در هر سه دوران مدرسه، ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان، معلمها و ناظمهامون از کتک (و گاهی لگد!) برای تربیتمون بهره میبردن! اصلا یکی از مهارتهای کلیدی که لازم بود یاد بگیریم جاخالی دادن یا فرار کردن از دست بعضی معلم ها بود. نمیدونم الان وضعیت مدارس چه شکلیه، ولی هنوز هم از بعضی دوستان که در مدارس هستن میشنوم که
پسرها بدون کتک خوردن آدم نمیشن.
تا این دیدگاه سنتی در ذهن افراد وجود داشته باشه، بعید میدونم سبک تربیت معلمها چندان تغییری کرده باشه. نظر شما چیه؟
تا جاییکه من دیدم تو مدارس دخترونه، تنبیه بدنی بسیار کمه، مگر کتککاری بین خود بچهها، یا در مقطع ابتدایی.
ولی جایگزین اون، فریاد، جیغ، توهین و تحقیر لفظی هست، مخصوصاً در برابر جمع.
دقیقاً همینه، علاوه بر این بچهها هم تا حدی شرطی شدن و یاد نمیگیرن که اگه معلم محترمانه برخورد کنه، اونا هم آداب رو رعایت کنن. مخصوصاً بچههایی که تو خانواده هم با شیوه مناسب رفتاری برای برآورده شدن نیازها یا عدم برآورده شدنشون، آشنا نشدن.
من تو دبستان پسرانه تدریس می کنم. متاسفانه چنین روشی همچنان مورد استفاده قرار میگیره. ما در دانشگاه روش های مختلف مدیریت کلاس را یادگرفتیم و فکر می کردم که نومعلمان از این روش ها در مدیریت کلاس شون بهره میگیرن و حداقل اونها از تنبیهات بدنی استفاده نمی کنن. اما سال گذشته وقتی با سه نفر از این عزیزان همکار شدم، شاهد برخوردهای خیلی بدی با بچه ها بودم.
البته به نسبت همکاران با سابقه تر آقا، خیلی کم استفاده میشد اما باز هم باعث تاسفه. در کنار اینها شاهد اتفاقات خیلی خوب و برخوردهای بسیار زیبا هم بودم.
با ذات تنبیه بدنی توی یه محیط آموزشی خیلی مخالغم منتها خودم تو مدرسه اپتدایی و راهنمایی و چند باری هم تو دبیرستان اینقدر کتک خوردم که اصلا به نظرم سیستم آموزشی کشور ما رو بدون کتک نمیشه تعریف کرد . مخصوصا تو مدارس پسرانه .
سال تحصیلی 94 - 95 یه کلاس با نوجوون های 14 الی 15 سال تو یه دبیرستان داشتم و سخت ترین کلاس من تا العان بود و طبق تجربه خودم متاسفانه یکی 2 باری که به اجبار دانش آموزی رو بدنی تنبیه کردم کلاس تا مدت ها خیلی ساکت بود و یادگیری بچه ها بهتر بود … بعد از اون تجربه دیگه هیچ کلاسی با نوجوون ها برنداشتم راستش و کلا به نظرم کنترل کلاس درس هر چی سن دانش آموز کمتر بشه سخت تر میشه و مهارت بیشتری میخواد و راستش رو بخواید توی فرهنگ ما تو سن پایین تنبیه بدنی یکی از کارساز ترین روش های کنترل کلاسه .
من خودم تجربه کردم وقتی یه معلم با ادب و خوش اخلاق باشی که دست بزن داره خیلی کلاس ساکت هست . برعکس اگر معلمی باشی که حرف های زشت میزه ولی تنبیه بدنی انجام نمیده کلاس همیشه رو هواست
سال گذشته اولین روز سال تحصیلی در جلسه معارفه همکاران، مدیر مدرسه به همکاران جدید ما توصیه کردند که برای تربیت بچه ها می توانند از تنبیه بدنی استفاده کنند.
در همون جلسه من اعتراض کردم و گفتم تربیت با چنین روشی ممکن نیست. چطور شما می توانید با پرخاش به کودکان ادب را به آنها آموزش دهید؟ اما مدیر معتقد بود که همینکه ما دانش آموزان را در مدرسه کنترل کنیم کافی است، تربیت از مدرسه برنمیاد.
همین که این روش نتیجه اش ملموسه و سریع، افراد را ترغیب به استفاده از اون میکنه!
