چرا ما در دانشگاه باید درس‌های عمومی رو بگیریم؟

درس‌های عمومی چه فایده‌ای دارن؟ چرا ما در هر رشته‌ای که باشیم مجبوریم یه سری درس خسته‌کننده و بی‌فایده که در آینده به هیچ دردمون نمی‌خوره بگیریم؟ جاهای دیگه دنیا هم دانشجوها باید درس عمومی بگیرن؟
اینا سوالاییه که وقتی دانشجو بودم برای من و حداقل تعداد زیادی از دوستام مطرح بود. و البته جواب‌های دم دستی‌ای هم براش داشتیم. مثل اینکه این درسای ما به خاطر اینه که سیستم آموزشی می‌خواد ما رو مجبور کنه طور خاصی فکر کنیم و … .

تجربه دانشجویی من در خارج از ایران باعث شد دید بهتری در مورد این موضوع پیدا کنم. مثلا متوجه شدم که فلسفه دروس عمومی (که در همه دانشگاه‌های خوب دنیا هم به طور اجباری وجود داره) اینه که همه دانشجوها مستقل از رشته و زمینه تخصصی‌ای که دنبال می‌کنن، باید در مورد جامعه، جهان‌بینی‌های مختلف، تاریخ ملی و کشور‌های دیگه، مشکلات اجتماعی و … هم یاد بگیرن و از این طریق بتونن شهروندانی بهتر، داناتر و مسئولیت‌پذیرتر باشن.

خیلی از ما تجربه جالبی از درس‌های عمومی‌مون نداشتیم و غر زدن در مورد بی فایده بودن این درس ها چیز جدیدی نیست. اما شاید هر کدوم از ما تجربه‌ای از تعداد کمی از کلاس‌های خوب عمومی داشته باشیم. کلاسی که واقعا ازش چیزی یاد گرفتیم و توی زندگی‌مون تاثیر گذاشته و یا در آینده به دردمون خورده.

سوال من اینه:
اگر تجربه‌ای از یک کلاس عمومی خوب داشتین بگین که چطور بوده؟ چه خصوصیاتی باعث می‌شه یه درس عمومی جذاب و مفید باشه؟

7 پسندیده

ممنون از این سوال خوب و همین طور طرح تجربه‌تون. خیلی خوب میشه اگه توضیح بدین چی شد که در دانشگاه معتبر خارج از ایران فلسفه دروس عمومی رو درک کردین؟ آیا کسی حضور داشت که توضیح داد؟ یا چی؟

مخصوصا که فکر میکنم این تجربه داره به سبک خودش به قسمتی از سوال چه جوری میشه دیدگاه جامع نگر رو در جامعه گسترش داد؟ هم پاسخ میده: «به عنوان یه دانشجو، بعضی دروس رو بیفایده میدیدم، و با تغییر ساختار تونستم فایده این دروس رو درک کنم.»


تعدادی درس عمومی خوب داشتم، که الان تصویر کلی سه موردش یادم هست. هر سه مورد چیزی که باعث میشد درس خوب و خاص بشه تسلط مدرس روی موضوع بود و ابتکار عملی که مدرس برای ارائه اون درس ها به خرج میداد. درس‌ها ادبیات، هنر و تاریخ علم بودن. در هیچ کدوم مدرس ها از کتب رایج دانشگاهی برای ارائه دروسشون بهره نبردن. و در هر سه درس، خود مدرس‌ها از موضوع لذت می‌بردن و براشون مهم بود این لذت رو منتقل کنن!

پ.ن. سال های زیادی از تجربه گذروندن این درس ها میگذره و متاسفم که جزئیات بیشتری یادم نیست!

3 پسندیده

رشته‌ای که من مشغول به تحصیل در اون هستم مدیریت آموزش عالی هست و در قالب درس‌هایی که داشتیم با این موضوع بیشتر آشنا شدم. درس‌های عمومی در اینجا هم خیلی مورد استفبال دانشجوها نیست و طراحی مجدد این درس‌ها، تعداد درس عمومی که باید اجباری باشد، انتخاب محتوا و… موضوعات جاری آموزشی هستند.

درسته. بخشی از هدف دروس عمومی می‌تونه این باشه. هدف‌های دیگه دروس عمومی می‌تونه کسب مهارت‌های پایه (مثل تفکر نقادانه، استفاده از داده‌های کمی در تحلیل اجتماعی، کار تیمی و…)، درک منفعت عمومی در مقابل منفعت شخصی، درک اهمیت آگاهی از تاریخ و مسائل اجتماعی (مثل اقتصاد، فرهنگ، محیط زیست و…)، درک اهمیت مشارکت در فعالیت‌های عام‌المنفعه، بازنگری در هویت شخصی و جهان‌بینی، آشنایی با دیدگاه‌ها و عقاید متنوع و… باشه. من می‌تونم منابعی رو معرفی کنم در این مورد (مثلااین). و این. اما در اینجا بیشتر دوست دارم با نظرات و تجربیات واقعی در کشور خودمون آشنا بشم.

این سه تا خصوصیت که گفتید خیلی جالب بود: تسلط استاد، لذت بردن خود استاد از موضوع و اهمیت به انتقال این لذت. خیلی نکات جالبی بودند. شما در گرفتن درس‌های عمومی گزینه‌های مختلف داشتید؟

2 پسندیده

نه درس های محدودی ارائه میشد و تقریبا هر درس عمومی که ارائه میشد میگرفتیم تا واحدهای عمومی پر شن.


فکر میکنم خلاقیتی که یه استاد درس عمومی باید به خرج بده خیلی بیشتر از خلاقیت استادای درس های تخصصی هست. چون درس تخصصی رو فرد یا علاقه داره و یا در اثر اجبار کسب مهارت یاد میگیره، ولی چنین چیزی برا درس عمومی برقرار نیست.

1 پسندیده

این نگاه به درس های عمومی برام جالب توجه بود، ولی میخوام نظر خودم رو هم بهش اضافه کنم: کسی که به یادگیری علاقه مند هست، خودش پیگیر این دروس میشود و واقعا نیازی به اجباری گذراندن اون‌ها نیست! درس هایی مثل تاریخ انقلاب،‌ اندیشه، … آن هم به این شکل از تدریس در دانشگاه ها که خود استادها هم انگار تمایلی به انتقال مطلب ندارند و متوجه درس نمیشوند، به چه درد دانشجو میخورد؟ چرا زمان دانشجو را هدر میدیم جوری که انگار بی ارزش ترین چیز روی زمینه؟

1 پسندیده

توی دانشگاه سر کلاس زبان فارسی برای من این اتفاق افتاد. با این که از درسش نمره پایینی گرفتم اما باعث شد دلم بخواد همه کتابای ادبیات کهن فارسی رو بخونم.