این مسئله ابعاد وسیعتری از گردشگری دارد. یکی از دلایلی که باعث میشود خیلی از سیاستمدارهای زن وارد ایران نشوند همین است. در گفتگو با همکارانم متوجه شدم که خیلی از گردشگران فقط به همین یک دلیل دور ایران را خط قرمز میکشند.
تنها ترکیه نیست. حتی در عربستان سعودی (و سایر کشورهای عربی) حداقل سیاستمدارها شامل قانون حجاب اجباری نمیشوند.
فکر میکنم این انتخاب خود مردم هست. حتی اگر این را دوست نداریم، چون اکثریت این چنین میخواهند باید به آنها احترام بگذاریم.
البته فکر نکنم همه این رو بخوان، چون وقتی عقاید مذهبی جایگزین عقاید ملی گرایی و ایرانی بودن شود، به همچین بن بستی میرسیم. چون برای جایگزین کردن این قضیه همه کارها سیاسی میشود
درود بر شما .کاملا حق با شماست .در قوانین این سایت خوندم که صحبت از مسائل سیاسی و مذهبی عنوان نشه اما چطور می شه در جامعه ای که تمام ابعاد اجتماعیش به شدت با مسائل سیاست و حتی مذهب آمیخته شده نشه بحث های مختلف مطروحه رو به این دوبخش ربط داد؟!!
در بحث گردشگری قطعا ما بن بست های بزرگ سیاسی و ایدئولوژیک فکری برخورد می کنیم که موانع بسیار بزرگ و غیر ممکنی رو ایجاد می کنن که باعث می شه ایران هیچ وقت نتونه به یک کشور پویای صنعت گردشگری تبدیل بشه …
ببینید با گسترش اقامتگاه های بومگردی قضیه هزینه زیاد هتل ها تقریبا منتفیه و اینکه کسی که میخواد بیاد ایرانو ببینه دنبال دیسکو و نوشیدنی نیومده و این حجاب حتی یکی تجربه نو و جدیده براش. تو خیلی از کشورها این مسئله وجود داره که شما باید یه سری قوانینو رعایت کنید.
ما تقریبا میتونم بگم ارزونترین وسایل حمل و نقل عمومی رو تو دنیا داریم و مترومون حتی از خیلی کشورهای اروپایی بهتره. قضیه کارت هم با وجود این که جدیدا در حال حل شدنه اما تو راهنمای سفر به خیلی از کشورها چه فارسی و چه انگلیسی سرچ کنید نوشته حتما پول نقد داشته باشید. خصوصا اگه بخواین تو شهرای کوچیک و روستاهاشون برین.
یکم به نظرم سیاه نمایی نکنیم. کسی که میاد ایران میدونه دنبال چی اومده. یکی از بزرگترین دلایلش این جویه که کشورهای دیگه درباره امنیت ایران و مردم ایران درست کردن. آمار نشون داده وقتی که برای خارجی ها شکل واقعی ایرانو توضیح میدی و امنیتی که وجود داره، خیلی ها مشتاق میشن که بیان. گردشگری ایران روز به روز داره حالش بهتر می شه.
امار نشون داده که با گسترش اقامتگاه های بومگردی بیشتر خارجی ها علاقه شدیدی به اقامت در این اقامتگاه ها دارند. هر کشور و جایی هم قوانینی داره که یک توریست باید رعایت کنه در ایران حجاب و در کشورهای دیگه چیزهای دیگه. با وجود اینکه درسته جشن ها کم رنگ ترند که اوضاع خیلی بهتر داره میشه اما همین عزاداری ها مثل تاسوعا عاشورا که برای ما جذابیتش کمرنگ شده، برای خارجی ها بسیار جذابه؛ مثل خیلی از مراسم هایی که شاید به نظر افراد در کشور خودشون ممکنه مسخره باشه، اما ما برای دیدنشون میریم. و در همه جای دنیا ورودیه ها وجود دارند این که ما کمبودهایی داریم درسته اما بخوایم بگیم ایران کاملا بده این طور نیست.
