نگرانی های آتیه ایران شامل آب و عدم آموزش و پروش صحیح می شود اگر نگران آینده هستیم همین حالا باید آموزش دبستان های کشور را شخم بزنیم و پرورش اخلاقی را در شش سال اول معیار و اصل قرار دهیم به طور مثال آموزش انجام کارهای گروهی و محبت ورزی را بین کودکان بیشتر کنیم
اما در مورد آب بایستی تمام باغستان های کشور آبیاری باشلنگ را جایگزین کنند و میوه هایی با مصرف پایین آب در اولویت قرار بگیرند
من نگران وضعیت معماری شهرهامونم، ما داریم الکی الکی تراکم جمعیت رو تو همه جا زیاد میکنیم. تا چند سال دیگه همه مصرف کننده میشیم، تو شهرهایی که پر از آپارتمانهایی هست که به خاطر هیچی آپارتمان شدن.
تو غرب خیلی وقته که فهمیدن آپارتمان بدرد نمیخوره و تو فیلم هاشون میبینید که خونه هاشون رو چطور ترسیم میکنند. ولی ما … .
خیلی از مشکلات و بالارفتن بزهکاریها و مسائل عجیبمون بخاطر همین آپارتمانهاست.
بی تفاوتی و حرص و آز
من بیش ازینکه دغدغه به خطر افتادن دنیا را داشته باشم بیشتر به جاهلان میاندیشم باید از جهالت بشر جلو گیری کرد چون جهالت بشریت پایان دنیا است، مثال همین وحشی های دد منش گروه های تروریستی و خلاف کار های زنجیره ای و جنایت کاران سرسخت و خودشیفته این ها همه اگر عاقل بودند و ضد بشر نبودند به نظر شما کاری خلاف میکردند ؟ هرگز نمیکردند.
آفت یک جامعه و باعث انحطاط یک جامعه افراد جاهلی هستند که در جامعه زندگی میکنند ولی برعکس افراد آگاه میکوشیند که چیزی برای آسایش و آراخود بشر بسازند، خلاصه باید بر علیه جهالت مبازه کنیم و این مبارزه بس سترگ است که توشه اندک نه بلکه مطاعی گران میطلبد.
خصایص جامعۀ ایران
" ما خود" ، مشکلِ خودیم ، نه فقط حکومت ها
خود شناسی ، آگاهی ، همکاری و اعتما د - راه گشای آیندۀ ماست
خوشبختانه به نظر می رسد که ما برای نخستين بار بعد از سالها شروع به نگاه به اطراف خود کرده ایم و خواستار گفتگوهایی سازنده و ثمربخش با يکديگر شده ايم، و اين لحظه ای است که شايد بسياری از ما منتظر آن بوده ايم.
اکنون زمان آن رسیده تا کوششهایی در جهت افزايش اين مثبت اندیشی به عمل آوریم، و از منفی گرايی هائی که بعضی از ما دانسته يا ندانسته هنوز بدان گرايش داريم، تا آنجا که امکان داشته باشد، بکاهیم.
بهتر است سعی کنیم از معمولی ترین واکنشهائی از قبیل : اِی آقا چه حوصله ای داری، نميشه - اِی آقا خودش درست میشه - ای آقا این سنت و فرهنگ ماست - ای آقا پول کجاست. و غیره را، که متأسفانه قرنهاست با آن روبرو بوده ايم ، دوری کنیم.
حال زمان آن رسيده که نقطة پايانی برای اين نوع بی تفاوتی ها بگذاريم؟
روبرو شدن با حقايقی که ما خود بدان آگاه هستیم يکی از بهترين راههائی برای رسيدن به یک جامعۀ سالم است.
به همین منظور بعد از چند ماه نظر سنجی، از ایرانیان ساکن ایران و خارج به نتایجی رسیدم، که حاصل آنرا در زیر میخوانید. این آمار حاصل جواب 1928 نفر به سئوال زیر است:
" سه خصوصیت مثبت و سه خصوصیت منفی خودمان را بشمارید."
اين نظرها چه مثبت و چه منفی، عقايد شخصیِ پاسخگویان بوده است.
