مهربانی‌های کوچک زندگی - نیاز به مشارکت شما

دیروز شایدم پریروز مطلبی رو در متمم خوندم که خیلی نظرمو جلب کرد

درباره‌ی این بود که چجوری می‌تونیم با انجامِ یه سری کارهای کوچیک, حال خودمون و بقیه رو خوب‌ کنیم

خودِ متمم چندین فعالیت رو پیشنهاد داده و من از تمام پادپرسی‌ها میخوام که اونها هم مواردی رو اضافه کنن و این فهرست کامل و کامل‌تر بشه

بخشی از مثال‌هایی که متمم آورده:

۱) وقتی در جاده، از کنار عوارضی می‌گذرید، می‌توانید عوارض ماشین پشت سر را هم حساب کنید.
۲) یک ظرف صابون مایع بخرید و در مسیر رانندگی خود در جاده، به دنبال یک دستشویی بگردید که به آن نیاز داشته باشد!

10 پسندیده
  • میشه ظروف‌ پلاستیکی‌ای که قراره اونها رو دور بریزیم (مثل بطری نوشابه و غیره) رو داخل یه پلاستیک بزرگ جمع ‌کنیم و وقتی زیاد شد اون‌ها رو داخل سطل زباله‌ی کوچه بندازیم.
    اینطوری کارِ بازیافت کننده‌ی زحمت‌کش رو آسون کردیم و دیگه لازم نیست برای‌ پیدا کردن چند‌تا تیکه پلاستیک کل سطل رو زیر و رو کنه
5 پسندیده
  1. وقتی راننده‌این و عابری رو می‌بینین که کنار خیابون واستاده و میخواد از خیابون رد شه، سرعت خودتون رو از ۴۰۰ متر جلوتر کم کنین و پیش از عابر واستین، اجازه بدین عابر از خیابون رد شه. مهارت و دست‌فرمون خودتون هم با این دنده‌کشی معکوس بهتر میشه :wink: :oncoming_automobile:
8 پسندیده
  1. وقتی چند تا کارگر رو می‌بینی که عرق‌ریزون مشغول کار هستن، چند آب‌میوه خنک یا بستنی بگیر بهشون بده. :icecream::tropical_drink::tada:
5 پسندیده
  • وقتی دکمه‌ی آسانسور رو میزنی و متوجه میشی که سه طبقه‌ بالاتر گیر کرده (عموما بخاطر باز بودن درب) میشه رفت و مشکل رو برطرف کرد
    شاید اگه از کنارش ساده بگذریم, نفر بعدی یه سالمند باشه
4 پسندیده
  • تقریبا همه‌ی ما لباس‌هایی داریم که خیلی نو و دست نخورده توی کمدمون جا خوش کرده
    چرا توی دیوار و قسمت “خیریه و کمک‌رسانی” آگهیش نکنیم؟ (بصورت رایگان)
4 پسندیده

میتونیم هفته ای و یا حتی ماهی یک بار، به صورت رایگان به دانش آموزانی که درسشون ضعیفه و استطاعت مالی ندارن(برای رفتن به کلاس خصوصی :wink: ) درس بدیم، حالا هرکس در هر زمینه ای که میتونه.

دیدم کسانی رو که با مدیران مدرسه ها و یا حتی موسسات بهزیستی هماهنگ میکنن.

6 پسندیده

اگه شعبه‌ی یه بانکی انقدر شلوغ بود که از منتظر موندن منصرف شدیم می‌تونیم شماره‌مون رو به جای دور ریختن, به بغل دستیمون بدیم (که احتمالا عجله داره)

6 پسندیده

هر از چند گاهی که سوار ماشین هستین و یه عابر پیاده میبینین که منتظر ماشین هست، یه ترمزی بزنین و دعوتش کنین به رسوندنش.

البته حتما حواستون به بعضی نکات ساده باشه که یه وقت این هم‌سوار کردن منجر به خفت‌گیری نشه! این روزها متاسفانه آماری که از خفت‌کردن میشنوم زیاده.

پ.ن. نمیدونم چرا همه مهربانی‌هایی که به ذهنم میاد برای ماشین‌سواراس!

8 پسندیده

می‌تونیم وقتی ته‌مونده‌ی غذاها رو دور می‌ریزیم, گوشت‌ها و حتی استخون‌هایی که تکه گوشتی بهشون چسبیده رو توی پلاستیک جداگانه بریزیم و کنار سطل زباله بذاریم
برای گربه‌ها

4 پسندیده

اخیرا وقتی از اتوبوس واحد استفاده میکنم موقعی که میخوام بلیطم رو پرداخت کنم با لبخند از آقای راننده تشکر می‌کنم :blush: . کار خاصی نیست، ولی نمی‌دونم چرا پیش از این انجام نمیدادم.

4 پسندیده

میشه بعد از پرو کردن لباس, اون رو به حالت اولش برگردونیم (دکمه‌هاشو ببندیم, زیپش رو بالا بکشیم, …).
خیلی از فروشنده‌ها این کار خسته کننده رو ده‌ها بار در روز انجام میدن.

5 پسندیده
  • وقتی فرد سالخورده ای را میبینی که از سرک عبور کرده نمیتواند با مهربانی دستش را بگیر و با او کمک کن تا عبورش بدهی.
  • وقتی خرید میکنی طفل خورد سالی که ترا هنگام خرید میبیند که چی چیز های به اطفال خود خرید میکنی به خاطری به دست آورد دل کودک هم فقط یک آدامس برایش بده.
  • وقتی در مسیر شاهراهی نسبتا از شهر دور است با موتر میگذری و شخص پیاده ای را میبینی کنارش بایست و مسیرش را پرسان کن اگر امکان دارد با خودت سوارش کن.