با وجود این که من هم با شما هم عقیده هستم که اوضاع در ایران خیلی بد نیست اما:
البته اگر حمل و نقل عمومیای وجود داشته باشد. تنها تهران و مشهد که مترو دارند را در نظر نگیرید. من چهار سال در زنجان زندگی کردم. مترو که هیچ، اتوبوس هم وجود نداشت.
حتی مراکش هم اینطوری نیست. نمیشود چند هزار یورو را در جیب نگه داشت. اگر پولتان را بدزدند یا گماش کنید چه احساسی به شما دست میدهد؟
تا حد زیادی درست است اما هستند کشورهایی مثل کوبا و کره شمالی که خیلی از محدودیتهایی که به مردم خودشان اعمال میکنند را برای مسافران خارجی نادیده میگیرند.
من دو ماهه دارم برنامه سفر ایتالیا می نویسم و تقریبا تمام سایت های انگلیسی زبان رو سرچ کردم. خصوصا در سفر به ونیز و جزایر کوچک تر همه جا نوشته پول نقد داشته باشید. سیاه نمایی نکنیم
و خیلی از کشورها همچنان توریست ها رو هم مجبور می کنند که مثل مردم رفتار کنند. در ضمن یکساله که تو ایران تصویب شده که پلیس درباره حجاب به توریست تذکر ندهد و تقریبا هم همین طوری شده.
با یقین میتوانم بگویم که هتل پنج ستاره اصلا در اولویتهای سفر یک شخص اروپایی نیست. اروپاییها به دنبال محیطی آرام، تمیز و ارزان هستند. این را بارها از نزدیک تجربه کردهام.
بزرگترین موانع رشد گردشگری در ایران نه هتل های پنج ستاره هستند و نه محدودیت های اسلامی. بزرگترین موانع رشد گردشگری ایران نه تنها به نظر من بلکه بر طبق تحقیقات:
اول و اول دید سیاسی کلی به ایرانه! خیلی ها در جهان ما رو تروریست می دونن و از سفر به ایران می ترسن. آگاه سازی و کمک به شناخت ایران اولین و بزرگترین قدم برای رشد گردشگری در ایرانه.
دوم تمام آژانس ها و شرکت هایی که در نمایشگاه های خارجی شرکت می کنن اغلب یک مسیر تکراری مثل شیراز، یزد اصفهان رو معرفی می کنند و خیلی از مردم دنیا نمی دونن ایران چه شکلیه.
سوم عدم معرفی بومگردی ها و یکپارچه سازیشون برای معرفی به خارجی هاست. با امکانات موجود تقریبا می تونیم بگیم اقامتگاه های بومگردی یکجورهایی حکم هاستل رو در ایران داره چون ما هاستلی نداریم و خارجی ها هیچ جوری دسترسی به اطلاعات این بومگردی ها و نحوه رزروشون ندارن.
چهارم محدود بودن برنامه غذایی ماست. خیلی از اروپایی ها به گیاهخواری رو آوردن و وقتی با آژانس ها مکاتبه می کنن می فهمن که یا باید مرتبا خودشون خرید کنن و یا بیخیال سفر به ایران بشن. ما تو رستوران هامون غذاهای گیاهی مناسب و مطابق سلیقه کشورهای دیگه نداریم.