خصایص مثبت
درس خوان. مهمان نواز. دلسوز. با گذشت. خوشگذران. طبيعت پرست. با صفا. متواضع. قابل انعطاف. خون گرم. با هوش. احساساتی. خوش رو. خير خواه. ساده. اصيل. پر کار. خانواده دوست. با غرور. خوشگل. خوش بين. سخت کوش. کنجکاو. قانع. رحيم. ناجی طلب. دست و دل باز. پدر و مادری مهربان. زود رنج. اهل شعر و سفر. سنتی. رفيق دوست. نکته سنج. اهل تجدد. مغرور به مليت. احساسی در تصميم گيری. نجيب.
خصایص منفی
همدست نبودن. جاه طلب. نداشتن اتحاد. عقده دار. خود خواه. نداشتن همکاری. نژاد پرست. اجنبی پرست. حسود. بیگانه به دموکراسی. مسخره کن. يک کلاغ چهل کلاغ کن. بد قول. اهل غيبت. زود قضاوت کن. چشم و هم چشمی داشتن. پشت سر حرف زن. دروغگو. دماغ سر با لا. غلّوگو.کار مفيد سطح پايين. معاشر نبودن. خسيس. بخیل. خالی بند. ماجراجو. نا توان در تجزيه و تحليل. حراّف. چاپلوس. مادی. بی برنامه. بت پرست. مرده پرست. خود پرست.همه فن حريف. عدم ذهن استنتاج گر. محافظه کار. دو چهره. دو پارگی شخصیتی. شعارچی. بی مسئولیت. رنگ عوض کن ( … هم رنگ جماعت شو). تحصیلکردگان بی سواد. عدم اعتماد به نفس. شکاک. فقر انديشه. تند رو. تک رو. مقلّد. افراطی. ديکتاتور. وطن فروش. متقلب. چرت گو. وقت نشناس ( نه با خارجيها ). غير قابل اعتماد. نخبۀ جهان. قدرت پرست. کم سواد. تعارفی زياد. کاسۀ داغ تر از آش. اشرف مخلوقات. مرد سالار. توسری زن و تو سری خور. لجباز. خود ستا. قانع. متعصب. اهل تجمّل. بی معرفت. رشوه خوار. خود مدار. قابل خريد با قيمت ارزان. ویران گر. مدرک گرا. انتقاد نا پذير. قبلۀ عالم. خرافاتی. آينده پرست. لوس. رياست طلب. نداشتن دقت عمومی. ریاکار . نفاق انداز.
همانطور که در آمارگيریِ خصائص خودمان ديده ميشود، گر چه دارای خصائص و مشخصه های بسيار پسنديده ای هستيم، ولی بايد به پذيريم که نقاط و خصائص منفی تا کنون نه تنها بر بنيانهای اجتماعی / اخلاقیِ ما اثرات مخرب و فراوان داشته است بلکه هنوز غرق در سنت گذشتۀ خود هستیم بدون آنکه آنرا شناخته و زیر سئوال ببریم.
به همین دلیل " ما " ، خود مشکلِ خودیم ، نه حکومت ها
به نظر من" راه حل اينست که " اگرروزی جرأت کنیم، بدون هیچ پرده پوشی ضعف ها و توانایی های خود را، که از هویت ملی ما سر چشمه می گیرد، بیان کنیم، آغازی خواهد بود برای همکاری و اعتماد بيشتر، و دوری از فريبی که قرن هاست بدان خو گرفته ايم، و بدین ترتیب می توانیم ، جامعه ای سالم و آزادی را که آرزویش را داریم ایجاد کنیم.
هويت ما، از خانواده، اجتماع، آداب و رسوم، زبان، تجربه و فرهنگ ما ريشه می گيرد؛ اما هستند کسانی که هنوز در پشت هويتی کاذب و من درآوری، پنهان می شوند.
بيائيد لحظه ای بنشينيم ، و به خود و دیگران راست بگوییم، تا در یابیم که ریشۀ عیب و ضعف های ما در کجاست؟
مادۀ خام برای هر چیزی در دنیا، آگاهی است.
