سلام دوستان عزیزم.
دوستان نظرتون با داشتن روزی برای برداشتن یک زباله از روی زمین چیه؟
یعنی یک روز از هفته رو اختصاص بدیم به برداشتن یک زباله از روی زمین.
زمینی به جز اطاق منزل. یک زمین عمومی. توی بیابان، خیابان، فروشگاه و غیره.
با این هدف که هر روز به خودمون یادآوری کنیم که این کار چقدر آسونه. و چقدر میتونه محیط رو به حالت طبیعی خودش نزدیکتر کنه.
و وقتی این جنبش بین هزاران نفر پخش بشه، چقدر گردشگران بسیاری در طبیعت و روستاها خواهند گشت که نه تنها زبالهای در طبیعت رها نمیکنند، بلکه زبالههای طبیعت رو هم جمع میکنند.
به نظرتون چه روزی برای این کار خوبه؟
چطور میتونیم این کار رو گسترش بدیم؟
چه قواعدی داشتهباشه؟
من لاله رو به این چالش دعوت میکنم تا جواب بده
دوستان دیگه هم دعوتین @lolmol
یه ایده که به ذهنم رسید برداشتن یک زباله در روزهای یکشنبه است.
هر دوتاشون یک دارن.
میتونیم توی این روز توی اینستاگرام چالش بذاریم و عکس بگیریم
به نظرتون چه اسمی برای این روز قشنگه؟
مثلا یکشنبههای زبالهبردار.
یا هر یکشنبه یک زباله از یک زمین
چه عکس خوشکلی برای نماد این روز میتونیم استفاده کنیم؟
خب اگر فرهنگ سازی بشه و همه زباله رو در سطل زباله بندازند بهتره مگرنه این روزهای برداشتن زباله فقط برای یک عده بار اضافی تولید میکنه و عده دیگر همچنان زباله رو در محیط زیست رها میکنن و میبینن همه چیز خوبه و افرادی غیر از شهرداری هم کمک میکنن دیگه با خیالی راحت تر این کار رو انجام میدن.
به نظرم میشه ترتیبی اتخاذ کرد که اونهایی که زباله رو در محیط زیست رها میکنن هم کار درست رو انجام بدن
مگرنه کسانی که این پویش ها رو انجام میدن هم از قبل دارن رعایت میکنن .
خب یک روش ایجاد سهولت و تامین امکانات برای دفع زباله است بطوری که ساده ترین کار همین انداختن زباله در سطل های زباله باشه و روش بعدی اینه تولید زباله و مواد یکبار مصرف خیلی کمتر بشه و روش بعدی عاید شدن پول و درآمد از طریق فروش و تحویل زباله باشه مورد آخر و ناچارا باید جریمه و تنبیه برای افرادی که با وجود تمام امکانات و سود برای محیط زیست و خودشون همچنان زباله میریزند اعمال بشه جریمه هم میتونه لزوما پول نباشه و مثلا یک بازه کوتاه جمع آوری زباله و… باشه
نظر کلی ام اینه که بین این همه روز و اتفاق که تو تقویم داریم، واقعا جای یه همچین روزی خالیه! یه یادآوری کوچیک و یه تقه س به همه افراد که زباله های کمتری رو تو جایی غیر سطل زباله بندازن!
ولی برای شروع مشابه آرمان فکر میکنم و به نظرم نیاز به جنبش و کمپین نیست. یعنی کارهای خیلی اساسی تری پیش از کمپین نیازه.
من با این صحبت آرمان موافقم، با اینکه لزوما ربطی به پرسش اصلی نداشت!
یه زمانی تو جوونیها، برای اینکه بتونم تو پیاده روی هام کمی لذت بیشتری داشته باشم دسته هایی برای برداشتن زباله از زمین تهیه کردم و بعد متوجه شدم جاهایی که پر از زباله س، عملا وقتی زباله رو از زمین برمیدارم، باید مدت طولانی تو دستم نگه دارم که بتونم به یه سطل برسم که زباله رو بندازم توش!
بعضی از افراد ماجراجوی طبیعت دوست، از جمله خود شما نیاز به چنین کمپینی نداری! و مطمئنم زیاد تو مسیر کوهنوردی هات دیدی افرادی که یه کیسه هم دستشونه و زباله ها رو از مسیر جمع میکنن، با اینکه فقط اومدن کوهنوردی!
برای بقیه، اگه سطل زباله به مسیرها اضافه نشه، مجبورن زباله رو برای مسیر طولانی تو دستشون نگه دارن!
میدونین شاید این کمپین، هدف مستقیمش پاک شدن زباله نباشه.
شاید بیشتر کمپینها همین طور باشن.
هدف اینه که آدمها همدیگه رو پیدا میکنن.
لاله شاید بارها دلش بخواد بره و یه منطقه رو پاکسازی کنه. شاید بارها از ذهنش بگذره که یک طرح برای پاک بودن یک منطقه بده. ولی یه ترسی جلوش رو میگیره. اگه زحمتهام به هدر بره چی؟ اگه ادامهدار نباشه چی؟
شاید ۱۰۰ نفر دیگه هم در دسترس باشند و دلشون میخواسته همچین کاری کنند. این صد نفر چطور هم رو پیدا میکنند در اون لحظه خاص؟
حالا فکر کن آدمهایی که تعدادشون زیاده. بهشون میگی میخوایم بریم فلان جا رو تمیز کنیم.
صد نفر میان هر کودوم پنج تا دونه بطری رو بر میدارن و همه احساس مفید بودن میکنند.
ولی فکر کن همین کار رو ۱۰ نفر انجام بدن، از یه طرف دیگه میگن ببین بیشتر از همین تعداد نبودیم.
یا فکر کن گروه ۱۰۰ نفرهای از مردم یک محله که میدونن براشون تمیزی اولویته، بیان همگی یک تماس کوچولو با یک ارگان کنن برای پاک شدن و یک تغییر زیستمحیطی. اون موقع هم اون اورگان خوشحاله که تونسته با یه حرکت دل ۱۰۰ نفر رو به دست بیاره و اجساس بدی نداره. و هم با صلح، اون تحول زیستمحیطی درست شده.
چند بار در تلوزیون و کلیپها لولههای فاضلابی رو دیدیم که توی رودخانهها میریزن؟ حتی توسط افراد سرشناس نشون داده شده. و دوباره تکرار شده و فراموش شده.
ولی فکر کن ۲۰ نفر به اون ارگان مسئول تماس میگرفتن تا این مشکل رفع بشه. به نظر من اون ارگان از راه قانونی رفعش میکنه. به هر گرانی که باشه.
و این راه صلح از همراهیهای کوچیک به نظر من ساخته میشه.
برای اجرا کردن مواردی که @11141 گفت خیلیها دارن تلاشهای گرانقیمت میکنن. حالا وقتی این تلاشها بین افراد بیشتری پخش میشه. دو خاصیت داره. اول فشار بر همه تقسیم میشه و عملا کسی فشار ازاردهنده تحمل نمیکنه که هیچ، تازه کیف هم میکنند. دوم اینکه پایدار میشه. یه شخصی که زباله تو طبیعت میندازه اگه از ۳ نفر خیلی خیلی ساده، نه آنچنان مودبانه، نه آنچنان خشونتآمیز، بشنوه که اینجا جای آشغال ریختن نیست. یا بشنوه که طبیعت جای پوست میوه نیست. فقط از ۳ نفر بشنوه، دیگه نمیریزه. و شاید خودش هم بشه یک حافظ طبیعت.