راهکاری برای اصلاح الگوی کشت محصولات کشاورزی متناسب با وضعیت آب منطقه

من فکر می کنم که اگر قرار باشه که از تغییر از بالا صرفنظر کنیم، باید روی این حساب کنیم که کشاورز و مصرف کننده خودشان بخواهند تغییر کنند. و این نیاز به آگاهی بیشتر داره.

به نظرم می تونیم همین آگاهی که تا الان خودمون از طریق بحث ها به دست آوردیم، و پخته تر کردن اون آگاهی، ارائه بدیم (حتی بصورت سریالی).

موضوع مهمی که فکرم رو مشغول کرده اینه که، باید مراقب باشیم در این اطلاع رسانی ها، دوقطبی کشاورزان-مصرف کننده ها ایجاد نشه و کشاورزان مردم رو در تقابل با خودشون نبینند. برای همین فکر می کنم بهتره اگر محصولی از این فرایند ارائه می شه، یک محصول برای هر دو گروه باشه. مثلاً کتابچه ای برای کشاورزان و مصرف کنندگان مواد غذایی. بذاریم در جامعه های کوچک (خانواده، محله، کسبه بازار و …) گفتگوها بین افراد اتفاق بیفته و خودشون همدیگه رو به چالش بکشند و سئوال کنند.

این کتابچه می تونه هر صفحه اش اینفوگرافیک هایی باشه، که

  • اول یه سری اطلاعات راجع به وضعیت فعلی آب و تاثیر مدل کشاورزی فعلی ما بر آب،

  • راه های پیشنهادی برای تغییر میزان این تاثیرگذاری برای هر دو گروه کشاورزان و مصرف کننده ها (که الان در حال بحث است)،

  • جواب دادن به سئوالات و گره های احتمالی هر دو گروه در این زمینه(FAQ)،

  • مهمتر از همه، در نهایت یک تخمین کمّی از تغییری که در آینده با این کارهای دست جمعی اتفاق خواهد افتاد.

هر کدوم از ما یک اسلاید درست کنیم، و بعد هزینه ای برای انتشار محصول نهایی، بپردازیم.

پ.ن. گرفتن مشاوره از کشاورزان، اساتید و دانشجویان این رشته ها در دانشگاه رو به شدت موافقم. در هر مرحله از پیشرفتمون می تونیم بفرستیم برای گرفتن فیدبک های اونها. فکر می کنم در همین گروه هم داریم دوستانی که تماس مستقیم با این افراد دارند و مشاوره هایی که گرفتند رو اینجا منتقل کردن.

8 پسندیده

قوانین و طرح هایی به نام کارورزی وجود داره، که فراغ التحصیلای کشاورزی بعد یا قبل از فارغ التحصیلی با فضای کار آشنا بشن، اما چگونگی اجرا در عمل مهمه.
آموزش کارورزی فارغ التحصیلان کشاورزی دربرنامه ششم توسعه
یا
https://www.mehrnews.com/news/4085052/طرح-کارورزی-۳۵-هزار-فارغ-التحصیل-کشاورزی-امسال-اجرا-می-شود
را ببینید.

1 پسندیده

تا چه زمانی یا با چه روندی؟ حتی بعد از اتمام پادخان، سریالو ادامه بدیم؟

این کتابچه در چه ابعادی و کجاها و به چه شکلی قراره منتشر بشه، چه تضمینی برای مراجعه و استفاده وجود داره؟

مثلاً در قسمت آگاهی بخشی مصرف کننده میادین توزیع میوه و تره بار محلی چطوره؟ یا جشنواره های خاص یا کمپین های خاص؟ کتابچه کشاورزا چی ؟
معمولاً بین کشاورز و مصرف کننده واسطه هایی وجود دارن، آیا جاهایی هست که محصولات کشاورزی مستقیماً به مصرف کننده ارائه بشه؟ اگه تو این جور جاها برای آگاهی بخشی تلاش کنیم قدم های کوچک قابل انجام و مؤثری برداشتیم.
نمیشه برای یه نتیجه دلخوش کننده این بحثو با بحث زیر گره زد؟
https://padpors.com/t/به-نظر-شما-چه-مناسبتی-تا-قبل-از-ماه-رمضان-داریم-که-باهاش-یه-کمپین-راه-انداخت؟/9045

