نویسنده‌های ادبیات مقاومت در دنیا چه کسانی هستن؟

بعد از هجوم نیروهای نازی به فرانسه، چنان استبدادی بر فرانسه حاکم شد که از اون دوران به عنوان دوران سکوت یاد می‌کنن. مردم در برابر اقامت افسران نازی در خونه‌هاشون سکوت کرده بودن، در برابر گرسنگی سکوت کرده بودن، در برابر تهاجم فرهنگی سکوت کرده بودن، در برابر سانسور گسترده سکوت کرده بودن.
خیلی از نویسنده‌های اون دوران قسم خورده بودن هیچ کتابی تا خروج دشمن از کشور چاپ نکنن. عده‌ای که قبل از نازی شناخته شده نبودن تونستن با نوشتن به کام نازی‌ها بالا بیان. در همین دوران ژان مارسل بروله با همکاری دیگران انتشارات مخفی و غیرقانونی ِ نیمه‌شب رو تاسیس کرد که به چاپ کتاب‌های ممنوعه می‌پرداخت. خیلی از افرادی که برای این انتشارات کار می‌کردن دستگیر و تیرباران شدن.
ژان مارسل کتاب سکوت دریا رو با نام مستعار ورکور در این انتشارات به چاپ رسوند. کتابی که تبدیل شد به نماد مقاومت روانی ِ مردم فرانسه‌ی اون زمان. مردمی که به ادبیات معمول فرانسه -به دلیل سانسور توسط نازی‌ها- دست‌رسی نداشتن.


کتاب به سرعت مشهور شد و به زبون‌های مختلف ترجمه. متن زیر بخشی از پیش‌گفتار ِ ناشر آمریکایی ِ کتاب در سال 1944 ه:

بیش از سه سال است که نماد فرانسه سکوت بوده… سکوت چون گروگان‌هایی که پیکرشان هر شامگاه به خاک می‌افتد یک روز عزای ملی دیگر را رقم می‌زنند. و نیز قفل سکوت به اندیشه‌مان، سکوت اجباری نویسندگان به سبب محروم شدن از حق ابراز عقیده، سکوت در برابر جهان.
… تنها مشتی نویسنده، احتمالا صد نویسنده‌ی مزدور فرانسوی که پیش‌تر کسی آنان را نمی‌شناخت، برای انجام کاری پست به خدمت دشمن درآمده‌اند… آن‌ها نماینده‌ی همان ده درصد سفلگی نهان در وجود هر یک از ما هستند، و این خود کم‌ترین میزان موجود در هر جامعه‌ی بشری به شمار می‌رود. این یک مشت نویسنده سه سال آزگار همه‌ی امکانات تبلیغاتی را در انحصار خود داشته‌اند. آن‌ها با جار و جنجال کوشیده‌اند خود را بس پرشمار جلوه دهند.
… من از هیچ‌کس نام نخواهم برد. نام بردن از هرکس در این‌جا بدین معناست که انسانی در آن‌جا به زندان خواهد افتاد یا زندگی‌اش بر باد خواهد رفت.
… اما سایر نویسندگان سکوت باز هم همان‌ها هستند که سه سال تمام، درست زیر بینی دشمن، علیه تعدی و ستم، علیه نبود آزادی، علیه کشتار جمعی بی‌گناهان، علیه سفلگی و علیه خیانت اعتراض کردند. همان‌ها بودند که افکارشان را چنان آب‌دیده کردند که هر عبارت نوشته‌شان مفاهیم دوپهلویی را در بر می‌گرفت.
… نه، نه! این ملتی نیست که ارج و مقام خود را باخته باشد، ملتی نیست که میدان را خالی کرده باشد؛ ملتی‌ست که مردمانش، با هر پایگاه اجتماعی، آماده‌اند تا در راه پاسداری از سخن و اندیشه‌ی مکتوب‌شان، آزادی و جان خویش را فدا کنند. بیایید صفاتی را که اهریمن به فرانسه نسبت می‌دهد در وصف سرزمینی به کار نگیریم که خاکش در راه اعتلای روح از خون رنگین می‌گردد.
فرانسه هرگز وا نداده است؛ و اکنون عظمتی را که به نظر می‌رسد باخته، دیگر بار احیا می‌کند.

در ادبیات مقاومت فلسطین غسان کنفانی برای همه شناخته شده‌ست. شما چه نویسنده‌های مقاومت دیگه‌ای رو می‌شناسین که تونستن با نوشتن، از یک ملت پشتیبانی ِ روانی کنن؟

8 پسندیده

من محمود درویش رو می شناسم و خیلی شعرهاش رو دوست دارم به خصوص شعر “تاریخ را به شعر ننویس”.

4 پسندیده

نویسندگان ادبیات پایداری در هر کشوی و با هر فرهنگ و مذهبی، کسانی هستند که سعی در وارستگی و بیداری مردم جامعه شان دارند . اینان با ترسیم چهره ی واقعی ستم و بیدادگران، راه رهایی را به انسانها نشان می دهند و گاهی با نشان دادن وجه تاریک و منفور جنگ صلح را راه رهایی می دانند. آن ها بزرگوارانه به جای اسلحه قلم به دست گرفته و ذهن اجتماع را نشان می گیرند.
در روسیه شولوخف با رمان دن آرام ،تولستوی با رمان های جنگ و صلح و حاجی مراد .
در آلمان هانریش بل با رمان عقآید یک دلقک و…
در برزیل کوئیلو در ماتاهای.
در آمریکای لاتین مارکز با رمان تشییع جنازه مادربزرگ و هزارتوی ژنرال و… و یوسا با رمان معروف سور بز .

1 پسندیده