و پنجم: سیاه نمایی بزرگ خود ایرانی ها! همین جا هم تو جوابا دارین این سیاه نمایی ها رو می بینین. بار اولی که یزد رفته بودم از یکی ادرس پرسیدم گفت غریبی؟ گفتم بله اومدم یزد رو ببینم. گفت اینجا مگه چی داره این همه راه اومدی؟ این تجارب مشابه در خیلی شهرها تکرار شده. خیلی از کسانی که به زندگی در تهران می نازند مطمعنم خیلی از دیدنی های تهرانو ندیدین و تفریحاتشون به پاساژگردی و صرف شام و نهار تو رستوران خلاصه می شه. تا زمانی که خودمون شناخت نداریم از چیزی چطور به بقیه توصیه اش کنیم؟ خیلی هامون اون حس وطن دوستی و ملی گراییمونو از دست دادیم در صورتی که این ها هیچ ربطی به سیاست و دولت نداره. با فعالیت هامون تو شبکه های اجتماعی حتی با چند تا هشتگ گذاری به زبان های دیگه از خوشیهامون در ایران می تونیم شکل کشورمون رو به دنیا یه جور دیگه معرفی کنیم. به همین سادگی! ولی کلا شدیم انسان هایی سیاه نما و منتقد. جدا خودمون چیکار می کنیم؟
فکر میکنم بهترین مرجع برای پاسخ به سوال شما بررسی بحثهای تریپادوایزر درباره ی ایران هست. ریویوهای خیلی خوبی درباره بعضی شهرهای ایران در این سایت در دسترس هست که کمک بزرگی به گردشگرها میکنه. در عین حال بد نیست به داستان سفر به ایران از زبان دوست پرتغالیمون هم درباره سفرش به ایران توجه کنیم. چالشهایی که ایشون در سفر به ایران تجربه کردن:
نبود غذاهای مناسب گیاهخوارها
ناتوانی مردم محلی در انگلیسی صحبت کردن
سختی رزرو هتل ها و بلیط قطار و هواپیما
اختلاف هزینه بلیط برای مردم محلی و گردشگرها تا ۱۰-۱۵ برابر
حجم بالای زباله در طبیعت
و در نهایت همون طور که خودتون اشاره کردین کارت اعتباری
ایشون هم از تریپادوایزر برای برنامه ریزی برای سفرشون کمک گرفتن!
یکی از مهمترین موانع گردشگری ایران نبود ارتباط بانکی هست و اینکه ما نمی تونیم با بانکهای خارجی اقدام بکنیم. و در ضمن نامشخص بودن و غیرقابل پیش بینی بودن سفرهاست.
تجربه شخصی
من به تازگی که وارد اروپا شدم و سعی کردم شهرهایی مختلف اروپا رو بگردم. چندتا نکته خیلی مهم هست که برایی من به عنوان گردشگر خیلی مهمه.
اینکه بتونم با استفاده از کارت بانکی هتل رزرو کنم. برای این موارد شما میتونید از نرم افزار بوکینگ دات کام استفاده کنید، ولی اگه تهران رو چک کنید جز تعداد محدودی هتل باقیشش اصلا امکان پذیر نیست.
اینکه بشه اینترنتی بلیطم رو چک-این کنم، ولی برای فرودگاه امام همچین چیزی تعریف نشده.
سیستم مترو و اتوبوسهای تهران رو گوگل مپ پوشش نمیده. در نتیجه وقتی من مثلا از فرودگاه امام تا کرج رو چک کردم عملا نتونستم خط مترو یا خط اتوبوس رانی رو پیدا کنم و برام خیلی ترسناک تر میشه. برای ادمهای اینجا اینکه نتونن برنامههای اتوبوس رو چک کنن و یا نتونن با گوگل مپ مسیرشون رو تا هتل پیدا کنن، خیلی ترسناکه.
با توجه به اینکه امکان خرید بلیط هواپیما با کارتهای بانکی خارجی وجود نداره، عملا وقتی وارد ایران میشید ارتباطتون با تمام اموالتون تو خارج کشور قطع میشه؛ انگار شما تمام کارتهاتون گم کرده باشی.
نبود توصیف نامه ها. یه نکته خیلی جالب وقتی با توریستهای شرق اسیا برخوردم، این بود که تو اون کشورها یه سری ادمها هستن که میرن کشورهای مقصد گردشگری و کلا تمام جاذبه های اون شهر رو می بینن و بعد از اون وقتی برمیگردن یه کتابچه راهنما مینویسن در مورد اینکه چطور باید رفتار کنن، چه جاهایی رو باید ببینن، چه غذاهایی رو باید بخورن و چه کارهایی رو باید انجام بدن.
