گرگ‌های اکوسیستم استارتاپی چی هستن؟

ویدیوی هیجان انگیز زیر رو میدیدم و سوال هایی برام ایجاد شد:

نتیجه ی نهایی و غیرقابل پیش بینی تحقیق اینه که حضور گرگ ها، نه تنها اکوسیستم متنوع تری در پارک ایجاد کرده، بلکه منطقه رو حتی از لحاظ جغرافیایی تحت تاثیر خودش قرار داده، مثلا تغییر رفتار در رودخونه های منطقه، فرسایش و پیچ و تاب کمتر در رودخونه ها!

داستان تحقیق درباره حضور گرگ‌ها در یک اکوسیستم

قسمتی از ماجرای ویدیو

قبل از طرح سوال، کمی از ماجرای ویدیو بگم:

ویدیو راجع به تحقیق جالبی هست درباره ی trophic cascade، یا اون طور که مترجم گوگل میگه آبشار تغذیه ای. این تحقیق در پارک ملی Yellowstone در سال ۱۹۹۵ انجام شده. تا اون موقع در این پارک، هیچ گرگی نبوده، ولی تا دلتون بخواد گوزن و گونه های علف خوار دیگه بوده! محققان خودشون ده گرگ به این پارک اضافه میکنن؛ با وجود اینکه میدونن گرگ ها احتمالا تعدادی از گونه های زیستی پارک رو میخورن.

داستان اتفاق رو احتمالا میتونین حدس بزنین:

اولش گرگ ها چند گوزن رو شکار کردن، و این شکارها باعث میشه گوزن ها تغییر رفتارهای شارپی بدن و دیگه هر جایی حضور نداشته باشن،‌ مثلا از حضور در دره هایی که گوزن ها رو در معرض قرار میداده دوری میکردن. بعد از اون، گونه های گیاهی در این مناطق شروع میکنه به غنی شدن و رشد کردن. مثلا طی شش سال ارتفاع درخت های دره ها پنج برابر شده. و به محض اینکه این اتفاق رخ داده پرنده های بیشتری شروع کردن به حضور در پارک. و بعد سگ های آبی در پارک سر و کله شون پیدا شده (این حیوونا هم دوست دارن برگ درخت ها رو بخورن). و بعد سدسازی و حضور حتی گونه های غنی تری از جانوران دریایی یا دوزیست. گرگ ها تعدادی از شغال ها رو کشتن، که در نتیجه خرگوش ها و موش های بیشتری و بعد هم عقاب های بیشتری رو به منطقه کشونده!

و دلیل تغییر رفتار رودخونه ها، به پایداری نسبی رسیدن درخت ها و جنگل ها در مناطق کوهی و کاهش ریزش کوه در این مناطق بوده! و … .

عدم رشد مناسب اکوسیستم استارتاپی ایران

شاید حدود یه دهه هست که در ایران تب و تای ایجاد اکوسیستم استارتاپی وجود داره، فضایی برای استارتاپ ها که مولد باشه، مرگ استارتاپ درش اتفاق بیفته، بازیافت داشته باشه، و خلاصه پویا بمونه. چنین فضایی میتونه باعث شه کسب و کارهایی که برای شروع نیاز به سرمایه ی مالی کمی دارن، و با اراده و هوش انسانی به راحتی قابل دستیابی هستن، رشد کنن و در نتیجه روی اقتصاد کل جامعه تاثیر مثبت میذاره.

به نظرم اکوسیستم استارتاپی ایران هنوز شبیه جامعه ای از گوزن هاست، تنوع گیاه درش خیلی کمه، بعضی گونه های جانوری درش نادر هستن یا اصلا نیستن، کوه ها درش به راحتی سقوط میکنن و مسیر رودخونه ها رو تغییر میدن، و خلاصه نه تنها از درون سالم دیده نمیشه، بلکه گوزن ها هی درش زاد و ولد میکنن و زمین بیشتر لخم میشه.

پرسش

  • آیا همه‌ی اکوسیستم‌ها برای ایجاد پویایی و تنوع زیستی، نیاز به تعداد محدودی گرگ-سان‌ها دارن؟

  • اگه بله، گرگ های اکوسیستم استارتاپی چی میتونن باشن؟

ساختن اکوسیستم استارتاپی

6 پسندیده

به نظر من :بله
با دیدن این فیلم و خوندن این تاپیک، یاد این جمله هایی ازین قبلی افتادم:
سختی کشیدن اگه باعث نبودیت نشه، باعث پیشرفتت میشه
اینجا ها دقیقا همین اتفاق افتاده، اگر به جای ده تا گرگ ، صد تا گرگ می فرستادند قطعا اکوسیستم نابود میشد ولی این ده تا گرگ باعث تقویت اکوسیستم شد و تونست کاری کنه که این اکوسیستم یه پیشرفت فوق العاده ای بکنه.

این گرگ ها استارت آپ هایی میتونن باشن که هم پشتیبانی مالی قوی ای دارن و هم دارای تیم قدرت مندی هستند.
این باعث میشه که رقبای این استارت آپ که توانایی مقابله با این گرگ استارت آپی رو ندارن از بین برن و بقیه استارت آپ ها برای زنده موندن تلاش کنن و دست و پا بزنن و جون سالم ببرن و قوی بشن.

