در کل سیبیل و ریش چیزهای جالبی هستن! مردها به کمک همین ریش و سیبیل میتونن در زمانهای مختلف به صورتهاشون طرحهای متنوع بدن. ولی خب چرا اصلا ریش و سیبیل دارن؟
مثلا گربهها سیبیل دارن برا تشخیص مسیر، آدما چه نیازی داشتن که سیبیلاشون رو در طی تکامل از دست ندادن؟
راستیتش این موضوع یکی از 10میلیون، رموز خلقت ما مرداست که هیچ جایی بازگو نشده! در واقع تنها جایی که ازش صحبت میشه وقتاییه که فقط خودمون مردا حضور داشته باشیم و نیاز داشته باشیم راجع به سیبیلمون با یکی صحبت کنیم! و اگه من الان دارم اینجا میگمش به دو دلیله:
واسه اینکه من به پادپُرس تعلق خاطر دارم و قسم خوردم، “وقتی مسئله ای پرسیده میشه چیزی جز حقیقت نگم!”
الان نیاز دارم با یکی راجع به رشد سیبیلهام صحبت کنم!
جواب این سوال اینه که: ما مردا از سبیل واسه کنترل جریان الکتریسیته تو بدنمون استفاده میکنیم.
در واقع هر پسری که متولد میشه به میزان 100 آمپر در بدنش الکتریسیته ذخیره شده و در طول حیات به این 100 تا، هر سال یه میزان مشخص الکتریسته اضافه میشه که درصد اضافه شدنش به این صورته:
تا سن 7 سالگی هر سال 10% میزان سال قبل
تا 15 سالگی این میزان به 50 درصد و از 15 سالگی تا پایان عمر به میزان 100% و شاید حتی بیشتر!
اگه کمی دقت کرده باشین پسرا وقتی که خیلی کوچیکن، سبیلاشون حالت کُرکی داره که این به خاطر جنس الکتریسیته داخل بدنشونه که به الکتریسیته کُرکی مشهوره!
اینو هم باید اضافه کنم که اگه ما سبیل نداشتیم احتمالاً به خاطر عدم کنترل این جریان الکتریسیته هی برق مون این و اون رو میگرفت!
مثلا پسرعموی من ی فاز متر داشت که ته اش ی چراغ کوچولو داشت ،وقتی بهش دست میزد لامپه روشن میشد
… (البته اگ اسم وسیله رو درست گفته باشم ،هیچ وقت اسم این ابزارآلات و درست یادنگرفتم )
شاید ریش و سیبیل برا انسان های اولیه نقش فیلتر هوا داشته، انسانایی که ریش و سیبیل نداشتن از گرد و غبارای اتش فشانا الودگی ریوی میگرفتن و زودتر میمردن و …
یه نظریه دیگه هم دارم: مردای کم مو ترس کمتری تو دل حیوونای وحشی ایجاد میکردن و بیشتر در معرض این حیوونا بودن.
این فقط آمار آمریکاس و ممکنه در جاهای دیگه دنیا اینگونه نباشه
مرد ها همه جا مو دارند در اصل جواب اون رو باید پیدا کنیم. موی روی صورت و سر جنبه زیبایی داره و اینجوری استفاده میشه وگرنه قدیما مو و پر و پشم هر سه برای گرم نگه داشتن بدن موجودات مختلف بوده. بعد از سیر تکامل صورت گرفته و نیاز به مو برای انسان کمتر شده ، پس قاعدتا به صورت دوره ای تغییرات ژنتیکی به وجود میاد و نسل ها با گذر زمان کم مو تر می شوند.
دیمورفیسم جنسی[1] به حالتی میگن که دو جنس نر و ماده از یک گونه ویژگیهای متفاوتی دارن (مستقل از ویژگیهای جنسیشون). این تفاوت میتونه ظاهری یا فیزیولوژیکی باشه. شاید بر حسب عادت فکر کنید تو همهی موجودات جنس نر و ماده متفاوت هستن اما اینطور نیست. تو اکثر گیاها و بعضی جانوران که نر و ماده دارن دو جنس تفاوتی ندارن.
