تقریباً در مقابل هرگونه طرح یا تغییر جدیدی که مطرح می شود، اولین واکنش مقاومت است. به طور مثال استفاده از تکنولوژی درکلاس درس، یا اصرار بر اهمیت نمره در صورتی که روشهای دیگری نیز برای ارزیابی وجود دارد، و نمره ی برگه تنها ملاک ارزیابی از توانایی دانشآموز نیست.
در اینجا؛ ترس از ناشناختهها، از دست دادن شایستگی، فقدان پشتیبانی، نیاز به امنیت و . . . به عنوان دلایل کلی مقاومت در برابر تغییر مطرح شده، تجربه و ایده شما برای کاهش یا تعدیل این مقاومت منفی چیست؟
اولین دلیل مقاومت در برابر تغییر، سختی غلبه بر عادتهاست. برای اینکار نیاز به شناخت از شرایط جدید پس از تغییر خیلی ضروریه، و اطمینان از پشتیبانی.
نکته دیگه اینکه وقتی معلمان میبینند بدون تغییر، کارشان پیشمیرود (تغییر در نتیجه ارزیابیها تأثیر چندانی ندارد، چندان باعث افت یا ارتقا نمیشود)، نیازی به تغییر نمیبینند.
فرض کنیم انگیزه تغییر را هم بوجود آوردیم، متاسفانه تجربه ثابت کرده با فرض اینکه طرحها روی کاغذ و حرف خوب باشند، برای اجرا جزٸی و آسان نشدهاند.
گاهی طراحان از خود معلمان نیستند و مشکلات را از نزدیک لمس نکردهاند.
یا اجرایی کردن بعضی طرحها، مستلزم کار حرفهای و بیشتر از حد معمول است که آموزش یا برنامهای برای آن نیست.
تا حالا تجربهای در این زمینه داشتین؟ مثلا سیستم آموزشی بخواد تغییری کنه و شما بترسین و مقاومت کنین؟ میتونین شرایط تجربه رو توصیف کنین و این مواردی که گفتین رو درش مشخص کنین؟
مقاومت در برابر تغییرات همیشه دست معلم نیست، مثلاً کتاب عوض میشه (درسته نقدهای ما رو جمع میکنن، اما معمولاً تأثیر کمی داره) یا مدیران مدارس یا ادارات عوض میشن، یا سمت مربی آزمایشگاه و متصدی کتابخونه حذف میشه، زنگ مدارس تغییر میکنه و . . .
در واقع قضیه یک دست صدا نداره است.
اما تغییرات دیگه که اجرایی شدنش وابسته به معلمه؛ جای دیگه هم در پادپرس گفتم، سالهاست که طرح هوشمندسازی مدارس شروع شده، با تجهیز حداقل یک کلاس در هر مدرسه یا چند کلاس در چند مدرسه. ظاهر طرح خوبه، اما همه معلما مقاومت میکردند، یکی از دلایلش عدم آشنایی کافی با ابزار و نرمافزار، دیگه عدم پشتیبانی مالی و فنی از طرف مدیریت مدرسه یا ادارات، من خودمم که ترس از ابزار نداشتم و دوست داشتم شیوهنو را امتحان کنم، میترسیدم که وقت کلاسم تو این آزمودنا و یا قطع برق و هنگ کردن سیستم و . . . از دست بره. پس منم خیلی استفاده نمیکردم، حتی پیشنهاد دادم کنار بورد هوشمند، وایت بورد بذارن که مثلاً کمبود پول مسأله بود، تازه برنامه ریزی برای استفاده همه کلاسا، جابجایی و غُرغُر بچهها. خلاصه الان تو مدرسهای که هستم این طرح واقعاً اجرایی شده، حداقل در درس و کلاسایی که من کار دارم، دلیلشم پشتیبانی مالی و فنی و روانی مدیریت مدرست.