این قانون برای کل دنیاست. همیشه برای رسیدن به یه چیز متعالی، باید یه چیز هایی از بین برن. حالا اگر اون چیز متعالی، یه هدف شخصی باشه، از دست دادن یه مقدار پول، وقت، یا سلامتی میتونه هزینه ی پیشرفت باشه ولی اگر این هدف یه چیز بزرگ تری مثل پیشرفت اکوسیستم باشه، هزینه ی اون از بین رفتن یه تعدادی گوزن هست.

3 پسندیده

یه چیزی که تو این مثال ذهن منو اذیت می کنه اینه که هرجوری هم که بخوایم این مورد رو تحلیل کنیم ولی بازم یه مشکلی وجود داره اونم اینه که انسان(اینجا محقق) تو روند طبیعی تغییر اکوسیستم دخالت کرده.

حالا سوالم اینه که به نظرتون اگه روند طبیعی اکوسیستم استارتاپی ایران در بلند مدت محکوم به فنا باشه آیا وارد کردن مولفه و متغیرهای جدید به صورت کنترل شده و به قصد بهبود لازمه یا نه؟

به نظر خودم همینطور که توی این ویدئو میبینیم همه‌ی تغییرات به وجود اومده در اکوسیستم کاملا به هم وابسته هستن. چه از نظر تعداد و چه از نظر کیفیت زیستی. تو دنیای استارتاپی هم همین شرایط موجوده. پس این شرط هم مهم میشه که توی این مثال محققین چه میزان از تغییرات ممکن رو پیش بینی کرده بودن؟

قبول دارم که در مثال مناقشه نیست پس میرم سراغ اصل پرسش:

شاید لازم باشه یه سری تحقیق منسجم انجام بشه رو این موضوع که این اکوسیستم واسه رشد چه کمبودایی داره و چه موجوداتی درش زیست می کنن. مثلاً تو کشورای پیشرفته استارتاپهای حوزه تکنولوژی مالی خیلی رو بورسن و تمرکز زیادی روشون هست. ولی تو کشور ما بدلیل مشخص نبودن قوانین و یا انحصار حوزه مالی توسط بانکها کمتر استارتاپی به صورت مستقل درش فعالیت میکنه و اگه بکنه مشکلات زیادی رو باید حل کنه.

اگه بخوایم با مطالعه این مثال رفتارهای مشابهی رو در اکوسیستم استارتاپی بوجود بیاریم شاید لازم باشه اول مشخصات گرگها و اکوسیستم مورد نظر رو مشخص کنیم. چیزایی که من راجع به گرگها و حیات وحش میدونم:

  • گرگ‌ها به صورت گروهی زندگی می‌کنن. محرکشون برای بقا غریزشونه.

  • نه فقط گرگ‌ها بلکه کل حیات وحش فقط به اندازه ی مصرفش از اکوسیستم برداشت می کنه.

4 پسندیده

تجربه زیستی بشر همین را نشان می‌دهد.


احتمالا بتوان این چند مورد را بررسی کرد:

۱) استارتاپ‌هایی که متصل به صندوق‌های بزرگ سرمایه‌گذاری، بانک‌ها و VC های بزرگ و قدرتمند هستند و با قدرت و پول و ضریب نفوذ و روابط عمومی و تبلیغات بالا به شکل انفجاری و تهاجمی وارد بازار می‌شوند و ترس را در دل استارتاپ‌های کوچک می‌اندازند.

این ترس باعث می‌شود استارتاپ‌های کوچک خیلی سریع تمرکزشان را روی ارزش‌های کلیدی بگذارند گه بیشترین ارزش افزوده را ایجاد می‌کند. یعنی به جای اینکه بیایند روند مرسوم رشد را طی کنند، به خاطر بقای خودشان، دنبال راهکاری بگردند که آنها را بیشتر از هر فاکتور دیگری می‌تواند برجسته کند.

برخی مواقع، این موضوع باعث نجات‌شان می‌شود و البته خیلی‌هایشان هم خورده می‌شوند و اثری از آنها باقی نمی‌ماند.

۲) قوانینی که بر اساس مدل‌های روتین و سنتی کسب و کار بنیان گذاشته شده‌اند، مدل‌های نوین را در بساری از مواقع برنمی‌تابند.
حتی عرف رایج کسب و کارهای سنتی با ارزش‌های بنیادین کسل و کارهای نوین در برخی مواقع فرق می‌کند.
همین الان اگر بسیاری از استارتاپ‌های نام‌آور ایران که ازرش چند صد میلیارد تومانی دارند، وارد بازار بورس یا فرابورس ایران شوند، از نگاه حسابداری شرکتی سنتی، شرکت‌های ورشکسته و زیان‌ده محسوب می‌شوند.

این نگاه حسابداری که مدل‌های کسب و کار مبتنی بر ارزش را نمی‌شناسد، در اقتصادهایی مثل ایران تبدیل به یک گرگ خطرناک می‌شود.

