یه بیت شعر بخواین به کسی عیدی بدین، چی میدین؟

برای سال تحویل، میخوایم مشابه پارسال، یه بیت شعر و یا یه شعر به پادپُرسی‌های عزیز عیدی بدیم. اگه دوست داشتین در عیدیِ این نوروز و همین طور سال‌های آینده، سهیم باشین؛ کافیه اینجا بگین اگه شما بودین چه بیتی رو میذاشتین؟

نوروز ۱۳۹۶

ای بلبل خوشنوا فغان کن ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ عید است نوای عاشقان کن
چون سبزه ز خاک سر برآورد ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ترک دل و برگ بوستان کن
بالشت ز سنبل و سمن ساز ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ وز برگ بنفشه سایبان کن
چون لاله ز سر کله بینداز ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ سرخوش شو و دست در میان کن
بردار سفینهٔ غزل را ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ وز هر ورقی گلی نشان کن
صد گوهر معنی ار توانی ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ در گوش حریف نکته‌دان کن
وان دم که رسی به شعر عطار ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ در مجلس عاشقان روان کن
ما صوفی صفهٔ صفاییم ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ بی خود ز خودیم و از خداییم

3 پسندیده

من آفتاب انورم خوش پرده‌ها را بردرم

من نوبهارم آمدم تا خارها را برکنم

هر کس که خواهد روز و شب عیش و تماشا و طرب

من قندها را لذتم بادام‌ها را روغنم

گویم سخن را بازگو مردی کرم ز آغاز گو

هین بی‌ملولی شرح کن من سخت کند و کودنم

گوید که آن گوش گران بهتر ز هوش دیگران

صد فضل دارد این بر آن کان جا هوا این جا منم

رو رو که صاحب دولتی جان حیات و عشرتی

رضوان و حور و جنتی زیرا گرفتی دامنم

هم کوه و هم عنقا تویی هم عروه الوثقی تویی

هم آب و هم سقا تویی هم باغ و سرو و سوسنم

افلاک پیشت سر نهد املاک پیشت پر نهد

دل گویدت مومم تو را با دیگران چون آهنم

http://ganjoor.net/moulavi/shams/ghazalsh/sh1383/

قسمتهایی از این شعر رو محمد اصفهانی خونده. آشنایی ام با این شعر از همین آهنگ شروع شد، قسمت من سخت کند و کودنمش رو هم خیلی دوست دارم :sweat_smile: و البته دلداری بعدش رو :heart_eyes:

5 پسندیده

دختر و بهار

دختر كنار پنجره تنها نشست و گفت
اي دختر بهار حسد مي برم به تو

عطر و گل و ترانه و سر مستي ترا
با هر چه طالبي بخدا مي خرم ز تو

بر شاخ نوجوان درختي شكوفه اي
با ناز ميگشود دو چشمان بسته را

ميشست كاكلي به لب آب تقره فام
آن بالهاي نازك زيباي خسته را

خورشيد خنده كرد و ز امواج خنده اش
بر چهر روز روشني دلكشي دويد

موجي سبك خزيد و نسيمي به گوش او
رازي سرود و موج بنرمي از او رميد

خنديد باغبان كه سرانجام شد بهار
ديگر شكوفه كرده درختي كه كاشتم

. . .

فروغ فرخزاد

4 پسندیده

یا این، باز هم از فروغ، در “ایمان بیاوریم به آغاز فصلی سرد” :

من از گفتن می مانم، اما زبان گنجشکان
زبان زندگی جمله های جاری جشن طبیعتست.
زبان گنجشکان یعنی: بهار، برگ، بهار.
زبان گنجشکان یعنی: نسیم، عطر، نسیم.

6 پسندیده

عاشقم، اهل همین کوچه ی بن بست کناری
که تو از پنجره اش پای به قلب من دیوانه نهادی
تو کجا؟ کوچه کجا؟ پنجره باز کجا؟
من کجا؟ عشق کجا؟ طاقت آغاز کجا؟
“فریدون مشیری”

7 پسندیده

آمد بهار جانها ای شاخ تر به رقص آ
چون یوسف اندر آمد مصر و شکر به رقص آ
ای شاه عشق پرور مانند شیر مادر
ای شیر جوش در رو جان پدر به رقص آ
چوگان زلف دیدی چون گوی در رسیدی
از پا و سر بریدی بی پا و سر به رقص آ
تیغی به دست خونی آمد مرا که چونی
گفتم بیا که خیر است گفتا نه شر به رقص آ
از عشق تاجداران در چرخ او جو باران
آنجا قبا چه باشد ای خوش کمر به رقص آ
ای مست هست گشته برتو فنا نبشته
رقعه فنا رسیده بهر سفر به رقص آ
در دست جام باده آمد بتم پیاده
گر نیستی تو ماده زان شاه نر به رقص آ
پایان جنگ آمد آواز چنگ آمد
یوسف ز چاه آمد ای بی هنر به رقص آ
تا چند وعده باشد وین سر به سجده باشد
هجرم ببرده باشد دنگ و اثر به رقص آ
کی باشد آن زمانی گوید مرا فلانی
ک ای بیخبر فنا شو ای با خبر به رقص آ
طاووس ما در آید وان رنگ ها بر آید
با مرغ ان سراید بی پال و پر به رقص آ
کور وکران عالم دید از مسیح مرهم
گفته مسیح مریم ک ای کور و کر به رقص آ
مخدوم شمس دینست تبریز رشک چین است
اندر بهار حسنش شاخ و شجر به رقص آ

5 پسندیده

سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت

بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام

سال خرم فال نیکو مال وافر حال خوش

اصل ثابت نسل باقی تخت عالی بخت رام

" حافظ "

البته اون قسمت " نسل باقي " رو براي خيلي ها توصيه نمي كنم … در " ايران ابري " :pensive:

6 پسندیده

شما که برای همه لطف کردین لطفتان را کامل کنین
ان شا الله اون عده هم هدایت میشن

من که تا حالا شعرِ خاصی به کسی هدیه ندادم،معمولا کتاب جناب حافظ را در لحظه ی تحویل سال باز می کنم و یک شعر ناب ایشان را با تعبیری من درآوردی!خدمت دوستان حاضر در جمع تقدیم می کنم،باشد که بختی بلند و نیکو داشته باشند.
البته یه دوستی دارم که همیشه این شعر(که تو کتاب ادبیات مان بود و از قدیم به یاد داره)ورد زبونشه و فکر می کنم بی مناسبت نیست:

سر سبزترین بهار تقدیم تو باد
آوای خوش هَزار تقدیم تو باد

گویند که لحظه ایست روییدن عشق
آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد

پ.ن:فکر می کنم این مطلب قدیمی است اما جالب بود و خواستم مشارکت کنم. :slightly_smiling_face:

6 پسندیده

دیگران در تب و تاب شب عیدند ولی
مثل یکسال گذشته به تو مشغولم من…!

کاظم بهمنی

4 پسندیده

کلن احساس تنبلی می کنم، چرا یه بیت وقتی میشه یه مصرع گفت

نو بهارست در آن کوش که خوش دل باشی

3 پسندیده