بعضی از این صفات به عنوان صفات ثانویهی جنسی[2] شناخته میشن. صفات ثانویهی جنسی به جنس مخالف (معمولن ماده) کمک میکنن که بهترین جفت رو انتخاب کنه. (انتخاب جنسی[3]) اما چطوری؟ فرض کنید شما پرندهای مثل قرقاول ماده هستین توی دشتی وسیع و فصل جفتگیریه! هزینهی تخمگذاری و تو خیلی موارد نگهداری از جوجهها با شماست. با این همه هزینه میخاین بهترین پدر رو برای فرزندانتون انتخاب کنید، بهترین پدر یعنی پدری که سهم اون از محتوای ژنتیکی ِ زادههای شما، به بقا و تولید مثل زادههای شما کمک کنه. و در نتیجه به بقای ژنهای شما از طریق زادههاتون کمک کنه. قرقاول نر دم بلند و رنگارنگ داره. این دم بلند پرواز رو برای قرقاول با مکافات همراه میکنه و پرهای رنگارنگش توجه همهی شکارچیها رو به خودشون جلب میکنن!
اما قرقاول نر ما با وجود اینها زنده مونده و به سن تولید مثل رسیده! این یعنی قوی بوده، یعنی تواناییش برای زنده موندن (با وجود این موانع) بالاست. حیوونای مختلف از راههای مختلفی برای نشون دادن این برتریها استفاده میکنن. مثلن خود ما انسانها ترجیح میدیم با جفتمون زمان بگذرونیم تا از شایستگیش مطمئن بشیم. خب زمان تو طبیعت چیز مهمیه، اکثر موجودات (خیلی اوقات به لطف انسانها) به اندازهی ما زمان برای گذروندن با جفت آیندهشون ندارن! به همین دلیل از صفات ظاهری برای نشون دادن برتریشون به جنس مخالف استفاده میکنن.
ما هم همیشه این همه زمان نداشتیم! ریش و سبیل یادگار همون زمانه. موی صورت آقایون از صفات جنسی ثانویهی اونهاست و به کمک هورمونهایی کنترل میشه که چیزای دیگهای مثل حجم عضله[4] و قدرت تولیدمثلی رو هم کنترل میکنن. در واقع یه جورایی هرکی ریش و سبیلش بیشتر بوده انگاری ترشح اون هورمونها تو بدنش بیشتر بوده! البته نمیشده همیشه هم روش حساب کرد و لزومن درست از آب درنمیومده. فریبکاری همیشه از ابزارهای اصلی انسان برای حفظ بقاش بودن!
البته نهنگ و دلفین هم روی بدنشون مو دارن! یا حداقل نشانههاشو حفظ میکنن. به ساختارهایی که به دلیل جد مشترک بین موجودات مشترک هستن اما تا حدود زیادی تغییر ظاهری پیدا کردن ساختارهای وستیجیال میگن.
(تصویر میکروسکپی ِ فولیکول یا همون ریشهی مو رو توی دلفین میبینید.)
برای من هم سواله! ولی حدسم اینه که چون اون هورمونها علاوه بر صفات ثانویهی جنسی عامل خشونت توی مردها هم هستن و جهان انسانها روز به روز تمایلش به خشونت کمتر میشه (مشخصن چون رقابت فیزیکی کم شده و دیگه نیازی بهش نیست)، تمایل به کم مویی آقایون هم بیشتر شده!: ی خشونتشون تو دنیای امروز بیشتر دردسره تا یه صفت مفید.
ی انتخاب طبیعی شنیدین و مکررا تکرارش می کنید بدون اینکه بدونید چی هست.
اولا از کجا معلوم موجودات زنده در حال تکامل هستند؟
دوما تنها مکانیسم تکامل، انتخاب طبیعی نیست و نقشش در تکامل معلوم نیست ان قدر پررنگ باشه ک تنها دست مایه افراد حاضر در این صفحه است.