3 پسندیده

یعنی به کشاورزها محصول جایگزین معرفی کنیم؟
خودم رو می‌ذارم جای کشاورز که عصبانی و نگرانه از بحران آب، خودش رو در قدرت ِ کنترل مسئله نمی‌بینه، می‌خاد “دولت” مشکلش رو حل کنه و شاید کمی گارد داشته باشه نسبت به پیشنهادها. بهترین راه برای معرفی محصول جایگزین به کشاورزی که مثلن 20 ساله گندم می‌کاره چیه؟ کشاورزها تخصصی عمل می‌کنن؟ یا مثلن هر سال با توجه به بازار چیز متفاوتی می‌کارن؟ سهم هر محصول کشاورزی از بازار ایران چقدره؟
دوس دارم بدونم مخاطب‌مون توی این طرح (کشاورز) چه ویژگی‌هایی داره، چطوری فکر می‌کنه، و خاسته‌هاش چین.

چه تجربه‌هایی از انجام فرآیندهای مشابه تو ایران داشتیم؟

چیزی که توی اکثر پیشنهادها می‌بینم نوعی "مجبور کردن کشاورز به استفاده از محصول جایگزین"ه که بدون کمک دولتی و اعمال قانون به نظرم اجراش غیرممکن میاد. زیرساخت‌های اجتماعی تشکیل کمپین مردمی تو ایران وجود نداره (اگه جایی تو دنیا وجود داشته باشه) و اینطور ادعا می‌کنم چون انجام فرآیند مشابه‌ش رو ندیدم.
به نظرم راهکاری که از ما (و نه دولت) برمیاد “ترویجی” باشه. یعنی بگیم خب همینایی که میکاری رو نگه دار، هیچی قرار نیست عوض بشه جز مصرف آب (که گارد گرفتن به وجود نیاد). و ببینیم واقن تو کدوم قسمت داره آب “تلف” میشه؛ آبیاری، خود گیاه، یا چیزای دیگه. سعی کنیم اون قسمت‌ها رو هدف بگیریم.

در ادامه‌ی این موضوع کنجکاو شدم برم ببینم هلند چیکار داره می‌کنه. هلند ِ کوچولو دومین صادر کننده‌ی محصولات کشاورزی تو دنیاست (از نظر کسب درآمد). جالبه به تکنولوژی‌هایی که برای کاهش مصرف آب تا 90 درصد به کار گرفته و فرآیند شکل‌گیری زیرساخت‌هاش توجه کنیم.
اول از همه به این دیتای بامزه که به کمک فائو به دست اومد نگاهی بندازین:

من فقط تولید گندم رو در نظر گرفتم. همونطور که می‌بینید هلند نسبت به ایران حدود 2 درصد زمین رو زیر کشت گندم برده ولی 9 درصد تولید گندم ما رو داره. چی باعث شده بازده تولید انقدر بالا بره؟
بعد نسبت تولید بعضی محصولات کشاورزی به جمعیت رو توی دوتا کشور مقایسه کردم، به نظر می‌رسه ما داریم خیلی تولید می‌کنیم! چرا تولید نسبت به جمعیت تو ایران از هلند انقدر بیشتره؟ جمعیت ایران کمتر از 5 برابر هلنده ولی فقط تولید گروه گندمیانش 12 برابر! نسبت‌ها همینطور عجیب باقی میمونه تا میرسه به “ریشه‌های خوراکی” که هلند تولیدش حتا از ایران هم بیشتره. کسی از دلیلش سردرمیاره؟ ممکنه تفاوت رژیم غذایی توجیهش کنه؟ می‌تونه نسبت تولید به جمعیت بالا تو ایران (تو بقیه گروه‌ها) رو توجیه کنه؟


(مقایسه‌ی تولید گروه‌های مختلف محصولات در دو کشور)


(مقایسه‌ی جمعیت دو کشور)

*البته دیتاها مربوط به یک سال هستن و شاید خیلی قابل استناد نباشن.

