فیلم فروشنده اصغر فرهادی، خوب یا بد؟

کاملا متوجه منظورتان هستم. بگذارید از یک فیلم خوب مثال بزنم:

فیلم مرثیه‌ای برای یک رویا را احتمالا دیده‌اید. اگر ندیده‌اید پیشنهاد می‌کنم ببینید. همه ما همیشه در مورد اثر مواد مخدر و بلایی که سر آدم می‌آورد شنیده‌ایم. اما ترس، نفرت و تلخی‌ای که از این فیلم به من منتقل شد به قدری زیاد بود که بار اول، دیدن فیلم را نیمه‌کاره رها کردم. چند سال طول کشید تا دوباره جرئت کنم فیلم را به طور کامل ببینم. این نمونه یک فیلم خوب است، فیلمی که با قدرت تصویر (و نه هیچ چیز دیگری خارج از دنیای فیلم) مفهومی را منتقل می‌کند.

در طرف دیگر، سینمای خانم تهمینه میلانی را داریم. سینمایی که می‌خواهد حرف‌های مهمی بزند، از جمله رنج‌هایی که زنان در یک جامعه مرد سالار تحمل می‌کنند. همه ما تا حدی به این موضوعات در جامعه‌مان آگاه هستیم. اما آیا پیش آمده که فیلم‌های خانم میلانی شما را میخکوب کند؟

این که محتوای فیلم چیست به تنهایی کیفیت فیلم را مشخص نمی‌کند. این که یک فیلم به موضوع مواد مخدر بپردازد، ارزش فیلم را بالا نمی‌برد. فیلم خوب باید بتواند با تصویر (و نه صرفا دیالوگ‌های شعاری) مفهوم را منتقل کند. فیلم خوب نیاز چندانی به پیش‌زمینه‌های ذهنی ما درباره یک موضوع ندارد. آیا سینمای اصغر فرهادی درباره جامعه‌مان به ما آگاهی جدیدی می‌دهد؟ آیا ما را از وضعیتی که داریم می‌ترساند؟ آیا ما را از دروغ و بی‌اخلاقی متنفر می‌کند؟ جواب منفی است.

من سینمای فرهادی را در دو مثالی که زدم، بیشتر نزدیک به سینمای تهمینه میلانی می‌بینم نه سینمای آرونوفسکی. از @saeed_taghavi دعوت می‌کنم که به این بحث بپیوندد.

7 پسندیده