چرا در کتابها کمتر از تصویر استفاده میکنن؟

ببینید نظرات شما درسته ولی یه نکته‌ای هست، شما دارین از داده‌های فضای امروز استفاده می‌کنین. این فضا به سمت نوشتار بایاس شده یعنی هم آموزش و هم تولید محتوا به شدت نوشتار رو ترجیح میده. نتیجه چیه؟ اینکه می‌بینیم نوشتن بسیار ساده‌تر از تصویرسازی هست و البته اینکه تلاش برای کاهش هزینه تصویرسازی انجام نشده! باز هم میگم: داده‌ها به نظر من درست هستن ولی این داده‌ها در اثر یک پیش‌زمینه تولید شدن و نه در یک فضای بدون بایاس.

بزارین یه مثال بزنم که ممکنه به نظر بیربط بیاد ولی حرفی که میخوام بزنم رو بهتر منتقل میکنه:

فرض کنین توی جامعه انسانی، توپ فقط برای فوتبال استفاده میشد یعنی فقط بازی با پا رایج بود. به نظرتون اگر ایده والیبال یا هندبال مطرح میشد، داده‌ها و آدمها چی می‌گفتن؟


احتمالا به همون اندازه که نویسنده خوب داریم، طراح خوب داریم اگر بیشتر نباشن. در عوض استعداد نوشتاری در تمام مراحل زندگی به شدت تقویت میشه در حالیکه استعداد طراحی اینطور نیست و توجه بسیار کمتری بهش میشه.

یه چیزی رو هم کاملا می‌پذیرم: نوشتار مزیتهای زیادی داره از جمله قابلیت نوشتار در همفکری و مباحثه بسیار بالاتره! اما واقعا فکر نمیکنم تصویرسازی یکی از اون مزیتها باشه!

2 پسندیده