احتمالا شنیدین که بانک ثامن ورشکست شده و احتمالا دیدین که این روزها افراد زیادی وقت، عمر، و انرژی شون پشت درهای این بانک هدر میره.
از یه طرف حق دارن و از یه طرف هم پشت در بانک واستادن بعیده دردی رو براشون دوا کنه.
این جور وقتا به عنوان یه مشتری برای اینکه به حقمون برسیم، چه کارهایی میتونیم کرد؟ چه راهکارهای موثری به ذهنتون میرسه؟ (بعد از خرید البته منظورمه، قبل خرید کافیه به قدر کافی تحقیق کنیم تا متوجه شیم چنین موسساتی ارزش خرید دارن یا نه).
چند روز قبل از این که شما این پرسش رو مطرح کنید، داشتم در مورد بحران اقتصادی ایسلند در سال ۲۰۰۸ میخواندم. در مقیاس اقتصاد ایسلند، این بزرگترین بحران موجود در طول تاریخ بوده. چیزی که من فهمیدم این بود که به دلیل بحران اقتصادی جهانی سال ۲۰۰۷ مردم کم کم اعتمادشون رو نسبت به بانکها از دست میدن. مردم پولشون رو میخوان و بانکها هم که معمولا تمام داراییشان را به صورت پول نقد در اختیار ندارند، از پرداخت پول نقد به مردم عاجز هستند. اینطوری بحران اقتصادی ایسلند شروع میشه.
کسی که این شایعه رو ایجاد کرده که بانک ثامن ورشکست شده، دقیقا هدفش این بوده که مردم به بانک هجوم ببرن و سپردههاشون رو طلب کنن. اگه همین الان همه به هر بانک دیگری برن و سپردههاشون رو بخوان، بدون شک بانک قادر نیست به همه پول پرداخت کنه. در نتیجه به نظر میرسه که بانک ورشکست شده.
در مثال مردم ایسلند، خیلیها به پولهاشون نرسیدند، ارزش پول ایسلند شدیدا سقوط کرد، بانکها و شرکتها ورشکست شدند، رشد اقتصادی به منفی ده درصد رسید. اما ایسلندیها دوباره شروع کردند و سال ۲۰۱۱ دوباره رشد اقتصادیشون یه عدد مثبت بود.
راه حل وجود داره اما در یک جامعه انسانی خیلی سخت به دست میاد چرا که هر کسی فقط به سپرده خودش فکر میکنه. راه حلش اینه که به سیستم زمان کافی بدیم که بتونه درخواست ما رو عملی کنه. با توجه به این که بانک ثامن بخش خیلی کوچکی از اقتصاد ایرانه، بانک مرکزی قادر به حمایت از مردم خواهد بود.
راه حل طولانی مدتش هم اینه که تمام داراییها نباید به صورت سپرده در بانکها ذخیره بشن.
راستش این چند روز که این سوال مطرح شده خیلی بهش فکر کردم و از اونجا که در تجربه ی مشابهی که برای اطرافیانم رخ داده بوده رو شاهد بودم، خیلی برام مهم هست که جواب رو بدونم.
وقتی که آدم یه بخش از سرمایه ی زندگیش رو جایی سرمایه گذاری می کنه و به یکباره این سرمایه از دستش میره یا دسترسی بهش از بین میره اصلن حس خوبی نیست، مخصوصن اگه میزان داراییت کم باشه و پشتوانه نداشته باشی.
جواب رو نمی دونم ولی فکر کنم بهتر باشه به جای جلوی بانک ایستادن به مراجع قانونی مراجعه کنیم و از اونجا فشار رو وارد کنیم.
یک چیزهایی اخیرا خوندم. گویا بانک مرکزی وظیفهای در قبال حمایت از مردم نداره. در کشورهای پیشرفته هم اتفاقهای مشابهای افتاده و مردم پولهاشون رو از دست دادند. در همین بحران اقتصادی سال ۲۰۰۷ خیلی از بانکها ورشکست شدند.
از قضیۀ ثامن گذشته و حالا میشه راحتتر دربارهاش حرف زد. دیدیم که با تقبل هزینه توسط بانک مرکزی، چه هزینهای به مردم رفت و پایۀ پولی کشور چهقدر زیاد شد و تورم - مالیات فقرا - چه بلایی بر سر کشور و مردم آورد. درستش این بود که ریسک موسسه رو باید سپردهگذارها میدادن امّا اقتصاد سیاسی حاکمیت مانع شد. مثل قوامین که شد 1 ریال، البته اون رو هم با قیمت اسمی میخریدن اگر سهامداران میفروختند.