چه زمان‌هایی بهتره به تجربیات بقیه گوش نکنیم؟

میخوام ببینم کدوم تجربه‌ها هستن که آموزنده نیستن و یا بهشون اهمیت داده نخواهد شد؟

یه جوری انگار فیلتری پیدا کنیم برا سنجش تجربه‌ها.

پ.ن. این سوال از طریق بات پادپُرس پاسخ های اولیه را برای بحث و تبادل نظر جمع آوری کرده.

در ادامه‌ی سوال مطرح شده در همفکری برای شروع فهم مسئله ی مستندسازی تجربه ها

گاهی حواسمون ب شرایط نایکسان موقعیتا نیست
مثلا اینکه زاکربرگ دانشگاه رو گذاشته کنار ک به فیس بوک بپردازه دلیل نمیشه دانشگاه رفتن رو بی خیال شیم

زماني كه به كاري كه ميخوايم انجام بديم، اطمينان كامل داشته باشيم ديگه مهم نيست نظر بقيه چيه. يا در مورد كاري تجربيات بقيه رو پرسيده باشيم و با عقل و منطق خودمون بتونيم استدلال كنيم كه اون ها استنباط غلط كردند. كلا بهتره تجربيات بقيه رو بشنويم و بعد اون ها رو با منطق خودمون بررسي كنيم. بعضي وقت ها هم چون بقيه تجربه ناموفقي داشتن، دليلي نميشه ما اون كار رو تجربه نكنيم. و اتفاقا بعضي وقت ها ممكنه چون بقيه تجربه ناموفقي داشتن احتمال موفقيت ما خيلي كم باشه و براي اينكه ضرر بيشتري نديم از اون كار دست بكشيم. بعضي مواقع هم ادم دوس داره كاري رو انجام بده و!
هر چي بقيه بگن اين كارو نكن اثري در اون نداشته باشه :blush:

وقتي تو صحبتاشون همه چيز درست پيش ميره

1 پسندیده

بهتره که همیشه بهشون گوش کنیم

وقتی تجربیاتشون رو دقیق و با جزئیات کامل نمیگن یا وقتی که اختلاف سلیقه و طرز فکر با بقیه داریم

وقتی به دنبال یافتن تجربه و احساس و درک شخصی از مساله ای هستیم یا سلیقه و عقیده و آرمان ما کاملا با بقیه متفاوته

یه وقتایی که مثلا هدف ما با شخص و تجربه مورد نظر یکی هست اما شرایط و موقعیت ها قابل قیاس نیست و در نتیجه اون تجربیات به درد ما نمی خوره. مثلا شرایط در دسترسمون و امکاناتمون با هم یکسان نیست.

ببینم فرد یا گروه مورد نظر مطلق نگاه کنن به مسائل و امور به نظرشون قطعی باشه.