4 پسندیده

نکات جالبی مطرح شد. در عین حال به نظرم میاد استارتاپ هایی که از منابع مالی غنی تغذیه میشن، بیشتر از اینکه گرگ های اکوسیستم باشن، رقبای چاق همتا هاشون هستن.

مثل یه مرغ چاق که تو یه مزرعه ی پولدار تغذیه میشه نسبت به یه مرغ وحشی که از دنیای عادی تغذیه میکنه. این مرغ های چاق باعث غنی شدن اکوسیستم ها نمیشن و بیشتر باعث قوی شدن گونه های خودرو و وحشی و در نتیجه اکوسیستم میشن.

این هم بیشتر از جنس بلایای طبیعی هست تا گرگ!

این خوب بود، ولی هنوز نمیدونم چه جوری میشه ازش استفاده کرد.

1 پسندیده

بهتره اول اجزای اکوسیستم استارتاپی رو مشخص کنیم:

افراد، استارتاپ ها در فاز های مختلف، سرمایه گذارها، منتورها، مشاورها، فرشته های کسب و کار، ایده ها، تحقیقها، و کارهای انجام شده.

سخت بشه چنین اجزایی رو با سیستم طبیعت وحشی معادلسازی کرد، تنوع زیستی در یه پارک طبیعی خیلی بیشتر از تنوع زیستی در اکوسیستم استارتاپی هست.

1 پسندیده

###نظر شخصی

تنوع زیستی در اکوسیستم های استارتاپی بزرگ، مثل سیلیکون ولی و یا برلین هم خوب و بالاس. یعنی همه جور تیم-مربی-مشاور-سرمایه گذاری توش یافت میشه.

تو ایران کمی این تنوع دستکاری شده س، همه تقریبا با یه تم پیش میرن و دغدغه شون یه جوره.

مثلا اکثر تیم ها تریپ سنتی کار میکنن: یه تیم حول یه ایده تشکیل میدن و در اولین فرصت ها دنبال سرمایه گذارن! مربی ها، اکثرن یه چی رو ترویج میکنن، سرمایه گذارها یه جور فکر میکنن، و … .

البته تیم های قدیمی تر، قبل از اینکه کلمه ی استارتاپ باب بشه، بودن که لزوما مثل تیم های کنونی پیش نرفتن. مثلا بعید میدونم تخفیفان از اول دنبال سرمایه گذار بوده باشه و یا خودش رو استارتاپ میدونسته. و یا اپارات.

به نظرم گرگ ها، اون ده گرگ استارتاپی احتمالا چیزی هستن که با حضورشون میتونن باعث شن تیم های استارتاپی (گونه ی اکثریت اکوسیستم) دست از روال همیشگی بردارن و یه جاهایی کمتر پیداشون شه. در نتیجه ی کمتر بودنشون در اونجاها، یه سری منتورینگ ها و مشاوره های جدید پیدا شن و … .

1 پسندیده

به نظرم چیزی که در فضای استارتاپی کنونی ایران داره اتفاق میافته، این موضوعه که یک سری کسب و کارهای سنتی دارن فقط تغییر ماهیت میدن و با استفاده از پلتفرم اینترنت خودشون رو فراگیر میکنن و دیگه به مکان و زمان وابسته نیستند.
طبیعیه وقتی که بستری برای کسب درآمد ایجاد میشه همه به فکر ساده‌ترین‌ راه‌ها بیافتند. اما پس از مدتی راه‌ و روش کسب درآمد پیچیده‌تر میشه.
از این رو میشه گرگ‌های استارتاپی رو سرمایه‌گذار‌های بزرگ دونست که با تجربه و سرمایه‌ای که تزریق میکنند و خودشون هم به نوعی سهامدار استارتاپ نوپا میشن. اما پس از مدتی مشاهده خواهیم کرد که با اشباع شدن این فضای کسب درآمد قطعا استارتاپ‌هایی رو خواهند اومد که پلن‌های پیچیده‌تری برای کسب درآمد دارند، و به نوعی شاهد گونه‌های جانوری پیچیده‌تری در این اکو‌سیستم خواهیم بود.

3 پسندیده

فکر کنم اساس فرایندی که توی ویدئو بوده از منظر برهم خوردن تعادل معمول بیشتر مهم بود. چرخه گوزن و علف با حضور گرگها کمی پیچیده تر شده و امکان رشد مقطعی به علفها و درختها رو داده. به همین خاطر شاید پیچیدگی سیستم مهم باشه به نحوی:

1 پسندیده

این سئوال رو خیلی دوس دارم و فکر میکنم یکی از بهترین سئوالات برای اکوسیستم استارتآپی کنونی ایرانه. گرگها چه خصوصیاتی دارن که میتونن تغییرات شدیدی در اکوسیستم ایجاد کنن؟

دو تا نکته که به ذهنم میرسه اینه که

  • در مقابل عواملی که باعث ضعف بقیه اکوسیستم میشن، مثلا سرما یا … مقاومتر هستن.
  • گروهی کار میکنن. به شدت به گروه وابسته هستن و احساس اعتماد بسیار قوی در بین اونها وجود داره.
1 پسندیده