روش های دیگ معمولا زمان بره اما تاثیرش ماندگارتر و عمیق تره! ی مدت من با بچه ها تمرین می کردم که اجازه بگیرند و حرف بزنند ، بعد از چند روز یکی از دانش آموزانم به من گفت خانم من رفته بودم خونه احسان، اون از مامانش اجازه نگرفت و وسط حرفش پرید! احسان تعجب کرد و گفت: خانم مگ قانون های کلاس، قانون های خونه هم هست؟
حالا به نظرتون اگر من تو کلاس به خاطر اجازه نگرفتن میزدم تو سرش، چه اتفاقی می افتاد؟
با این جمله هم موافق هستم هم مخالف . وقتی کلاس رو نشه کنترل کرد میشه تربیت کرد بچه ها رو ؟
به نظرم کنترل کلاس شرط لازم برای تربیت هست و برای کنترل کردن یه بچه سیستم پاداش و تنبیه یه سیستم عالی هست ولی متاسفانه ما تو مدارسمون هیچ سیستم تنبیه درستی نداریم که حتی همون تنبیه هم سازنده باشه برای همین به تنبیه بدنی رو میارن معلم ها .
فرضا تو مدارس خارجی تو فیلما دیدم تنبیهی که دارن اینه که طرف بره آشغال های مدرسه رو جمع کنه ، رختکن و سرویس بهداشتی رو بشوره ، تو شستن ظروف سلف کمک کنه ، از بعضی خدمات رفاهی مدرسه محروم بشه و …
آیا ما غیر از تنبیه بدنی و نمره اهرم دیگه ای برای تنبیه یا تشویق داریم ؟
این کارتون خیلی عالی و قابل تحسین بوده به نظرم . منتها اگر معلمی نتونه کلاس رو کنترل بکنه به نظرتون همین حرف ساده رو بچه ها ازش قبول میکنن ؟
سیستم پاداش و تنبیه کمک میکنه که دانش آموز بتونه قوانین کلاس رو بپذیره و ازشون پیروی کنی و به نظرم اونوقت زمینه برای هر جور کار فرهنگی و تربیت محیاست . به نظرم باید یه سیستم درست برای پاداش و تنبیه دانش آموز طراحی بشه و جایگزین تنبیه بدنی باشه .
چه رفتاری از جانب کودک، شایسته ی تنبیه است؟
چرا کودکان را تنبیه کنیم؟
مثلا شاید بگیم به خاطر برهم زدن نظم کلاس! آیا این اتفاق به خاطر کودک می افتد یا جذاب نبودن درس یا عدم توانایی در مدیریت کلاس؟
میخوام بگم ما باید کودکان را تنبیه کنیم یا معلمان را؟
آفرین چه سوال چالشی !
درسته یه بخشیش میتونه به دلیل جذاب نبودن کلاس باشه و معلم بخاطر این موضوع باید تنبیه بشه به نظرم . منتها یه بخشیش هم ممکنه به دلیل عدم توانایی کودک تو به تعویق انداختن لذت هاش و شیطنت باشه .
و اینجاست که نیاز به قانون تو مدارس و ناظم هایی که روی رفتار معلم نظارت کنن حس میشه به نظرم …
این بخش به نظرم نیاز به آموزش داره؛ مثلا یک دانش آموز خیلی بلده و مدام دوست داره حرف بزنه و به سوالات پاسخ بده. دستش هم همیشه بالاست و هی تو هوا تکون میده که خانم … خانم… من بگم! اگر بهش اجازه داده نشه، حرفش رو سریع میزنه و میشینه سر جاش
ما باید بهش یاد بدیم که صبر کن. .
می تونیم بگیم به خاطر عدم رعایت قانون تا 5 دقیقه حق نداری تو بحث مون شرکت کنی!
می تونیم …
من هیچ علاقه و سابقه ای در کار تدریس ندارم چون واقعا بنظرم انجام آموزش در ساختار مدارس ایران و بخصوص به بچه های کم سنو سال چیزی جز اعصاب خوردی نداره
در مدارس پسرونه هرچقدر بسمت جنوب شهر برید یا در روستا هایی که مدارس بزرگ دارند مقدار تنبیه بدنی بیشتر میشه
البته این موضوع صرفا در خصوص تنبیه دانش آموز توسط معلم یا ناظم نیست ، به دفعات مدرسه ای رو دیدم که معلم داشته فرار میکرده و دانش آموز ها دنبالش برای زدنش (دبیرستان )
در کل در مدارس پسرونه هنوز یک راه حل کاربردی و استراتژیک محسوب میشه
قطعا نسبت به سال های گذشته ( قبل از سال 90 ) مقدار این تنبیه ها خیلی کمتر شده
ولی به صفر نرسیده و فکر هم نمیکنم هیچ وقت برسه
چون عقل من میگه شاید بهتر باشه تنبیه در نظر گرفته شده برای بعضی تخلفات بصورت بدنی اعمال بشه
اتفاقا اگه همهی معلمها به قصد یادگیری از کودکان به کلاس درس بیایند، اتفاقهای خارق العادهای رخ میدهد. منتها ظرفیت رشد و یادگیری در همهی معلمها ایجاد نشده!
شما چطور به چنین مدل فکر کردنی رسیدید؟ چند نفر دور و برتون میشناسید که به این شکل فکر میکنند؟
خب فکر می کنم این نگاه بستگی به نوع تفکر ما درباره ی کودکان داره. اگر کودکان را موجوداتی ببینیم که مدام باید به آنها امر و نهی کرد و فکر کنیم که آنها چیزی نمیفهمند و این ما هستیم که باید به آنها بگوییم: بخوان، بشین، ساکت باش،یاد بگیر، حرف نزن… ناخودآگاه به سمت تنبیه کودکان برای تربیت شان می رویم.
اما اگر بدانیم کودکان خود به ذاته فیلسوف اند و گاه افکارشان سرچشمه ی بزرگ ترین اکتشافات می تواند باشد، آنها را دوست خواهیم داشت. به حرف هایشان گوش خواهیم داد، به آنها فرصت ابزار وجود خواهیم داد و فرصت تجربه کردن و خطا کردن را برایشان ایجاد خواهیم کرد.
باید کودکان را بشناسیم. نباید از انها انتظار رفتاری همچون آدم بزرگ ها را داشته باشیم. همراه آنها کودکی کنیم.
من و بعضی همکارانم که اولین فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان هستیم، آغاز و پایان سال تحصیلی جلساتی را برگزار می کنیم و درباره روش های مختلف آموزشی و تجربه هامان حرف میزنیم. تقریبا 5 نفر از آنها را میشناسم که اینطور فکر می کنند و عمل می کنند.
مراکزی که به تربیت معلم پرداخته اند، بعد از مشروطه تشکیل شدند و اسامی آن ها در دوره های مختلف تغییر کرد. در ابتدا دارالمعلمین مرکزی، بعد دانشسراها، سپس دانشگاه تربیت معلم و امروزه هم دانشگاه فرهنگیان همان مسیر را ادامه می دهد.
البته قوانین حاکم بر آنها در هر دوره تفاوت هایی داشته است. مثلا امروزه ما مدیر و بازرس به طور خاص تربیت نمی کنیم. اما در یکی از دوره ها به گمانم در دارالمعلمین ویژه به تربیت مدیر می پرداختند.
در اینجا درباره ی دانشگاه توضیحات کاملی نوشته شده است.
چقدرش را نمیدانم اما دلیلش را می شود بررسی کرد.
چرا معلم (انسان بالغ)، دانش آموز(انسان نابالغ) را مورد تنبیه قرار می دهد؟
دلایل متفاوت است اما به صورت کلی به دلیل تخطی دانش آموز از قوانین یا حداقل باید اینگونه باشد! البته معلم ها و ناظمانی هستند که با عقده هایی خفته رفتار هایی خارج از قوائد انسانی از خود نشان می دهند.
تنبیه بدنی در مدارس روستا رایج تر است. به نظر من شخص تنبیه کننده میخواهد با تنبیه بدنی و با استفاده از برتری فیزیکی برتری عقلانی را به کودک نشان دهد. فرض کنید شخصی در کوچه با قد و هیکل ۲برابر شما در مقابل شما ایستاده و به زبانی دیگر بر سر شما داد و بیداد می کند و ناگهان به شما حمله ور می شود. واکنش شما چیست؟
این اتفاق در مدارس می افتد فقط با این تفاوت که دانش آموز زبان ناظم را بلد است اما به هردلیلی پیروی نمیکند.
موضوع بسیار ریشه ای تر از چند جمله است و می شود ساعت ها بحث کرد.
در مجموع تنبیه بدنی، آموزش پیروی کردن به روش حیوانی است و آموزش پیروی کردن موضوعی است که اگر روزی ببینم آموزش و پرورش شخصی را برای هدایت کردن به این موضوع کشته است شوکه نمی شوم چون همین الان هم کشتن اتفاق می افتد فقط فیزیکی نیست و روح و روان کودک مورد تجاوز قرار می گیرد😔
به نظر بیشتر عقده های خودشون بود تا تربیت ! یادمه یه بار یه معلم دوره راهنمایی یکی از بچه های کوچه مون رو به قدری محکم زده بود که سرش شکسته بود البته اونا هم بی پاسخ نذاشتند و توسط برادر بزرگش کتک مفصلی بهش زدن😂
بله تا وقتی دیدگاه های دگم و تعصبی مد نظر و ملکه ذهنشون باشه با کوچکترین محرکی عصبی میشن و تنبیه فیزیکی میکنند و چیزیه که لا اقل در بیشتر این تنبیه ها غلطه مثلا دانش آموز درس ننوشته یا نمرش ضعیف شده و دیر میاد سر کلاس و کتک میخوره! یجاهایی مثل فریاد کشیدن و دعوا در کلاس یا حیاط که نظم به هم میخوره که متن درگیری و تضییع حقوق بچه ها هستن میشه از احضار والدین کمک گرفت و بچه رو محدود و توبیخ کرد