موانع رشد گردشگری در ایران چه هستند؟

با چند چیز در این بحث‌ها موافق نیستم:

  • پراگ کوچیک‌تر و خلوت‌تر از تهران هست، مثلا هم‌جمعیت و هم‌اندازه اهواز؛ و اگه سایز و تعداد سکنه‌ي یه شهر رو معیاری از توسعه‌ی اون در نظر بگیریم، و فرض کنیم قیمت هتل‌ها هم به توسعه‌ی شهر و نیاز افراد بستگی داره؛ بهتره قیمت هتل‌های پراگ رو با قیمت هتل‌های اهواز مقایسه کنیم.

  • من هیچ شناختی از مکان‌های تهران ندارم و در ضمن یه آدم گیج از لحاظ جی‌پی‌اس ذهنی هستم! یعنی مسیرها، جهت‌ها و مکان‌ها رو گم میکنم! ولی به هیچ وجه برام تو تهران گشتن ترسناک نیست و تا الان گم نشدم. یا اگه گم شدم تو کمتر از نیم ساعت پیدا شدم. همیشه هم مسیرهام رو از گوگل‌مپ درمیارم و در ضمن اکثرا با مترو و اتوبوس میرم این ور و اون ور.

    این توضیح رو هم بدم که فارسی بلد بودن به هیچ وجه در مسیریابی کمکم نمیکنه! چون معمولا از کسی تو مسیر چیزی نمیپرسم. فقط به تابلوها توجه میکنم که اونها هم (تا حد خوبی) انگلیسی رو پوشش میدن.

  • توصیف‌نامه‌ها یا سفرنامه‌ها الان به راحتی تو وب و یا شبکه‌هایی مثل اینستا در دسترس هستن. و ایران رو هم پوشش میدن.

  • معمولا گردشگرها افرادی ماجراجو هستن، برای همین بعضی از این ترس‌ها و نگرانی‌ها، هیجان سفر رو بیشتر میکنه! و میشه از بعضی از این نقاط ضعف (که واقعا در زیرساخت‌ها موجوده!) استفاده کنیم و اون‌ها رو به شکل نقطه قوت برا افراد خاصی بروز بدیم.

  • موافقم که اصل گردشگری راجع به روستاها و مناطق بکر هست. و به نظرم باز هم بهتره نگران دسترسی‌های تکنولوژیک محلی نباشیم. هر چند حواسم هست کسی که میخواد بره روستای مصر، اول لازمه به تهران برسه و … . ولی مقدار کمی از سفرش در شهرهای بزرگ هست.

نمیگم ما برا گردشگری یه جای کامل و ایده‌آل هستیم! خیلی چیزها هست که لازمه بهتر شه. ولی برا توسعه‌ی گردشگری میشه رو نقاط قوت مانور داد، به جای اینکه نگران این نقاط ضعف زیرساختی بود.

فرض کنین یه بچه دارین از ریاضی گرفته ۱۰ و نقاشی‌ش شده ۱۹، به نظرتون روی مهارت نقاشی‌ش کار کنه موفق‌تر میشه یا روی توانایی‌های ریاضیش؟