سوما انتخاب طبیعی در انسان زیاد اثری نداره و این را میتوانم ثابت کنم: انسان چ چاق چ لاغر چ پر مو چ بی مو و از هر نژادی ازدواج میکنه و بچه دار میشه. یک سوم جهان ک زرد پوست ها هستند، صورت و بدن شون خیلی کم مو تر از سایر نژاد هاست. همین طور درصد زیادی از سیاه پوستان، اگر قرار به انتخاب طبیعی و این تخیلات آتش فشان و حیوانات شکاری بود، که الان نباید این دو نژاد را می داشتیم.
یادم رفت جواب سوال اصلی را بدهم
مرد ها پرمو هستند چون: راستش چون و چرایش را نمی دانم. اما چگونه اش را می دانم:
مردها کروموزوم جنسی مردانه دارند، این ژنوم باعث مقداری تفاوت در بدن و اندام های جنسی میشه، بیضه هورمون جنسی مردانه می سازه و این هورمون مقداری تفاوت در بدن مرد ایجاد میکنه. این تفاوت ها این ها هستند:
موی بدن و صورت بیشتر
عضلات بیشتر
احساسات متفاوت و…
“در چه مقیاس زمانی داریم راجع به تاثیرش صحبت میکنیم؟”
اگه موی صورت مردها وابسته به انتخاب طبیعی بود، شرق آسیا با جمعیت دومیلیارد نفر و همچنین آمریکای جنوبی و آمریکای شمالی مردم مو دار می بودند یا غرب آسیا بی مو می بود.
پس من نتیجه می گیرم که موی صورت مردها ب انتخاب طبیعی وابستگی ای نداره.
تکامل علم نیست، تکامل مطالعهی تاریخه از روی شواهد. شواهد اینطور نشون میدن که موجوداتی که امروز زنده هستن حاصل فرآیندهای تکاملین.
در انسان امروز شاید، اما ریش و سبیل از چه زمانی به عنوان یک صفت در انسان نر به وجود اومده؟ شما که با مفاهیم ژن و امثالش آشنا هستید یه سرچ کوچیک میکردین که ژنهای مسئول بروز ریش و سبیل از چه زمانی در انسان حضور دارن (تکنیکهای زیادی برای تخمین زمان حضور یک ژن در یک موجود وجود داره).
متوجه نمیشم.
با این مقیاس مشخصه اطلاعات چندانی دربارهی تاریخ انسان ندارین. به نظرم برای شروع کتاب “ساپینس” یا “انسان خردمند” رو مطالعه کنید که بعد بتونیم توی یک پارادایم و بدون توهین و عصبانیت دربارهی نظراتمون صحبت کنیم. این کتاب برای مخاطب عام نوشته شده و هر کسی با هر گرایش تحصیلی میتونه متوجه بشه.
این نتیجهگیری عجیبی از اصل انتخاب طبیعیه. اصل انتخاب طبیعی ربطی به تکامل یا هر نظریه مربوط به زیست شناسی نداره، بلکه بیان این حرف سادهست: در فرآیند زیست در محیطی طبیعی، گونهای میتونه امکان بقای بالاتری داشته باشه، که با شرایط محیطی بیشتر سازگار باشه.
اگر اصل انتخاب طبیعی وارد عمل بشه، اتفاقا برعکس، تنوع زیستی رو پائین میاره. به این معنی که اگر خصوصیتی برای بقا در شرایط طبیعی یک منطقه لازم باشه، تنها گونههائی که اون خصوصیت رو دارن، میتونن زنده بمونن. ممکنه شرایط طبیعی به شکلی باشه که این خصوصیت برای بقا الزامی نباشه، اون موقع همه گونههای از این نظر شانس یکسانی دارن. اگر این اصل، قیدی روی گونههای مختلف نزاره، تازه مکانیسمهای مهمتری مثل «تنازع برای بقا» وارد عمل میشن.
مگه بحث ما این نیست که آدم ها طی زمان تکامل پیدا کرده اند و صورت شان مو دار شده؟
یعنی شما میگید تکامل و انتخاب طبیعی می توانند در دو جهت مخالف باشند؟
مگه هر چه بیشتر مورد علاقه طبیعت بود، متکامل تر محسوب نمیشه؟