گوگل ترنسلیت هم متاسفانه خدماتش برای ترجمه تصویری فارسی موجود نیست. در نتیجه من اگه بخوام چیزی رو متوجه بشم و زبان فارسی بلد نباشم کارم سخت هست.
بحث نهایی
واقعیت وقتی برخی از مهمترین زیرساختهایی توریست رو نداشته باشیم انتظار زیادی نباید داشته باشیم چون این موضوع با زیر ساخت هامون نمی خونه.
که البته قیمت همان هتلها در مقایسه با شهرهای اروپایی به طرز وحشتناکی گران هست.
بخش حمل و نقل عمومی در وبسایت فرودگاه امام یک صفحه خالی است. تصورش را بکن، تکلیف حمل و نقل عمومی فرودگاه بین المللی پایتخت مشخص نیست. وای به حال بقیه فرودگاهها.
البته اگه امکانات هتل ها رو با مقابل به مثلشون در اروپا مقایسه کنیم متوجه میشیم که اتفاقا گرون نیستند. نکته اینجاست که هتلهاا و هاستلهاا اصلا تو برنامه هایی رزرو هتل قابل دسترسی نیستند . هتلهایی که قابلیت رزرو دارن همگی پنج ستاره یا بیشتر هستند
پراگ کوچیکتر و خلوتتر از تهران هست، مثلا همجمعیت و هماندازه اهواز؛ و اگه سایز و تعداد سکنهي یه شهر رو معیاری از توسعهی اون در نظر بگیریم، و فرض کنیم قیمت هتلها هم به توسعهی شهر و نیاز افراد بستگی داره؛ بهتره قیمت هتلهای پراگ رو با قیمت هتلهای اهواز مقایسه کنیم.
من هیچ شناختی از مکانهای تهران ندارم و در ضمن یه آدم گیج از لحاظ جیپیاس ذهنی هستم! یعنی مسیرها، جهتها و مکانها رو گم میکنم! ولی به هیچ وجه برام تو تهران گشتن ترسناک نیست و تا الان گم نشدم. یا اگه گم شدم تو کمتر از نیم ساعت پیدا شدم. همیشه هم مسیرهام رو از گوگلمپ درمیارم و در ضمن اکثرا با مترو و اتوبوس میرم این ور و اون ور.
این توضیح رو هم بدم که فارسی بلد بودن به هیچ وجه در مسیریابی کمکم نمیکنه! چون معمولا از کسی تو مسیر چیزی نمیپرسم. فقط به تابلوها توجه میکنم که اونها هم (تا حد خوبی) انگلیسی رو پوشش میدن.
توصیفنامهها یا سفرنامهها الان به راحتی تو وب و یا شبکههایی مثل اینستا در دسترس هستن. و ایران رو هم پوشش میدن.
معمولا گردشگرها افرادی ماجراجو هستن، برای همین بعضی از این ترسها و نگرانیها، هیجان سفر رو بیشتر میکنه! و میشه از بعضی از این نقاط ضعف (که واقعا در زیرساختها موجوده!) استفاده کنیم و اونها رو به شکل نقطه قوت برا افراد خاصی بروز بدیم.
موافقم که اصل گردشگری راجع به روستاها و مناطق بکر هست. و به نظرم باز هم بهتره نگران دسترسیهای تکنولوژیک محلی نباشیم. هر چند حواسم هست کسی که میخواد بره روستای مصر، اول لازمه به تهران برسه و … . ولی مقدار کمی از سفرش در شهرهای بزرگ هست.
نمیگم ما برا گردشگری یه جای کامل و ایدهآل هستیم! خیلی چیزها هست که لازمه بهتر شه. ولی برا توسعهی گردشگری میشه رو نقاط قوت مانور داد، به جای اینکه نگران این نقاط ضعف زیرساختی بود.
