چه حسی داری وقتی منظورت درست فهمیده نمیشه ؟

تو همین پرسش، دو تا پاسخ گذاشتم؛ اولی به سوال «چه حسی داری …؟» و دومی به سوال «نظرت چیه و دلیل چیه؟»

سوال اول: چه حسی؟

سوال اول به راحتی میتونست با جزئیاتی مثل «از تجربیاتت تو موقعیتایی بگو که منظورت درست منتقل نشده؟ بگو از لحاظ فیزیکی بدنت چه طور اون حس رو دریافت کرد؟ بگو اسم حست چی بود؟ بگو دقیقا موقعیت برای خودت چقدر شفاف بود؟ …؟» غنی بشه. این جزئیات ارزشمنده، و پاسخ به سوال تیتر این موضوع «چه حسی داری وقتی منظورت درست فهمیده نمیشه؟» میتونست تجربیات خوبی رو جذب کنه. و خودش هم یه مسیر فکری ایجاد کنه.

سوال دوم: چرا؟

سوال دوم که در متن پرسیده شده، که داره میپرسه اشکال از چیه، کلا متفاوت از سوال اوله. چون من رو بیشتر در مقام قاضی و مخاطب قرار میده تا کسی که داره از تجربیات خودش میگه. این سوال هم جذابیتای خودش رو داره، ولی عنوان مناسب براش بیشتر اینه که «چرا گاهی منظورم در فضای مجازی درست فهمیده نمیشه؟»


هر کدوم از این دو سوال برا خودش یه مسیر فکری داره، اولی میبره تو فاز همدلی و دومی تو فاز منطقی. اولی پیش نیاز دومیه، ولی بهتره هر دو در یه سوال مطرح نشن، چون برا هر کدومش میشه کلی مطلب نوشت.


سوال: حالا اینجا منظور سوال واقعا چیه و من مخاطب کدوم رو متوجه شم کار درست رو انجام دادم؟

4 پسندیده

من احساس بدی دارم و شاید حتی جواب سر بالا هم بدم.
اما به نظرم اگر اصول بحث کردن و گفتمان رو بلد باشیم مشکلی پیش نیاد. اگر گزاره هامون رو دقیق انتخاب کنیم. من که توش موفق نبودم ولی فک کنم بتونه کمک کنه.

2 پسندیده

درسته من سوال پرسیدنم به دقت و ظرافت خیلی بالایی نیست چون نه سواد زیادی دارم و نه مثل تحصیل کردگان علوم تجربی نکته سنج هستم
البته مثالی هم یادم نبود ولی سوالم قابل فهم بود همون طور که دوستان جواب دادن . بالاخره این هم یک نوع سبکه و من بیشتر اوقات اهل توضیح دادن نیستم .

2 پسندیده

این فقط مخصوص شما نیست، من به دانش اولیه و نکته‌بینی خودم اعتماد دارم، ولی من هم دچار این اشتباه میشم و خیلی وقتا سوالم رو شفاف نمیپرسم.

نکته م اینجا این بود که گاهی صورت سوال ها نیاز به اصلاح دارن تا بتونن اون منظوری که دارن رو منتقل کنن. و اگه افراد این وقت رو برای اصلاح سوالات یا موضوعاتشون بذارن، منظورشون بهتر منتقل میشه. اگه هم نذارن، که خب تعامل سازنده شکل نمیگیره.

2 پسندیده

اخه ما خیلی سختش میکنیم من یک سوال ساده پرسیدم و احساساتی که بقیه تجربه ش کردن رو میخواستم بدونم به نظرم این سوال شفاف بود و حالا در کنار پرسیدن احساس از راهی برای رفعش هم پرسیدم که به نظرم این دو موضوع در هم تنیده بودن🤔 و مشکلی نداشت که در یک تاپیک دو تا سوال با هم بیان مثل اینکه من برم پیش روان شناس و بگم چرا من نگرانم و بعدش راهکار رفع اون رو بپرسم این دو سوال یجور به هم پیوسته است و هیچ وقت کسی فقط بخاطر اینکه چرا نگران میشه پیش روان شناس متخصص نمی ره در این جا هم سوالی که ذکر کردم در محدوده همین مثال جای داشت

2 پسندیده

به نظر من هم مشکلی نداشت توی یه سوال بیاد :vulcan_salute::ok_hand::v::+1::+1::love_you_gesture:

2 پسندیده

به نظرتون اگه دو سوال رو در قالب دو موضوع در هم تنیده میپرسیدین چی میشد؟

چی به دست میاوردیم و چی از دست میدادیم؟

1 پسندیده

من اگر بخوام به این طریق به سوالات دوستان نگاه کنم تعامل موفقی شکل نمی گیره بیشتر سعی میکنم جواب سوال یا سوالات داخل موضوع رو بدم بارها سوالاتی بوده که همین ویژگی رو داشتن و من در حد نظر شخصیم جواب دادم .

2 پسندیده

درست پرسیدن خیلی توی جواب گرفتن و نتیجه گرفتن تاثیر داره ولی همه اینجا گیر میدن اینو از اون جدا کن،‌قیمه ها رو نریز توی ماستا یه مقدار چیز هستش دیگه. اون موقع خیلی ها بخاطر سخت شدن سوال پرسیدن دیگه سوال نمی پرسن.

