چرا وقتی عصبانی هستیم داد میزنیم؟ اما وقتی غمگین میشیم سکوت اختیار می کنیم؟

وقتی عصبانی میشیم چه مکانیسمهایی در بدنمون اتفاق می افته که منجر میشه به این که تن صدامون رو بالا ببریم در حالیکه که مخاطبمون کنار دستمون هست و به راحتی صدای معمولی ما رو هم می تونه بشنونه .

وقتی غصه دار و غمگین میشیم چرا بیشتر توی لاک خودمون فرو میریم و سکوت اختیار می کنیم؟

چه مبنای علمی، روان شناختی، تکاملی و زیستی پشت این دو مکانیسم خوابیده که یکی باعث میشه ما اکتیو بشیم و دیگری ما رو منفعل می کنه؟

http://tvblogs.nationalgeographic.com/files/2014/08/madbrain.gif

1 پسندیده

شاید وقتی عصبانی می شیم و فریاد می زنیم امیدی به ایجاد وضعیت بهتر و اثر گذاری روی وضع موجود داریم و بیشتر می خوایم واکنش به عوامل بیرونی و افراد دیگه نشون بدیم. اما غمگینی حالتی باشه که چون نمی تونیم رو بیرون اثر بذاریم و گاهی هم چون با خودمون درگیری داریم و با خودمون نمی تونیم با عصبانیت برخورد کنیم غمگینی ایجاد میشه :wink:.

به نظرم با کمی کار کردن رو خودمون می تونیم راهای بهتری به جای فریاد زدن هم پیدا کنیم. مثلا من خودم مکان رو ترک می کنم. اون وقت سر این هورمون ها چی میاد؟

1 پسندیده

گاهی این موضوع یک سیستم دفاعیه غریزی، فقط هم داد زدن نیست. حتی ممکنه اگر زورمون برسه و از عواقبش نترسیم از اعمال زور استفاده کنیم و داد نزنیم. شما اگر در حیوانات هم دقت کنید از باز کردن پرها، تغییر رنگ، ایستادن و بزرگتر جلوه دادن خودشون هم استفاده می کنند. گاهی هم ممکنه از شیهه، غرش و … استفاده کنند. فقط هم در عصبانیت آدم داد نمی زنه، اگر در مذاکره‌ای اعتماد به نفس کافی نداشته باشید یا ابزار دیگه ای برای تحمیل یا تحکیم عقایدتون نداشته باشید، خود به خود صداتون بالا می ره. حتی بچه‌ها وقتی حس می‌کنند که صداشون شنیده نمی‌شه صداشون رو بالا می‌برن، جیغ می‌زنن یا گریه می‌کنن (برخی نظریات روانشناسی می‌گن نحوه رفتار والدین با بچه تا ۱۴ ماهگی خیلی روی این موضوع تاثیر داره).

این به اصطلاح غمگین شدن چندین نوع داره: افسردگی،‌ سرخوردگی، افسوس خوردن، حسرت خوردن، تفکر برای تغییر مسیر و …عصبانیت هم چندین حالت داره که ما یکی می‌دونیمشون: عصبی‌شدن، خشم، … هر کدومشون بسته به زمان و مکان ممکنه عکس‌العمل‌های خودشون رو داشته باشن.

در صورتی که ممکنه شما دفعات زیادی خیلی عصبانی بشید (مثلا از یک استاد، پلیس، رئیس و …) اما با سرافکندگی در مقابل اون پاسخ بدید (چون عواقبش سنگینه!)، در حالی که ممکنه در مقابل فرزندتون یا خودتون ناراحت بشید و فریاد بزنید ناراحتیتون رو.

بخش عمده نحوه واکنش به یک حالت روحی به:

  • تربیت خانوادگی و اجتماعی
  • موقعیت جمعیتی و اجتماعی در آن لحظه
  • عزت نفس
  • اعتماد به نفس
  • میران قند خون در آن لحظه!
  • انرژی فکر کردن در آن لحظه
  • توانایی پیش‌بینی بازخورد رفتارهای ممکن شما
  • تمرین شما از قبل برای برخورد با شرایط ممکن

بر می‌گرده. برای هر کدوم از موارد کلی کتاب وجود داره! می‌تونید مطالعه کنید و خودسازی رو انجام بدید یا به فرزندانتون آموزش بدید.

2 پسندیده

استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟

چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می‌کنند و سر هم داد می‌کشند؟

شاگردان فکرى کردند و یکى از آن‌ها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را ازدست می‌دهیم.

استاد پرسید: اینکه آرامشمان را از دست می‌دهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می‌زنیم؟ آیا نمی‌توان با صداى ملایم صحبت کرد؟

چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می‌زنیم؟

شاگردان هر کدام جواب‌هایى دادند امّا پاسخ‌هاى هیچکدام استاد را راضى نکرد.

سرانجام استاد چنین توضیح داد: هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلب‌هایشان از یکدیگر فاصله می‌گیرد. آن‌ها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند.

هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آن‌ها بایدصدای شان را بلندتر کنند.

سپس استاد پرسید: هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می‌افتد؟

آن‌ها سر هم داد نمی‌زنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت می‌کنند. چرا؟ چون قلب‌هایشان خیلى به هم نزدیک است. فاصله قلب‌هاشان بسیار کم است .

استاد ادامه داد: هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى می‌افتد؟

آن‌ها حتى حرف معمولى هم با هم نمی‌زنند و فقط در گوش هم نجوا می‌کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می‌شود.

سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بی‌نیاز می‌شوند و فقط به یکدیگر نگاه می‌کنند. این هنگامى است که دیگر هیچ فاصله‌اى بین قلب‌هاى آن‌ها باقى نمانده باشد.

امیدوارم روزی رسد که تمامی انسان ها قلب هایشان به یکدیگر نزدیک شود

2 پسندیده