فرض کنین یه بچه دارین از ریاضی گرفته ۱۰ و نقاشیش شده ۱۹، به نظرتون روی مهارت نقاشیش کار کنه موفقتر میشه یا روی تواناییهای ریاضیش؟
این درست است اما هزینههای بالای نیروی انسانی در اروپا را هم باید در نظر گرفت. اصلا بیایید پراگ را با اصفهان و تهران را با نیویورک مقایسه کنیم. باز هم به همین نتیجه میرسیم که هتلها در ایران گران هستند.
اصلا همه اینها به کنار. حتی هتل سه ستاره زنجان از هتل سه ستاره پراگ گرانتر است.
خوب چند تا نکته در مورد ترس و ماجراجویی.
متاسفانه توصیف شما از توریست غلطه. خیلی از توریستها منظورشون ار دیدن ناشناخته هاست نه شرایط بد و غیرقابل پیش بینیست. مثلا من یه همکار ژاپنی دارم که خیلی اهل سفر کردن هستند منتها بر خلاف تصور شما اون قشر ماجراجو یه بخش کوچکی از ادمها هستن و بخش بزرگیشون ماجراجویی منطقین. با این تعریف که نسبت به رفتن و کشف مکانهایی جدید خیلی علاقه مندی نشون میدن. ولیی مثلا مثل ژاپن خیلی از کشورها هستن که تو سایت وزارت امور خارجشون کشور ایران رو از لحاظ امنیتی با رنگ قرمز نشون دادن و به ساکنانش توصیه کردن در صورت امکان نرید.
باید فضا رو دید و در مورد اینکه ما چقدر ظرفیت دارین منطقی نگاه کرد. فرض کنید شما یه هتل پنج ستاره خیلی مجلل تو قله یه کوه بسازید که هزارتا اتاق داشته باشه و اصلا به فکر تله کابین یا مسیرهایی که میتونه مسافراندبه اونجا منتقل کنه نباشید بگید من فقط هتل برایی کسایی میسازم که بتونن خودشون از کوه بالا بیان من فقط سعی میکنم کیفیت هتلمو بالا ببرم.( شما امکان تبلیغاتم ندارید) حالا به نظرتون چند سال باید منتظر باشید که هتلتون به سود دهی برسه
سال ۲۰۱۴ تعداد توریستهای مراکش ده میلیون نفر و تعداد توریستهای ایران پنج میلیون نفر. وسعت ایران تقریبا سه برابر وسعت مراکش هست. حالا به نظرتون امنیت، دسترسی، تکنولوژی در مراکش بهتر از ایران هست؟
به نظر من میرسه فیلم کازابلانکا خودش برای جذب این توریستها به مراکش کافیه. برای ما چی؟ فیلم سیصد؟
کلا حرفم اینه که برای افزایش گردشگر الان خوبه روی تقویت نقاط قوت و یا تبدیل نقطه ضعفها به نقطه اتکا کار کنیم به جای برطرف کردن نقاط ضعف. همون درصد کوچک توریستهای ماجراجو، یعنی تعدادشون فقط پنج میلیون نفر هست؟
در این زمینه هم کاملا باهاتون مخالفم. چون فاصله مراکش با اروپا خیلی خیلی کمتر از ایرانه و از طرفی مراکش تبلیغات خیره کننده ای انجام میده. متوجه شما هستم که میگید باید رو نقاط قوت کار کرد ولی ببینید ما الان یه سری ادم تو ایران داریم که ادعا دارن ما چه احتیاجی به خارج داریم؟ این ادمها بعضا کارهایی میکنن که اون توریستهای ماجراجو نه تنها تبلیع ایران نمیشن که هیچ، بلکه کاملا مانعی برای ورود میشن.
به عنوان مثال چند وقت قبل امام جماعت یکی از مساجد تاریخی یه نقطهی توریست جذب کن به ذهنش رسید که توریستها که از توالت مسجد استفاده میکنن، دستشویی رو نجس میکنن در نتیجه یهو تصمیم گرفت که سر ظهر دستشویی رو روی تمامی توریستها ببنده در نتیجه یه توریست تو توالت گیر کرد و … .
