چطور مباحثه کنیم؟

حتمن برای شما هم پیش اومده که وسط بحث درباره موضوعی هستین، فردی موضوع بی‌‌ربطی رو پیش می‌کشه که نشون میده شما درباره موضوع دیگری اشتباه کردین، و نتیجه می‌گیره تمام فرضیات شما غلط هستن. فکر کنم بشه این شرایط رو به عنوان مغالطه مطرح کرد.
مصادیق مغالطه رو خیلی زیاد میبینم. تو مترو، تو خونه، تو دانشگاه، تو فضای مجازی…

سوالات:
اولن چطور میشه از گفت و گو با یک مغالطه‌گر جون سالم به در برد؟ یعنی خونسردی خودمون رو حفظ کنیم، اجازه ندیم بیشتر مغالطه کنه، اجازه ندیم استدلال‌هاش تفکر سایرین رو تحت تاثیر قرار بده، و اجازه ندیم بحث رو از محور اصلیش خارج کنه.
دوم اینکه اصلن روش صحیح مباحثه چیه؟ منبعی (کتاب، مقاله، کلاس، …) وجود داره که بشه فنون مباحثه‌ی ثمربخش رو یاد گرفت؟
ثالثن؛ چرا استفاده از مغالطه انقدر تو جامعه ما بالاست؟ بقیه جوامع هم همینطور هستن؟ اصلن با چه شاخص‌هایی میشه مغالطه در یک جامعه رو اندازه‌گیری کرد؟ و اگر بالاست، دلیلش چیه؟ چطور و کی باید روش‌های صحیح مباحثه رو آموزش داد؟

منتخب ِ پاسخ‌ها تا کنون:

تا کنون این مورد در عمل بیشتر از همه بهم کمک کرده!:point_up_2:

4 پسندیده

به نظرم حداقل دو راه هست. اول این که از ادامه دادن بحث خودداری کنیم. دوم این که از روش‌های مشابه علیه شخص مغالطه‌گر استفاده کنیم. روش اول را بیشتر می‌پسندم اما گاهی واقعا لازم است که از روش دوم استفاده کنیم. مثلا زمانی که در یک مناظره دانشجویی، پذیرفتن شکست از طرف شما به معنای پذیرش شکست یک تفکر باشد. در این شرایط به نظرم بهتر است که اصول مغالطه را بدانیم و علیه رقیب از آن استفاده کنیم.

من در این باره فقط یک کتاب از آرتور شوپنهاور خوانده‌ام با نام هنر همیشه بر حق بودن که به نوعی آموزش فنون مغالطه است. این کتاب به نظرم همچنان که به مغالطه‌گران طعنه می‌زند، به شما می‌آموزد که چگونه با هر روشی (حتی غیر اخلاقی) بر حریف پیروز شوید. علاوه بر این یاد می‌گیرید که چه زمانی در معرض مغالطه حریف قرار دارید.

واقعا نمی‌دانم. اما جالب است که در مناظره‌های انتخاباتی در ایران معمولا کسی پیروز می‌شود که بیشتر مغالطه کند نه کسی که به پرسش‌ها پاسخ می‌دهد یا راهکار ارایه می‌دهد. یادم می‌آید سال ۸۸ عده زیادی از مردم از این که آقای الف حال آقای ب را گرفته است خوشحال بودند و به آن افتخار می‌کردند فارغ از این که چه کسی در مناظره حرف حق می‌زد.

در مناظره اخیر هم اگر یادتان باشد، مجری یک سوال می‌پرسید و شخص پاسخگو کلا در مورد یک موضوع دیگر صحبت می‌کرد. با این‌حال در سطح جامعه کمتر به این موضوع پرداخته شد که چرا هیچ همبستگی‌ای بین پرسش‌ها و پاسخ‌ها وجود ندارد.

به نظرم هر چه سیاستمدارهای یک کشور مغالطه‌گرتر باشند، مردم آن کشور مغالطه‌پذیرتر هستند.

2 پسندیده

زیاد پیش اومده! اصلا به نظرم میرسه یه جاهایی از مغالطه‌گری به عنوان یه تاکتیک برای فرار از بعضی مسئولیت‌ها استفاده میکنن.

