چقدر دیده شدن توسط دیگران براتون مهمه؟
چقدر وابسته به تأیید دیگران برای حس و حال خوب هستید؟ این دیگران چی دارن، که برای تأییدشون ارزش قائلید؟
چقدر دیده شدن توسط دیگران براتون مهمه؟
چقدر وابسته به تأیید دیگران برای حس و حال خوب هستید؟ این دیگران چی دارن، که برای تأییدشون ارزش قائلید؟
این بستگی به شخص مقابل داره
همه ی ما تا حدی نیاز داریم توسط عزیزانمون دیده بشیم و ازشون توجه و عشق بگیریم
اما در مورد افرادی غیر از خانواده ام این حس رو ندارم
هیچی
واقعا همیشه کاری رو میکنم که دوست دارم و اینکه بقیه خوششون بیاد یا نه خیلی برام فرقی نمیکنه
برای اینکه خانوادم ناراحت نکنم احتمالا یه محرمانه هایی برای خودم دارم
من همین یکبار حق زندگی رو دارم و نباید در حصار افکار دیگران زندگی مو بگذرونم
برای من متاسفانه خیلی خیلی زیاد .
شاید هیچ انگیزه ای برای من بالا تر از این که بتونم تایید بقیه رو بگیرم نباشه . و متاسفانه این اصلا چیز خوبی نیست .
اکثر افرادی که دیدم مثل من هستن معمولا یه درجه ای از کمال گرایی رو هم دارن . افراد کمال گرا فلسفه زندگیشون اینه که من فقط زمانی میتوانم شاد باشم که به فلان دستاورد رسیده باشم و در واقع تایید بقیه یه جورایی به فرد کمال گرا میگه که دستاوردی میخواستی رو بهش رسیدی .
فکر میکنم بخاطر همین باشه که آدم هایی مثل من اینقدر تایید بقیه براشون به صورت بیمارگونه ای مهم هست … این آدم ها تایید بقیه رو مساوی با این میدونن که دستاوردی داشتن و داشتن دستاورد تنها چیزی هست که به اون ها حس شادی و ارزشمند بودن میده !
فکر میکنم این بد ترین اخلاقی هست که یه نفر میتونه داشته باشه
امیدوارم همه کسایی که اینجوری هستن ( از جمله خودم ) بتونن تغییر بدن این رفتار رو
اگر نگاهمون به کمال گرایی عوض بشه
اگر کمال گرایی رو رسیدن به کمال شخصی یعنی بهترین خودمون بدونیم اون وقت رقابت با دیگران و مقایسه و تایید دیگران برامون تا حد زیادی کمرنگ میشه
قبلا خیلی زیاد الان برعکس هیچ توجهی به این قضیه ندارم. از میل به دیدن شدن و رسیدم به میل به حرکت در سایه ، دیده نشدن ، چراغ خاموش رفتن. یه وضع خاصی شده.
من هم برام تایید دیگران مهمه، ولی تا الان فکر نمیکردم (و هنوز هم فکر نمیکنم) بدترین اخلاق ممکن روی زمین این تایید گراییم باشه! مثلا از خوبیهای این تاییدگرایی و میل به تشویق بخوام براتون لیست کنم:
تاییدگراها هر حرفی رو نمیزنن و فکر زیادی رو حرفاشون هزینه میکنن. در نتیجه حرفاشون عیار بالاتری نسبت به سایرین داره! کافیه به لیدربورد سال گذشته نظری بندازین، حسامِ تاییدگرا با اینکه جز برترین مشارکتکنندههای اون سال نیست، چه از نظر تعداد موضوعات و چه تعداد پاسخها و یا لایکها و زمان مطالعه و …، ولی موضوعاتی که مطرح کرده در سه اتاق مختلف، ایستگاه پرسش، ایوون، و کافه بازی جز جذابترین موضوعات لیست شده .
یکی دیگه از خوبیهای افراد تاییدگرا، اینه که رد فرضیهها و خواستههاشون توسط دیگران براشون دردناکه و تا ابد دنبال راهکارهایی برای جلب تایید دیگران میگردن، در نتیجه احتمال اینکه این افراد به کاشفهای بالفعل روی زمین تبدیل بشن، زیاده. مثلا حدس میزنم اگه گالیله یه تاییدگرا بود، دنیا زودتر از جهل درمیومد .
