از نظر شما کتاب چیه و هدف اصلی وجود داشتنش چیه؟

از دید من کتاب یک نوعی از رابطه ی انسان- انسان هست که یافته ها یا افکار یک یا چند انسان رو به مجموعه ای از انسان ها منتقل می کنه.
انواع دیگه از روابط انسان- انسان هم با ابزارهای دیگه ای مثل فیلم و سریال و روزنامه و شبکه های اجتماعی و دورهمی های دوستانه و روابط خانوادگی و … هستند.

هدف وجود داشتن کتاب هم برقراری همین نوع رابطه است طبیعتا. یعنی نویسنده (ها) فکر می کنن از این طریق می تونن چیزی که می خوان رو به بقیه منتقل کنن.

اما من یه سوال دیگه تعریف می کنم در همین راستا که بهش جواب بدم:
هدف های اصلی کتاب خوندن معمولا چیه؟

من چند تا هدف به نظرم می رسه که در آدم ها دیدم:

  • تفریح و سرگرمی: از این نظر کتاب خوندن کاملا یه کار سلیقه اییه. صرفا میشه روش بحث کرد که این سرگرمی در مقایسه با سرگرمی های دیگه مثلا فیلم دیدن چه مزایا یا معایبی داره. مثلا چیزی شبیه این مدل تحلیل
  • یادگیری: یعنی شما یک کسی رو در موضوعی صاحب نظر می دونین و با هدف یادگیری، یافته ها و دانسته های اون فرد رو از طریق کتاب می آموزین. از این نظر بین کتاب با بقیه انواع ابزار های ارتباطی تفاوت وجود داره و هر کدوم می تونن بخشی از نیاز به آموزش رو برطرف کنن. دیدن یک ویدئوی آموزشی خیلی تاثیر گذار و جذابه ولی امکان رجوع دوباره بهش سخته و دقت و سرعت دسترسی در استفاده ازش پایینه و نمی تونه جای کتاب رو بگیره.
  • کنجکاوی: مثلا یه وقت هایی دوست دارین نظرات یه نویسنده معروف رو در مورد موضوعی بدونین یا در مورد مفهومی که براتون تازگی داره چیزهایی بشنوین. هدف ِتون یادگیری نیست، بیشتر کشف چیزهای تازه است. در این مورد به نظر من کتاب در اولویت قرار نداره و می شه از محتوایی که روی وب قرار داره برای دسترسی سریعتر استفاده کرد، البته به شرطی که این محتوا کاملا سالم و بدون مخدوش بودن در دسترس باشه. علاوه بر مزیت های زیادی که داره اما خوندن با هدف کنجکاوی می تونه خطر هم داشته باشه.
  • پرستیژ: از این نظر خوندن کتاب رو میشه به خوردن آیس-پک تشبیه کرد وقتی که تازه وارد بازار شده بود! آدم احساس می کرد اگه آیس-پک نخورده باشه یه ذره از انسان بودن کم داره!! این مدل انگیزه برای کتاب خوندن رو زیاد دیدم. بعضی وقت ها هم این انگیز ناخودآگاه در آدم به وجود میاد. یکی از نشونه هاش شاید این باشه که آدم فکر کنه کسایی که کتابایی که من خوندم رو نخوندن، کمتر از من می فهمن. نمی دونم کتاب خوندن با این انگیزه و در این جو در نهایت اثر خوبی داره یا نه. اما جوامعی که افراد زیادی تحت تاثیر جو و رقابت و پرستیژ کتاب می خونن، یه آسیبش اینه که به راحتی افکارشون قابل مدیریت میشه توسط نهاد های قدرت چون مد کردن یه کتاب و چاپ اون با تیراژ بالا و در دسترس قرار دادن زیادش اصلا کار سختی نیست!

پرسش
به نظر شما انگیزه های دیگه ای به جز این 4 موردی که نوشتم برای کتاب خوندن وجود داره؟
جدای از ترویج کتابخوانی، آیا مهمه که چه نوع انگیزه ای برای کتابخوانی ترویج بشه؟

5 پسندیده