حال، هرگونه انتقاد یا راهنمایی و اظهار نظری را که به خاطرتان می رسد، بنویسند. زیرا اینجانب از انتقاد و عیب جویی که بنای آن بر اصلاح متن این مقاله و شاید پایه ریزیِ یک گفتگوی وسیعترو بخصوص دانش اینجانب باشد، شکر گزار خواهم بود.
انتقادی که بدون استدلال و توضیح باشد پسندیده نیست.
حافظ ارخصم خطا گفت نگيريم بر او ور بحق گفت، جدل با سخن حق نکنيم
انجام هر کاری که بتواند منافع فردی و اجتماعی و ملی را در بر داشته باشد، مهم نيست که اين کار را چه کسی يا چه گروهی يا چه سازمانی، چه موقع و يا چگونه انجام داده و یا می دهد.
باميد همکاری های ثمربخش.
پرویز رهبری
اینکه به عقب برگردیم. در کل جهان و در هربخشی فکر میکنم نگران کنندهترین اتفاق اینکه به عقب برگردیم و چیزی که در گذشته تجربه کردیم رو کلید موفقیت آینده قلمداد کنیم. مثلا در آینده ممکنه اقتصاد جهانی شکل دوران فئودالی به خودش بگیره و آینده نه کمونیسم (به عقیده مارکس) بلکه بازگشت به فئودالیسم باشه. یا مثلا دوباره تفکر لزوم تشکیل حکومتی مانند شوروی احیا و مورد توجه قرار بگیره و حامی پیدا بکنه یا مثلا اروپا دوباره راه نجات رو در فاشیسم ببینه. دوباره نگاه نژادپرستانه قرون 18 و 17 احیا بشه و …
فکر میکنم این خطر جدی است و ما انسانها ممکنه به روشهای غلطی که در گذشته مرتکب شدیم و چوبش رو خوردیم ، دوباره به عنوان کلید حل معمایهای امروز و آینده نگاه کنیم.
نگران ناآگاهی و بیسوادی و فقر فرهنگی خودم ،ایران و کشورهای کمتر توسعه یافته هستم. نگران اینکه انسانهایی که ذهنشون از حرفهای بیهوده پره و از خودشون خالیه مثل یه عروسک خیمه شب بازی با هم حرف بزنن و خود حقیقی شون با هم ملاقات نکنه . نگران اینکه ظلم و دروغ عادی بشه و به حرف راست بها ندن و…
من معمولا سعی میکنم نگران نباشم
ولی خب بازم نگرانم
اولین چیزی که همیشه ذهنمو به خودش درگیر کرده و با چند تن از اساتید در میون گذاشتم و اونا گفتن گه نگرانیت بی مورده آینده تکنولوژی است.
خیلی ها فکر میکنن که آب مشکل آینده است به طوری که اصلا اینطور نیست.
دو سوم کره زمین رو آب فرا گرفته و این آب از بین نمیره.
درسته که قسمت ناچیزیش آب شیرینه و اونم داره آلوده میشه. ولی همیشه یه راهی پیدا میشه
مثلا قسمت اعظم آب شرب عربستان از تصفیه آب دریا تامین میشه.
یا مثلا فقر
یا تخریب محیط زیست( همین کرونا باعث شد که درصد زیادی از لایه اوزون بازسازی بشه)
ولی نگرانی اصلی من ک بعضی وقتا درگیرش میشم اینه که اگه یه الگوریتم نوشته بشه که از ذهن انسان الگو بگیره که دارای خلاقیت باشه اونوقت چی میشه
یعنی اولین رباتی که دارای هوش مصنوعی خلاق باشه که به فکر تکثیر خودش بیفته و یا به فکر منافع خودش باشه آیا میشه جلوشو گرفت.
البته وقتی فلسفی به قضیه نگاه میکنم بیخیال قضیه میشم
کی به ما این مشروعیت رو داده که بخوایم واسه آینده زمین تصمیم بگیریم
شاید ما قسمتی از مسیر باشیم و فرگشت قراره آینده جهان رو به یه هوش برتر برسونه
نهایت نهایتش این میشه که تمدن به کلی نابود بشه و از نو نوشته بشه
و یا حتی کل کیهان نابود بشه و یه کیهان دیگه زاده بشه
به هر حال ما تصمیم گیرنده نیستیم.
از تماشای وقایع لذت ببریم:grinning: