شنیده ها رو به نقاشی تبدیل کنیم!

بالای دو گیتی اون چیه کشیدین؟خورشیده ؟توضیحش بدین

3 پسندیده

چقدر خندیم عالی کاملا مفهوم و می رسونه
یوسف جایزه رو بده بره

4 پسندیده

اون همون حلقه ای هست که دور سر فرشته ها میاد نماد آسایشه و روی هر ۲ کره هست که میشه آسایش ۲ گیتی. ۲ تا فلش داریم یعنی آسایش ۲ گیتی ۲ تا چیزه.
با دوستان دست تو دست با دشمنان رعایت فاصله عقلانی :grin:

3 پسندیده

چقدر خوشم اومد .خیلی قشنگ تفسیر کردین . دشمنتون هم شاخ داره :grin:

4 پسندیده

متشکرم. آره دیگه دوست و دشمن باید مشخص میشد :grin: خب من جمله بعدی رو میگم هرکسی دوست داشت نقاشیشو بکشه.

  • ميزنم فرياد هرچه باداباد واي از اين طوفان واي از اين بيداد
4 پسندیده

برای شرکت کننده ی بعدی این بیت رو پیشنهاد میدم:
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
واندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو

5 پسندیده

یه سوال :thinking: به نظرتون بهتر نیست یه موضوع رو چند نفر نقاشی کنن؟ اینجوری میتونیم دیدگاه های مختلف رو ببینیم و با هم مقایسه کنیم :thinking:

5 پسندیده

فکر خوبیه. ولی خواستیم همه رو محدود به یه موضوع نکنیم که همه بتونن شرکت کنن.
ولی به نظرم هر کس دوست داشته باشه میتونه برای موضوعات مختلف که بقیه هم نقاشی فرستادن، نقاشی بفرسته، اینجوری فضا یکم رقابتی میشه و جالبتر، محدودیتی وجود نداره

4 پسندیده

واقعا نرم افزار کار آدمو راحت میکنه :sweat_smile:

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
وندر دل آتش درا پروانه شو پروانه شو

5 پسندیده

آتش و پروانه شو فهمیدم
ماجرای عنکبوت ها و خفاش ها و روح سرگردان چیه ؟:blush:

4 پسندیده

خفاش و روح سرگردان و درخت سیاه نماد حیلت و پلیدی و دورویی و سیاهیه و عنکبوت هم جزو همین دسته اس اما عاشق شده و دیرینه و پیشینه خودش رو رها کرده به سمت آتیش میره تا به پروانگی برسه :thinking:

5 پسندیده

چند تا بیت دیگه هم میزارم :
1-حباب وار براندازم از نشاط کلاه /اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد
2-خیال زلف تو گفتا که جان وسیله مساز/ کز این شکار فراوان به دام ما افتد
3-دوش شراب ریختی وز بر ما گریختی/بار دگر گرفتمت بار دگر چنان مکن
4-بیفشان زلف و صوفی را به پابازی و رقص آور/که از هر رقعه ی دلقش هزاران بت بیفشانی
5-غلام مردم چشمم که با سیاه دلی/ هزار قطره ببارد چو درد دل شمرم
6-در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا/ سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
7-شمع را باید از این خانه برون بردن و کشتن/تا به همسایه نگوید که تو در خانه ی مایی
خودم دومیش رو دارم میکشم ولی چون وقتگیره برام احتمالا شب میزارمش
بقیه هم یه تعداد زیاد موضوع بزارن هر کی خوشش اومد برداره

خیال زلف تو گفتا که جان وسیله مساز/ کز این شکار فراوان به دام ما افتد

از عناصر مینیاتور استاد رضا عباسی نگارگر مشهور مکتب اصفهان دوره ی صفویه استفاده کردم
البته نمیدونم چرا وقتی عکس رو آپلود میکنم جهتش اینجا برعکس میشه :thinking: ابهت شیره اینجوری معلوم نیست :grin:

6 پسندیده

فرشته جان،منتظرم از مدرسه بیای و بازی رو ادامه بدی. :blush: موضوع هم هر چی خودت دوست داشتی .چون معلم مقطع ابتدایی هستی یه موضوع در ارتباط با گروه سنی که باهاشون کار میکنی، انتخاب کنی هم عالی میشه .
بقیه هم یه جنب و جوشی بکنید،مگه جایزه نمیخواین شما !:thinking:

4 پسندیده

من جایزمو گرفتم دیگه انگیزه ای ندارم :thinking: بعدشم بیشترین تعداد نقاشی فعلا مال منه جایزه های بعدی رو هم دِرو میکنم :sunglasses: کجایند خاشخاشی های پر ادعا؟ :stuck_out_tongue_winking_eye:

4 پسندیده

کنجدی‌ها مشغول کمپین هستن بعدا میان سراغ این موضوع. یاده فوتبالهای دوران بچگی میوفتم، احتمالا از اون فوتبالیستهایی بودی که تا یک گل میزد، بازی رو بُرده فرض میکرد و میرفت خونه :grin: فعلا گذاشتیم انرژیت تخلیه بشه اواخر بازی میایم نتیجه رو برمیگردونیم :sunglasses:

6 پسندیده

اتفاقا من جزو اونایی بودم که والیبال بازی میکردم فوتبالیا رو حساب نمیکردم کلللللاااا :sunglasses:

4 پسندیده

تا بازی تموم نشه که از جایزه خبری نیست آقای هنرمند :blush:

از بین کنجدی ها حریف می طلبیم

کجای کارین ، من چند تای دیگه هم کشیدم ولی چون میخوام بقیه هم شرکت کنند نمیخوام الان زیاده روی کنم :wink:

2 پسندیده

والیبال؟ خوب بگو منچ و مارپله بازی میکردم، والیبال هم شد ورزش؟ یه قُل دو قُلی، تیله بازی، منچ، شطرنج با مانع :grin:، منچ امدادی، مارپله پرتابی، همه اینها سنگینتر و بهتر از والیباله.

2 پسندیده

اعتراف کنید ببینم کی به شما در خفا جایزه داده!:thinking: جایزه ی قبلیتون چی بوده که بعدی ها رو قراره درو کنید؟

3 پسندیده

ما اهل سنگین زدن نیستیم همون سبکش برامون کافیه :grin: عوضش اشتباه نمیزنیم :joy:

2 پسندیده