وقتی که همه خوابن، خیلی از برنامهنویسها بیدارن. خود من در شب بهره خیلی بهتری نسبت به روز دارم.
در مقابل اتفاقاتی میافته که جلوی کار در شب رو میگیره. مثلا صدای تایپ کیبرد، آدم رو معذب میکنه. یا نور چراغ، یا دسترسی سخت به خوراکی به خاطر نور.
یا کارهایی که گاها نیاز هست با خانواده در صبح هماهنگ بشیم و عملا ساعت خواب رو دوباره به حالت عادی جابجا میکنه.
با این همه ساعت کاری برنامهنویسی دوباره خودش رو به سمت شب میکشونه.
به نظرتون این بهره بالای برنامهنویسی در شب از کجا میاد؟
این مربوط به برنامه نویس ها نیست. من باشم دسته بندی رو از «برنامه نویسها-سایر اقشار کاری» به «مردها-زنها» تغییر میدم!
اکثر دوستان مجردِ پسری که سراغ دارم، شب کار هستن! چراییش برای خودم خیلی گنگه، چون اوج بازدهی من اول صبح هست و نمیفهمم این پسرها چطور حاضرن از چنین ساعت های طلایی بگذرن!
من فکر میکنم یکی از دلایل بازدهی شب این هست که سیگنال از طرف اطرافیان کمتر میاد. و ذهن میتونه با سرعت تمام توی بزرگراه خودش حرکت کنه.
شاید به خاطر همون موضوع حواس پرتی باشه. شاید دخترها کمتر حواسشون پرت میشه.
مثلا من خودم اگه بخوام مطالعه کنم بازدهی خیلی بیشتری در شب دارم. فکر میکنم دلیلش همین باشه. شب و خصلت تاریکی و بیصدا بودنش باعث میشه حواس کمتر پرت بشه و فرد بتونه تمرکز بالایی روی کاری که انجام میده داشته باشه. حتی دیدم برخی دوستانم دیدن فیلم و سریال یا گوش دادن به موزیک رو هم به شب محول میکنند تا بهتر درگیر داستان بشن!
مطمئن نیستم. برای تستش یه مدت کوتاه، مثلا یه ماه خودتون رو تو خونه قرنطینه کنین، و ابزارهای سیگنال دهنده رو هم ببندین. ببینین ایا بازدهی روزانه تون به اندازه شب هست؟
اطلاعات زیستی م پایینه، ولی فکر میکنم بحث کارکرد هورمون ها بیشتر از سیگنال های خارجی درمیون باشه در این مورد. برای کاهش سیگنال های خارجی هزاران راه وجود داره، چرا انتخاب فعالیت شبانه؟!
یه جستجو کنین درباره کارکرد هورمون تستسترون و تنظیمات شبانه روزی اون، مثلا با کیورد «male hormone cycle».
پ.ن. فعالیت هایی مثل مطالعه، موسیقی، دیدن فیلم و … بیشتر حکم لالایی داره و خب خیلی افراد شبها رو برا این تیپ فعالیتا ترجیح میدن. بحث تمرکزِ کاری یا کارهایی بود که نیاز به فعالیت مغزی بالاتری دارن، مثلا کارهای محاسباتی.
با لاله موافقم که اکثرا تفاوتی مشهود در جنسیت وجود داره
این ممکنه به دلیل تفاوت در کارکرد هورمونها در آقایون و خانومها باشه. در آقایون هورمونها نقش کمتری رو در تعادل ایفا میکنن و در نتیجه اختلال در اونها ممکنه کمتر به چشم بیاد، در عوض مزایای عمومی شب مثل سکوت و تمرکز میتونه به این خاصیت مضر بچربه.
بعضی افراد اساسا توان کار بیشتری در شب دارن، اصطلاحا شبیه به جغد رفتار میکنن. من خودم از اون تیپ هستم و اساسا نظم در خواب رو نمیتونم برای یک هفته رعایت کنم!! برعکس وقتی برای مدتی منظم بیدار میشم، کسل میشم و میزان کارایی ذهنیم افت میکنه!
مثلا برعکس این حرف که
بهترین زمان برای خودم، سرشب هست و انگار به طرز عجیبی عملکرد ذهنیم افزایش پیدا میکنه، برعکس اول صبح عملکرد ذهنی متوسطی دارم که برام آزاردهندهست.
یک نکته صرفا برحسب کنار هم قرار دادن دانستهها از مغز: مغز به طور بیولوژیک یاد گرفته که در طول روز بیشتر روی دریافت دادهها تمرکز کنه و نه تحلیل و فکر انتزاعی. برعکس در شب، حتی در خواب، پردازش دادهها انجام میشه حتی وقتی که فرد در خواب هست. این خاصیت ممکنه دلیل تطابق تدریجی کسانی که کار فکری میکنن با این روند طبیعی باشه: علاوه بر برنامهنویسها، دانشمندهایی که روی مسائل انتزاعی کار میکنن هم تمایل زیادی به شبکاری دارن!
چقدر جالب. من همین طور هستم. ولی بررسیش نکردهبودم!
خیلی جالب بود. علاقهمند شدم کارهای روزانهام رو بنویسم تا ببینم نوع این کارها چی هست و بتونم برنامهریزی بهتری روشون داشتهباشم که هم لذت بیشتری داشتهباشه و هم بهینهتر باشه.