2 پسندیده

مشکل از سوال نبود سوالم واضح بود ولی میگن چرا دوتا سوال تو یه تاپیک

2 پسندیده

متوجه شدم :relaxed::blush:
منظور لولمول اینه که یک جواب گرفتن از سوال بهتر میشه و مسئله بعدی پیگیری کردن و پیدا کردن سوالات راحتتر میشه.
مثلا من الان دارم سوالای ۶ ماه قبل رو می خونم خب اگر توی عنوان سوال خوب تفکیک نشده باشه موضوعات شاید از یه سوالی که میخواستمش بگذرم و پیداش نکنم.
و از همه بدتر دوباره اون سوالی که ۶ ماه پیش بحث شده رو دوباره بپرسم.
همین.

3 پسندیده

خیر این دو موضوع با هم هستن مثل همون مثالی که زدم. بارها شده که دیدم در یک موضوع چندین سوال پرسیده شده و جوابش رو بدون انتقاد دادن و این یکجور موضع گیریه

2 پسندیده

علیه شما؟؟
واقعا اگر اینطور بوده که خیلی رفتار بدی شده. فکر کنم سوالی که داریم زیرش حرف میزنیم رو هم به همین خاطر پرسیدی.
ولی حرفای لولمول و یوسف رو بد برداشت نکن چون واقعا ته دلشون چیزی نیست ولی کس دیگه ای بود منم منشن کن له ش کنیم :muscle::facepunch:

2 پسندیده

شاید وقتی پادپرس به خیلی ها در این مورد تذکر میده،‌ مشکل از خود پادپرس باشه.
شاید باید گزینه های زیرشاخه دار کردن موضوع رو هم اضافه کنید که هم قابل جستجو بشه و هم واقعا بعضی از سوالا رو نمیشه تیکه تیکه کرد. همه که متخصص خبرنگاری و روزنامه نگاری نیستند که.
با تشکر

1 پسندیده

بله متأسفانه! نمونه زیر رو نگاه کن

2 پسندیده

آره دیدم عملا سه چهار تا موضوع پرسیده شده بود توش. خب واقعا هم اون سوالات رو از موضوع اصلی جدا کنید یه مفهوم دیگه پیدا می کنه.
@lolmol سوالی که توش چند تا سوال پرسیده شده و شما واکنش نداشتید

2 پسندیده

همانطور که خطوط سر انگشت و قرنیه انسانها باهم متفاوتند شرایط ذهنی و ادراکی انسانها هم با هم متفاوتندبه همین دلیل هیچگاه برداشتی که یکنفر از موضوعی دارد تقریبا محال است که کس دیگری هم صد در صد همان برداشت را داشته باشد. اصلا این از معجزات خلقت هست پس نباید سخت گرفت.حتی دانشمدان به این نتیجه رسیده اند که در مورد رنگها هم اینگونه است که همه بطوریکسان از رنگها برداشتی ندارند و مثلا در شدت و ضعف فرکانس رنگ قرمز در همه یکسان نیست.

2 پسندیده

بنده هم تجربه‌های مشابه بسیار داشتم. به عقیده‌ی من، علت اینه که شما پشتِ کیبرد سرد و بی‌روح فقط خودتی و کلمات… کلماتی متشکل از حروف و حروفی دارای 16 بیت اطلاعات!!!:smiley:
شما عملا توی این فضا، هیچ سودی از اِلِمان‌هایی نظیرِ زبان بدن، اکسان‌گذاری، تنالیته یا فراز و فرود صدا، تکیه کلام، تکیه هجا، مکث‌ها، لحن و… نمی‌تونی ببری. به همین دلیل شاید خیلی جاها منظورت رو نرسونی یا از حرفت اشتباه برداشت بشه.
البته مسائل دیگه‌ای از قبیل چیزایی که دوستان هم اشاره کردن هم تاثیرگذاره :relaxed:

2 پسندیده

اتفاق خاصی نمیفتاد همون طور که خیلی ها میپرسن و اتفاقی نیفتاده و چقدر توضیحات سازنده به سوالاتی از این دست داده شده و در عوض اشکال به این که دو سوال اونم سوالات نزدیک به هم در یک موضوع باشه و انرژی مون هدر بره پرسیده نشده در ضمن من در لحظه تصمیم میگیرم و اون لحظه همین سوال به ذهنم اومد با این توضیحات .
من مطمئنم اگر مولوی الان زندگی میکرد و تو پادپرس بود ازش اشکال قافیه میگرفتن😅

1 پسندیده

نه تنها از قافیش ایراد میگرفتن بلکه از وزن های ابیاتش هم ایراد میگرفتن .به همین دلیل کسانی که مثنوی را شروع میکنن تعداد زیادیشون حتی دفتر اولش را هم به پایان نمی برند .حالا ببینین حضرت شیخ بهائی چی میگه:
من نمی گویم که آن عالی جناب / هست پیغمبر ولی دارد کتاب
یا
مثنوی معنوی مولوی / هست قرآن در زبان پهلوی

2 پسندیده