میشه راه‌کارها به فرم مشاوره‌ی از کشت تا فروش یا محصول (بذرهای بهبودیافته، آفت‌کش‌های غیرشیمیایی، تکنولوژی‌های آبیاری) از طرف یه شرکت به کشاورز ارائه بشن.

6 پسندیده

فکر کنم توی مرحله های بعد مشخص بشه که چقدر اطلاعات لازم داریم و دانش خودمون مرحله به مرحله تکامل پیدا می کنه. مثلا توی ۵ جلد. و فرض کنیم هر جلد ۱۰ تا ۱۲ صفحه.

متاسفانه هیچ تضمینی وجود نداره :slight_smile: ولی به نظرم بشه به پیاده کردن سیستمی فکر کرد که بفمیم چقدر دیده و خوانده شده و فیدبک بگیریم.

این پیشنهادها خیلی خوبن. به نظرم می شه در مدرسه ها و مکان های عمومی دیگه هم توزیع کرد. و حتی بصورت الکترونیک تو شبکه های مجازی.

2 پسندیده

دقیقاً موافقم. برای همین هم توی پست قبلی، این راهکار خودم رو نقد کردم. ما خیلی روی کمپین ها هم نمی تونیم حساب کنیم، چون همون زیرساخت ها رو نداریم و هر نوع فعالیتی ممکنه نگران کننده باشه. برای همین گفتم مردم باید خودشان بخواهند، و احتمالا فقط می تونیم روی ارتقای آگاهی حساب کنیم.

3 پسندیده

این در سطح کشاورزها تقریبا غیرممکن هست. بذارید منطقی باشیم، نمیخوام توهین کنم چون خودم از خانواده کشاورز هستم، ولی ساختار جامعه به شکلی هست که سطح آگاهی پذیر در کشاورزها و امکانات لازم برای این کار بسیار پائین هست. مثال خیلی ساده، در بحث آب، کسی به این فکر نمیکنه که ساختار کشاورزی مقصر هست، بیشتر این مسئل رو نتیجه تقدیر میدونن. در نتیجه برونگرائی شدید بر آدمها اثر داره، یعنی اصرار به حفظ روند، با امید دخالت عامل خارجی برای بهبود وضعیت موجود.

من فکر میکنم اگر قراره روی افراد اثر داشته باشیم، از خصوصیات دیگه، مثل حس منفعت طلبی یا حس کسب و کار پایدار استفاده کنیم. بدون در نظر گرفتن این مسئله، راه حل تبدیل به فرایندی ایجابی میشه که در خیلی از مسائل اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته و نتیجه بسیار منفی داشته. یادمون هم باشه که شاید الان که خیلی ساده در مورد کشاورزی حرف میزنیم، دلیلش اینه که به راحتی میتونیم از مسیر واردات کمبودها رو جبران کنیم. نسل ما شاید از این نظر، دیدگاه بسیار ساده ای به کشاورزی داریم و خیلی ساده به فکر تغییر اجباری سیستم میوفتیم. وقتی این روند عوض بشه، ساده ترین نوسانات محصولات کشاورزی میتونه به راحتی به فاجعه ملی بدل بشه.

برای مورد پایداری، باید نمونه های عملی مورد بررسی قرار بگیره. نمونه هائی که به وضوح نشون بده که اگر مسیر موردنظر در پیش گرفته بشه، محصول کافی و روند پایدار کشت، به دست میاره. برای مورد منفعت طلبی، پیشنهادهای مناسب باید در نظر گرفته بشه، هم در خود سیستم کشاورزی، هم با وارد کردن کارهای مکمل که سود دوجانبه برسونن به کشاورز و خودشون. مثال گندم رو در نظر بگیرید که دولت با استفاده از این دو تا حس، کشاورزها رو متمایل به این کشت کرده. یعنی ساختاری که قیمت مناسبی به کشاورز میده، و برای کشاورز قابل اتکا هست.

8 پسندیده

اینطور که گاهی تو اخبار یا مستندهای تلویزیون دیدم، کشاورزهایی هستند که به دلایلی مورد توجه قرار می گیرند، یا به عنوان نمونه مطرح میشن، میشه بررسی کرد و اونایی رو که دلایل موفقیتشون به بحث ما مربوطه رو به عنوان نمونه در راهکارمون وارد کنیم، حتماً در تأثیرگذاری روش ها مؤثره.

مدارس روستا چطورن؟ بازی خاصی هم براش طراحی بشه.
بچه ها هم میتونن حرفای ما رو منتقل کنن به خانواده ها، ضمن اینکه روی ساخت پایه های فکری که در آینده جواب میده هم کار کردیم.
در واقع من به محدود کردن دامنه کار به یک منطقه امیدوارترم. اینجوری هم در حد توان کاری کردیم هم اگه کار قوی باشه و بترکونه، خودبخود موج انفجارش تا دامنه وسیعی منتشر میشه.

5 پسندیده

در تکمیل مسیر اجرای راهکارِ «کتابچه‌ی کشاورزا»

با توجه به این نکته‌ی جالب:

قسمت اصلی کتابچه میتونه تجربیات و داستان‌های الهامبخش خود کشاورزها باشه. و اتفاقا مسیر اجرای هیجان انگیزی هم برای این قسمت میشه پیش گرفت.

یه داستان الهامبخش در تدوین کتابی حاوی تجربه‌ها

اخیرا کتابی در دنیای استارتاپی شروع به نوشته شدن کرد که قسمت اصلی کتاب از تجربه ی خود استارتاپ‌ها شکل گرفته. وبسایت معرفی کتاب اینجاست:

پیش از عید در اکثر جوامع استارتاپی فراخوان دادن و استارتاپ هایی که تا حدی پیش رفتن رو دعوت کردن به پر کردن یه فرم با کلی سوال! سوال ها از داستان شروع ایده و مدل کسب و کار بود.

نمیدونم خروجی نهایی با چه کیفیتی از آب دربیاد، ولی سبک اجراشون الهامبخش بود: یه کار جمعی، که علاوه بر تنظیم محتوای کتاب، تبلیغی پیش از چاپ هم براش شد.

کتاب رو هم قراره ۲۰ تومن بفروشن (مدل درامدی این حرکت).


البته جامعه استارتاپی نسبت به جامعه کشاورزا دسترسی بهش خیلی ساده‌تره، به دلیل دسترسی بالا به وب. ولی میشه برا این مشکلات هم راهکارهایی پیدا کرد.

تمرکز روی مدارس روستا برای شروع عاالیه :heart_eyes:

4 پسندیده

کشاورزا الان چه مشکلاتی دارن؟ من فکر می‌کنم تضمین فروش هم‌چنان بیشتر از حل بحران آب ‌‌‌‌‌‌خریدار داره. میشه به این بهونه جمعیت کشاورزا رو دور هم جمع کرد، طوری که بشه باهاشون ارتباط برقرار کرد. مثلن یه شبکه باشه از کشاورزا، و تو کمک کنی به خریدار (نه لزومن افراد، ترجیحن بازارهای تره‌بار یا کارخونه‌های فرآوری مواد غذایی) وصل شن. بعد چند سال با تحلیل داده‌های سفارش (حجم مورد سفارش، نوع محصول، دونستن مکان جغرافیایی خریدار و کشاورز) می‌تونی بسته‌ی پیشنهادی به کشاورز بفروشی و حتا تضمین و پیش‌بینی کنی اگه طبق بسته‌ی تو عمل کنه قطعن محصولش فروش میره یا به فلان مقدار سود می‌رسه.

یه سری مدارس تابستونی توی خیلی کشورا برگزار میشه برای کودکان که با توسعه‌ی پایدار، خصوصن کشاورزی پایدار آشنا بشن. کلاس‌ها کاملن عملی هستن، بچه‌ها تو ساخت مزرعه کمک می‌کنن و یاد می‌گیرن.
گروه مدارس طبیعت تو ایران پتانسیل پرداختن به چنین ایده‌ای رو دارن.
مثلن یه گروهی باشه که با کشاورز توافق کنه بچه‌ها تو زمینش برای مدتی کار کنن و آموزش ببینن.
ولی نمی‌دونم چه منافعی برای سه طرف داره!:thinking:

5 پسندیده

این میتونه راهکار موثری باشه :+1: . پیشنهادت رو برای طراحی فرایند (داستان) ایده عنوان کن که بقیه بتونن در تکمیلش همراه شن:

  • چه خدمت یا ارزش افزوده‌ای قراره به چه فرمی ، به چه کسی ارائه بشه؟
  • آیا مشابه این کار در ایران و یا در دنیا پیش از این انجام شده؟
4 پسندیده

حق با شماست. شاید بشه گفت ارتقای آگاهی یک راه حل زمان بر یا بلند مدته.

به اضافه اینکه می تونیم در این پلتفرم اینترنتی، برای فروش یه سری محصولات خاص براشون بصورت رایگان تبلیغ کنیم. فروششون افزایش پیدا می کنه و تشویق به تغییر الگوی کشت می شن.

3 پسندیده

خوب به عنوان تجربه غیرمستقیم، من از دوستم که برای یه ویزیت به هلند رفته بود، نقل میکنم. ظاهرا توی یه بازدید، رفتن به یه روستای مدرن. توی روستا، همه مهندسین کشاورزی بودن، که هم تحقیق میکردن هم به طور عملی تحقیقاتشون رو انجام میدادن. چیزی که دیده بود، این بود که سطح مهندسی کشاورزی و وسایل مختلف در هلند اصلا قابل مقایسه نیست با ایران.

این میتونه یه راهکار ایده آل برای دانشجویان و مهندسین کشاورزی میتونه همین باشه. این نکات البته خیلی توی سیستم کشاورزی ایران تبلیغ میشه، ولی من سیستم عملی رو ندیدم جائی اجرا شده باشه.

4 پسندیده

خیلی ممنون نکته خوبی بود.
من فکر می کنم مساله رو حداقل به دو قسمت میشه تقسیم کرد:

  1. ما باید یک (یا چند) راهکار مناسب برای تغییر الگوی کشت پیدا کنیم.
  2. به این سوال کشاورز پاسخ بدیم که : چرا باید الگوی کشتم را طبق راهکار شما تغییر بدهم؟

برای اینکه حسی از وضعیت کشاورزها پیدا کنم، مصاحبه ای با کسی که قبلا کار کشاورزیِ برنج کاری می کرده انجام دادم:
سوال1: ما می خوایم راه هایی برای اصلاح الگوی کشت با هدف کاهش مصرف آب انجام بدیم. فکر می کنید برای مثال چه طور میشه کشاورزها رو متقاعد کرد که محصولی با مصرف آب بیشتر رو نکارند و محصولی با مصرف آب کمتر جایگزین کنند؟
پاسخ- من بیشتر در زمینه ی کشت برنج اطلاع دارم و می تونم به شما بگم که همه از وضعیت ِشون ناراضی هستند و از خداشونه که چیزی جایگزین کنند. چون هزینه ی آبیاری بالاست، با وجود واردات و نابسامانی های بازار تقریبا سودی عاید کشاورز نمیشه و همه می نالن از اینکه دخل و خرجشون یکی شده. علت اینکه تغییر کشت نمیدن اینه که برای تغییر کاربری زمین باید مجوز گرفته بشه و این مجوز رو به راحتی به هر کسی نمیدن. برای همینم کشاورزا صرفا دارن به خاطر اینکه زمینشون از نظر زراعی از بین نره توش کشت انجام میدن. اما اگر بهشون راهنمایی و کمک بشه و بتونن تغییر کاربری بدن، خودشون کاملا مایلن این کارو انجام بدن چون از کاشت فعلی هیچ سود آنچنانی ندارن.

