دعوا میکردم. :joy: هر کی تو هر موضوعی کوتاهی میکرد، با معاون مون میجنگیدم، دو دقیقه زودتر زنگ رو میزدن تو دفتر گیس و گیس کشی به پا میشد. :smile:


اما در مورد موضوع اصلی گمونم به ضعف نظارت برمیگرده. تو همین نهادها اگر بازرسی بخواد سرکشی کنه هر کسی خودش رو در بهترین وجه ممکن اش به نمایش میزاره. اگر یک مقدار قوانین سخت گیرانه تری وجود میداشت و نظارت خارج از نهاد مربوطه انجام می شد، شاید این مشکلات هم کمتر بود

2 پسندیده

به نظرم جواب خیلی کوتاهش پوله!! هر دوی این سیستم ها از یک سیستم خدمت محور با دغدغه های مشخصشون تبدیل شدن به بنگاه های اقتصادی که دغدغه اصلیشون پوله! نتیجه اینه که الان این سیستم ها به عنوان بنگاه های اقتصادی دارن عالی عمل می کنن. فقط جای اشتباهی هستن! اقتصاد مریض به آن ها هم نفوذ کرده و باعث به وجود اومدن این فاجعه شده!!

5 پسندیده

کاش اینجوری بود :joy: سیستم های دولتی در حال حاضر وجود دارند که بعد از گذشت ۴۰ سال هنوز سود ده نیستن و زیان ده اند.
به همین دلیل میخوان خصوصی سازی کنن این سیستم های زیان ده رو بفروشند! به بخش خصوصی تا بخش خصوصی بتونه سود ده کنه سیستم رو.
جالبیش اینه که سیستم زیان ده رو میفروشن و یه عده میخرن! :joy::joy::joy:

2 پسندیده

برای شروع دو جز، هدف درست و داشتن درک درست از اهمیت هدف چطوره ؟ وجود این دو جز رو در یک سیستم قرار بدید و مقایسه کنید با سیستم بدون این دو جز . هدف از کار در آتش نشانی چیه؟ صرفا کسب درآمد یا جلوگیری از اتفاقاتی که میتونه بخشی از جامعه رو تضعیف کنه ؟ جامعه ای که ضعف و قدرتش همون چیزیه که به اشتباه سرنوشت خونده میشه.

1 پسندیده

معاش کم و توقع زیاد از کارمند و اوقات کاری زیاد، توجه نکردن به کار خوب و خلاقیت کارمند، برخورد نکردن با کارمند در صورت کم کاری و زیر پا گذاشتن قوانین یک سیستم میتواند فرد را به سمت بیراهه سوق دهد.

2 پسندیده