یک داستانی مطالعه کردم که عین مهربانی است با شما هم شریک میکنم:

روزی پیر مرد و پیر زنی که با هم زن و شوهر بودند با هم میروند رستورانت میزی را برای خودشان انتخاب میکنند، پیر زن برای شوهرش میگوید یاد آنروز های بخیر که در جوانی میآمدیم رستورانت کنار همین میز مینشستیم و تو در روز تولدم همیشه چلو کباب درخواست میکردی و با هم میل میکردیم حالا هم اگر امکان داشته باشد درخواست کن، پیر مرد با دلی غمگین تمام پول های فلزی جیبش را جمع میکند فقط به اندازه یک قرص نان چاینک چای پول دارد بناء به همسر پیرش میگوید عزیزم من و تو حالا دندانی برای خوردن کباب نداریم میشود که نان و چای درخواست کنیم و میل کنیم؟ همسرش که قضیه را میداند میگوید بلی عزیز مهم این است که من و تو کنار هم خوشحالیم!
داستان این دو نفر را شخص مهربان و پول داری که در میز پهلو نشسته بود کاملا میشنود، و درین هنگام گوشی مرد پول دار زنگ میاید وقتی جواب میدهد خیلی خورسند میشود و میگوید که خدا یا شکرت که برایم پسری اعطا کردی و گارسون را صدا میزند میگوید امروز برایم پسری خدا داده است و به همین منظور میخوانم تمام مشتری های رستورانت را چلو کباب بدهم و پول همه را از حساب من بردارید، گارسون همه را چلو کباب میدهد و آنروز آن زن و شوهر پیر هم چلو کباب نوش جان میکنند، روز دیگر همین زن و شهر پیر در خیابان قدم میزنند که متوجه مرد پول دار میشوند که برای تولد کسی خریداری میکند و مرد پول دار به مغازه دار میگوید اولین دخترم است و ده سال دارد و من خیلی دوستش دارم ولی دیگر فرزندی ندارم بناء هیچ کم و کاستی در جشن تولدش نمیخواهم!
وقتی زن و شوهر پیر مسله را متوجه میشود یادشان از قضیه رستورانت میآید با خود میگویند این فرد چقدر آدم دروغگویی بوده آنروز گفت خدا به من پسری داده و به همان منظور مشتری های رستورانت را چلوکباب از حساب خودش داد، ولی امروز میگوید من فقط همین دختر را دارم دیگر فرزندی ندارم، نزدیک آمده و جویای قضیه شدند مرد پول دار وقتی چشمش به زن و شوهر پیر افتاد سلام کرد و احترام بجا آورد بعدا به آنها توضیح داد که شما به جای مادر و پدر خودم هستید آنروز من قصه شما را شنیدم که پولی برای خرید چلو کباب نداشتید من هم تدبیری سنجیدم که به شما چلو کباب بدهم آمدن زنگ هم دروغ بود، من همین دختر ده ساله را دارم و دیگر فرزندی نخواهم داشت.

بناء اگر بیاندیشیم هزاران مهربانی های کوچک و نکته های ظریفی است که با انجام آنها میتوانیم دل های را شاد کنیم پس چرا نکنیم؟؟

6 پسندیده

خراب‌کاریِ گارسونی که برامون غذا سرو می‌کنه رو به روش نیاریم. بهتر از اون, کمکش کنیم تا شرمنده نشه.
شاید تازه‌کاره و از ورودش به این شغل زمان زیادی نمی‌گذره.

1 پسندیده

:male_detective:برای کسی که سواد استفاده از یک وسیله رو نداره یه سری چیزها رو توضیح بده بخصوص اگه مشتاق باشه .
:couple:با دادن شکلات و خوراکی بچه های خردسال رو خوشحال کن (البته اگر پدر و مادرشان راضی بودن)
:construction_worker_man:اگه پزشک هستی از افراد بسیار فقیر یا سالمند پول ویزیت نگیر و به جاش شماره گوشیت رو بده و حالشون رو جویا شو.

:bird:به حیوانات غذا بده

🙋تو احوالپرسی از دوستات پیش قدم شو

3 پسندیده
  • اگه ساختمون آسانسور نداره, همزمان که پیک موتوری داره میاد بالا, توام یکی دو طبقه برو پایین و بین راه مرسوله رو ازش تحویل بگیر.

طی کردن کلی‌ پله اونم تو این گرما واقعا براشون کلافه کنندست.

وقتی یک پاکبان رو می‌بینیم که نیمه‌های شب هم مشغول انجام دادن کاری است که برای حیات شهر خیلی مهمه ، فارغ از هر نوع اقدام مادی ، یک خسته نباشید بهشون بگیم. (برای سایر کسانی که کارهای بزرگی انجام میدن ولی در نگاه ما گاهی کوچیک جلوه میکنه هم لازم و خوبه که بهشون خسته نباشید بگیم)

2 پسندیده

نمیدونم چرا اولین چیز این توی ذهنم بود:
مثلا وارد مغازه میشیم سلام کنیم بیرون میایم خداحافظی یا تشکر کنیم البته بیشتر فکر کنم ادب باشه تا مهربانی

2 پسندیده

نقل قول از اینجا:

  • تولد اطرافیان رو یادداشت کنیم و روز قبلش یه پیامک اختصاصیِ تبریک براشون بفرستیم.

(واقعا آدما شوکه میشن که شما تولدشون رو میدونین. خیلی ایده‌ی جالبی می‌تونه باشه. خودم تست کردم!)