به نظر شما چرا معلم ها تابستان حقوق می گیرند؟
که زندگیشون یجوری بگرده و تو تابستون برای پول نرن دنبال یه کار دیگه و همونجا موندگار بشن و معلمی رو بذارن کنار. یجورایی برای حفظ نیرو. مگه از حقوق طول سالشون کم نمیکنن دوباره تو تابستون بهشون پرداخت کنن؟ اگه نه باید بررسی بشه هزینهی گزینش و آموزش معلم جدید (با توجه به معلمهایی که ممکنه تو تابستون به علت حقوق نگرفتن از سازمان خارج شن) به پرداخت حقوق کمتر تو تابستون میصرفه یا نه. نظر شخصیم اینه که پول دادن برای کار نکردن درست نیست و دادن امتیاز دولتی به این شکل باعث تضعیف یه سازمان میشه. (مشکلات دیگهی معلمها مثل حقوق پایین با این قضیه اشتباه گرفته نشه.)
سوالم اینه که بقیهی دنیا چیکار دارن میکنن؟
توی آمریکا بعضی مدارس همون حقوق 9 ماه کار رو توی 12 ماه پرداخت میکنن، با رضایت معلم. میتونه حقوقش رو همون 9-10 ماهه بگیره.
فکر میکنم حقوقی که معلمها توی ایران تابستون دریافت میکنن کمتر از حقوق بقیهی ماههاشون باشه. خود معلمها تابستون چیکار میکنن با اینکه حقوقشون کمه؟ مخصوصن معلمهایی که سرپرست خانواده هستن.
این نکته ی خیلی جالبی بود برای من. اما در ایران تابستون حقوق دریافتی مثل سایر ماه هاست.
جالبه، اما این ایده شاید برای سالهای خیلی قبل باشه که بیکاری بیداد نمیکرد، الان خیلیا انگیزه معلم شدنشون، استخدام رسمی از ابتدای تحصیل و درآمد تضمینی ماهانه است، که در قیاس با بعضی مشاغل دیگه هم در حال حاضر قابل قبوله. وقتی فوق لیسانس فنی در صنعت حقوق کارگری چندماه یکبار دریافت میکنن، کسی از معلمی خارج نمیشه، و تعطیلاتشم انگیزه موندن رو بیشتر میکنه.
بیشتر بنظر میرسه هدف این تعطیلات صرفه جویی در هزینه آموزش و پروشه، و چون برنامه سازمانی برای استفاده ازین تعطیلات هزینه بره، برای اینکه با قطع این حقوق صدای معلما درنیاد، این تعطیلات صرف استرحت معلما میشه، که البته نیازه برای تخلیه فشار روانی سیستم ناکارآمد، اما آمادگی علمی و مهارتی برای سال جدید (که ممکنه از اهداف خوب این طرح باشه) کاملاً به خود شخص موکول میشه، پس نتیجه کلی میشه درجا زدن سیستم.
من فکر می کنم این مدت باید برای یادگیری برخی مهارت ها و آپدیت شدن وقت بگذاریم که به قول شما کاملا شخصی است و آموزش و پرورش هم برنامه ی خاص و منظمی ندارد. اما مثل اینکه هیچ کس اینطور فکر نمی کند، چون وقتی پیشنهاد برنامه ای را برای آمادگی مهرماه به اداره دادم، گفتند بهتره استارت کار از اول مهر باشه، چون هیچ کس تابستون وقت نمیزاره
جالبه که اکثر مدیر و معاونا که تابستونا هستند و بابت همین روزهای بیشتر کاری نسبت به معلما حقوق بیشتری دریافت میکنن هم دوست دارن سرشون خلوت باشه، مثلاً کلاس جبرانی براشون دردسر داره، تا حدی هم حق دارن، معاونمون میگفت بعضی بچههای شر (که اغلب درس نخوندن و کارشون به اینجا کشیده) همین تابستون که به بهونه جبرانی میان، دردسرای داخل و بیرون مدرسشون عذابیه برای همه.
من اینقدر دلم خوش بود این تابستون، چنتا از همکارم تو چاره آموزش اینجا کنارمون باشن، با هم راجع به مشکلات حرف بزنیم، خیلی هم سعی کردم تو جذبشون به پادپرس، اما فایده نکرد، در طول سال تحصیلی که وقت نداریم، تابستونم پراکنده میشیم. فکر کنم حقوق میدن کمی زندگی کنیم که منفجر نشیم یا حرکت انتحاری نکنیم، هرچند همینم بعیده، چون بیشتر با غرزدن تخلیه میشیم. اغلب معلما مثل بقیه افراد جامعه به سستی و بیخیالی و روزمرگی برای گذران عمر تا بازنشتگی رو آوردن، حتی دغدغه تغییر هم نیست. اینجاست که گاهی آدم فکر میکنه معلم با بقیه کارمندا فرقی نمیکنه.
شما کافیه بحث حقوق تابستون معلما رو فقط در جمع خودشون مطرح کنی، برای بحث، فقط همین، بعید میدونم جنجال به پا نشه، همه اینها ثمره سالها تغییر منفی در روند یک جامعست. زمانی معلمان جز با سوادترین و تأثیرگذارترین افراد جامعه بودند، درسته الان سطح سواد و تحصیلات و امکانات عمومی بالا رفته، اما این نباید دلیل افت در جامعه معلمان باشه.