سوال2: فرض کنین ما مجموعه ای مثل کتابچه یا چیزایی از این دست حاوی اطلاعات مفید برای کشاورزها در دست داریم، فکر می کنین از چه طریقی می تونیم این ها رو به اطلاعشون برسونیم؟
پاسخ- یه راه خیلی خوب ارتباط با شورای روستاهاست. طبق اطلاعات کلی ای که دارم، معمولا خیلی از اعضای شورای روستاها، افرادی هستند که مدتی در شهر زندگی کردند و تحصیل کردند و دوباره برگشتند به روستا. به همین خاطر روستایی ها و کشاورزا به نوعی به اون ها اعتماد دارند. اگر اطلاعات رو در اختیار اونها قرار بدید اونها به راحتی می تونن اون رو به دست همه برسونن. همین طور الان دیگه تمام روستاها برای خودشون کانال تلگرامی دارند. خیلی از این کانال ها هم توسط همون اعضای شورای روستایی اداره میشن.

سوال3: فکر می کنید اگر دانشجویان رشته های کشاورزی با داشتن راهکار، سراغ کشاورزها برن و پیشنهاداتی برای بهبود اوضاع کشت بهشون بدن، چه قدر می تونن اعتماد کشاورزها رو نسبت به پیشنهادشون جلب کنن؟
پاسخ- به نظر من خودشون بدون داشتن اعتبار و مجوز از جایی نمی تونن اعتماد جلب کنن. من فکر می کنم باز هم اگر برن سراغ شورای روستا می تونن اون ها رو متقاعد کنن و شورا هم کشاورزها رو متقاعد میکنه.

9 پسندیده

جهاد کشاورزی چنین دورهمی هایی رو گاها برگزار میکنه، میشه از جهاد کشاورزی برای ایجاد این شبکه کمک گرفت و همینطور برای توزیع کتابچه ها شاید بشه هماهنگی هایی رو انجام داد

این محصولات خاص کدام ها هستند؟ چه ویژگی هایی باید داشته باشند تا برای ارائه در این فضا مناسب باشند؟
بنظر میاد در صورت ایجاد پلتفرم اینترنتی باید به صورت محلی و منطقه ای باشه، تا بازدهی بالاتری داشته باشه ! همینطور میشه در این فضا خدمات مشاوره ای رو هم ارایه داد و مکان مناسبی برای توزیع کتابچه هاست.
علاوه بر این ها، احتمالا فضای خوبی برای تجربه گردانی کشاورزهاست!

5 پسندیده

جهاد کشاورزی وابسته به کجاست؟
چیزی که در مورد شورای روستا می دونم اینه که تا حد زیادی مردمی هست… می خواستم بدونم جهاد کشاورزی چه جور ساختاری داره حدودا…

4 پسندیده

جهادکشاورزی ی سازمان دولتیه، و فکر می کنم خیلی خوب همکاری کنه

2 پسندیده

خیلی خوبه مصاحبه کردین. اگه فرصت مصاحبه دوباره با کشاورز داشتین، سوالای زیر رو پیشنهاد میدم:

  1. تا حالا چند بار محصول کشاورزی تون رو تغییر دادین؟
    البته به دلیلی غیر از تاکتیکای کشاورزی.

  2. آخرین باری که محصول رو تغییر دادین رو کمی برام توصیف میکنین:

    • چی شد که محصول رو تغییر دادین؟
    • چه جوری تصمیم گرفتین چی بکارین؟
    • چه عواملی رو تو انتخاب محصول بعدی در نظر گرفتین؟
    • از کسی هم کمک فکری گرفتین؟ کی؟ چه جوری بهش اعتماد کردین؟
  3. تا حالا از دانشجوها یا فارغ التحصیلای کشاورزی (بچه های همین منطقه) کمک گرفتین؟ کمی توصیف کنین.

هدف اینه که تجربه واقعی تو چنین موقعیت هایی رو بفهمیم.

5 پسندیده

من فکر می‌کنم بهتره ایده تجاری باشه و توسط بخش خصوصی اجرا بشه. بخش دولتی جدای از کاغذبازی یه رخوت خاصی توشه.

4 پسندیده

پلتفرم اینترنتی حتی اگر به قصد فروش محصولات طراحی بشه، کشاورز باید اطلاعات زراعی خودش رو ثبت کنه که این یک دافعه ایجاد میکنه!
چطور می تونیم کشاورز را تشویق به عضویت در این شبکه کنیم؟

4 پسندیده