اما از اونجایی که من ادم غرغرویی نیستم و همیشه چندتا راه حل تو جیبم دارم میخوام تا چندتا راه حل پیشنهاد بدم.
اینستاگرامرها
واقعیت من قبلا به این قابلیت فضایی مجازی پی نبرده بودم، ولی بعدها که بهش پی بردم خیلی علاقه مند شدم تا از قدرتش برای نشون دادن زیبایی های کشورم استفاده کنم. این موضوع وقتی به ذهنم رسید که یه همکارم از من پرسید که شما تو ایران فقط کویر دارید و من چون قبلا کلی عکس خوشگل از جاده اسالم به خلخال داشتم تونستم نظرشو عوض کنم.
حال تصور کنید این همه دانشجویی ایرانی مقیم خارج هربار که به ایران میان سعی کنن از زیبایی های توریستجذبکن عکس بگیرن و به دوستانشون نشون بدن. حتی خیلی خوب میشه که سازمان میراث فرهنگی برای این بچه ها حالا با هر خواستگاهی که هستن (شهرستانی که اصالتشون ازش میاد) کلاسهای کوچیک معرفی اماکن تاریخی و حتی عکس برداری تاریخی بذاره. این بچه ها میتونن با قدرت هرچه تمام تر شهرستانشونو به دوستان خارجیشون معرفی کنند. و البته بهشون شرایط گرفتن ویزا و سایر موارد رو اموزش بده و در عوض براشون تورهای گردشگری رایگان بذاره.
اگاه سازی عمومی
تمام ادمهایی که تو ایرانن و البته به زبان یه کشور مسلطن تو یه سایتی اطلاعاتشون رو بذارن و در صورت امکان راهنمای توریستهای ماجراجو باشن و البته بابتش مبلغی هم دریافت کنن. این وسط چگونگی گرفتن تاکسی گرفتن و سایر موارد رو به اونها اموزش بدن. اینطوری هم دانشجوهای فارغ التحصیل که کاری ندارن با مزایای توریست اشنا میشن و هم توریستها با ایران بهتر اشنا میشن. فقط کافیه که این ادمهای خاص ای دی تلگرامشونو تو سایت بذارن و در مواقع نیاز به اون ادم مشورتهایی لازم رو بدن.
ایجاد خواسته بین مردم
فرص کنید که هرکدوم از دانشجوهای قشر دوم بخوان با مسئولین شهرشون جلسه بذارن و ازشون خواهش کنن که امکانات رو فراهم کنن. در نتیجه با اگاه کردن مردم عادی مطالبه ایجاد و شرایط برای ادمهایی که میگن ما به دنیا احتیاجی نداریم سختر میشه.
ببینید چیزی که مشخصه از دولت مردان ما ابی گرم نمیشه، ولی اگه خود قشر دانشگاهی یه حرکت عظیم رو شروع کنه میتونه هم از منافع توریستها منتفع بشه هم به اقتصاد کشور کمک بکنه.
خیلی بحث خوبی بود ولیکن به دو دسته خارجی و داخلی باید دقت کرد 1 - در بخش خارجی که بزرگترین مشکل ما است , کشور ما معرفی بسیار بدی دارد و به اون به عنوان یک کشور بسیار ناامن نگاه میشود, اخرین خطای ما هم حمله موشکی به هواپیمای اکراینی بود.
2 - در بحث داخلی باید بازار رو دسته بندی کرد و برای مخاطب های اصلی برنامه ریزی کرد , بطور کلی الان ایران رو به یک کشور تاریخی و ماجراجویانه می شناسند , لذا کسی که سفر میکنه مشکلی با حجاب , هتل 5 ستاره , سرو مشروبات الکلی , زندگی شبانه و … نداره . لذا باید برای در سگمنت از بازار توریست ورودی برنامه ریزی کرد و بهترین پکیجها رو طراحی کنیم.