یه راه ساده‌ش اینه که «موجز حرف زدن» یا مختصر-مفید حرف زدن رو یاد بگیریم (همون direct to the point بودن رو میگم)، این طوری جای زیادی برا مغالطه‌گرها وجود نداره که بتونن روش مانور بدن.

به نظرم به زبان مورد استفاده مون و همین طور سبک تعاملی غیرمستقیم‌مون هم مربوطه. و بعید میدونم این حجم فرافکنی تو قوم‌هایی که سبک تعامل مستقیم دارن پیش بیاد.

2 پسندیده

اینو دوس ندارم! چون فکر میکنم مغالطه‌گر خیلی حرف می‌زنه و سکوت ما باعث میشه عوام فکر کنن حرفاش تنها گزینه‌ی موجوده و دودش تو چشم خودمون میره. وقتی یه گزاره مغالطه‌آمیز (!!!) همه‌گیر میشه، تبدیل به باور، سنت، فرهنگ یا تعصب میشه، ریشه‌کن کردنش هم سخت‌تر میشه. استفاده از راه مشابه جالبه، وقتی اغنام نمیکنه! دنبال راهی می‌گردم که به خودش یا بقیه بفهمونم این استدلال درست نیست. مقابله به مثل میتونه این کار رو کنه؟

این از همه دردناک تره. آیا مردم مغالطه‌گر رو دوست دارن و سعی می‌کنن شبیه اون باشن؟ تا حدی به جواب “دلیل بالا بودن مغالطه در جامعه‌مون” نزدیک شدیم. حالا چرا مردم مغالطه‌گر رو دوست دارن؟ چون همیشه پیروز میشه؟ (افتاد تو دور)

2 پسندیده

بنظرم قبل از همه ی اینها باید روش های مغالطه رو بدونیم و بعد یادبگیریم در برابر هر کدام چه راهکاری باید استفاده کرد!

3 پسندیده

گارد در مباحثه، بسته به تیپ شخصیتی داره. گارد دفاعی که بیشتر به تجزیه و تحلیل داده های طرف مقابل می‌پردازه، در مباحث جدی و دارای هدف موثر هست و به جز در مواردی که شخص قدرت تحلیل فوق‌العاده داره، به انفعال شدید منجر میشه.
به نظرم بهترین راه در برابر مغالطه حمله ساده به بنیان استدلالی مغالطه هست. نباید درگیر نتایج شد. چون هدف مغالطه درگیر کردن ذهن طرف به نتایج انحرافی هست با بنیان غلط.

اگر در مسیر درست باشه بله. قرنها تجربه و تمدن پشت این مسئله هست. سعی میکنم مرجع روشن و کاربردی رو به اینجا اضافه کنم.

فکر نمیکنم به جامعه ما محدود بشه. از یونان باستان این مفهوم شکل گرفته و امروزه همه‌جا در سیاست این روش بسیار کاربردی هست.
لینک ویکی مغالطه به طرز خوبی روشها رو گفته. از روشهائی که خیلی عمیق هست و خیلیها ناخواسته به اون دچار میشن، مغالطه مصادره به مطلوب در بحثهای دیدگاهی و مغالطه هم‌بستگی در مسائل علمی است. مغالطه هم‌بستگی در جامعه علمی هم رواج بسیاری داشته و داره. بخصوص امروزه که بیشتر علم به سمت داده‌پردازی می‌پردازه، استفاده از هم‌بستگی به جای علیت خیلی رواج پیدا کرده.

5 پسندیده

به نظر من اگر موضوع بحث را بتوان مشخص کرد یعنی چهار چوب مشخصی برای بحث مشخص کرد و از نکات انحرافی پرهیز کرد کمتر مغالطه پیش میاد.
چون بعضی وقتها در اثر یک کلمه برداشت افراد تغییر میکنه برای مثال برای خودم در بحثی فقط یک کلمه <<خلاق>> کلی سو برداشت پیش آورد.
ولی بعدا با صحبتی که با یکی از اعضا داشتم فهمیدم قضیه طور دیگری بوده .

2 پسندیده