یکی دیگه از مزایای تاییدگرایی که شاید کمی با روحیات دیگه عجین شده اینه که منِ تاییدگرا همیشه تو زمین حریف خوب و قَدر بازی میکردم! شاید برای اینکه تماشاچی های حریف رو به تایید خودم وادارم
ته حرفام میخوام بگم با اینکه استقلال و گاها خود-گرایی خوبه، ولی تاییدگرایی هم نکات قابل توجهی تو خودش داره!
پ.ن. تاییدگرایی و در ابعاد وسیعتر میل به شهرت، هزینه ی گزافی به اسم از دست دادن آزادی داره. یکی از راه هایی که میشه تایید-نگرایی رو تمرین کرد اینه که گاهی کارهایی رو بکنیم که احتمال میدیم با برخورد تحقیرآمیز دیگران، مخصوصا کسانی که نظرشون برامون زیادی ارزشمنده، همراهه. این طوری یواش یواش ذهنمون عادت میکنه به اینکه نگران تحقیر شدن ها و یا تایید نشدن ها نباشه. و در ضمن متوجه میشه گاهی در آزادی عمل لذتی هست که هیچ تحقیر و انکاری نمیتونه جلوش رو بگیره!
کاملا درسته این موضوع . منتها بعضی از عادت ها و نگرش ها به شدت ریشه دار هستن تو وجود ما و تغییرشون علاوه بر عوض کردن دیدگاه و نگرش نیاز به تغییر محیط هم داره که این قضیه کمی زمان بر هست .
برای من تغییر رفتار کمال گرایی تقریبا مثل این میمونه که بهم بگن وقتی لواشک ترش و تازه رو بو میکشی دهنت آب نیوفته . نمیگم غیر ممکن هست ولی خوب نیاز به تمرین و زمان داره .
صحبتات کاملا درست هستن لاله جان و با مزیت هایی که گفتی موافقم . از طرفی من بدی های گمال گرایی رو یه چند تاییشون رو لیست میکنم تا موضوع کامل تر بشه :
آدم کمالگرا چون همیشه دنبال بهترین شرایط و بی نقص ترین ها هست معمولا کارش رو استارت نمیکنه و منتظر یه فرصت بی نقص میمونه . (که معمولا اون فرصت هیچ وقت نمیرسه)
آدم کمالگرا چون همیشه برای بقیه زندگی میکنه و کسب رضایت بقیه به طور 100% تقریبا غیر ممکنه یه ، همیشه تو تله استرس و مقایسه هست و تقریبا هیچ وقت حالش خوب نیست . حتی اون لحظه ای که برنده شده به این فکر میکنه که میتونست بهتر عمل کنه .
آدم کمالگرا بخاطر میل به بی نقص انجام دادن همه چی معمولا همیشه از ددلاین ها عقب میمونه و برای یه کمال گرا ضربه روحی یه شکست ساده که ممکنه برای هر کسی اتفاق بیوفته به شدت قویه تر و فلج کننده تره .
یه آدم کمالگرا معمولا بخاطر ترس از شکست خیلی کار ها رو استارت نمیکنه
یه آدم کمالگرا به طور کلی از زندگی هرگز لذت نمیبره . مثل یه آدم معلول یا مثل یه ماشینی که میخواد حرکت کنه ولی ترمز دستیش همیشه بالاست .
یه آدم کمالگرا برای بیان احساستش معمولا 2 2 تا چهارتا میکنه و بخاطر همین معمولا تو روابط نمیتونه ایثار داشته باشه و با احساسش پیش بره و اینجور آدم ها هرگز نمیتونه لذت یه رابطه رو تجربه کنن .
چه خوشمون بیاد چه نه کمالگرایی یه بیماری روحی هست (که درجه هاش متفاوتن) و برای درمانش باید اقدام کرد .
سعی میکنم اهمیتی ندهم ولی به شدت زندگیم تحت تاثیرش قرار گرفته. حداقلش اینکه تایید دیگران یا جلب نظر دیگران باعث میشه فرصتهای بیشتر و انتخابهای بیشتری داشته باشیم. وقتی این تایید را نداشته باشیم قاعدتا این فرصتها را نیز نخواهیم داشت. دیدن از دست رفتن این فرصتها که برخیشان میتوانست یک سکوی پرتاب به سمت موفقیت باشه سخته و تحمل این وضعیت راحت نیست.
اینکه بگم اصلا مهم نیست اشتباهه. تشویق و تائید دیگران تا حدی نقش انگیزاننده های بیرونی رو بازی میکنه و همیشه لازم هستن که باشن. اما خب من هرچی بیشتر مستقل میشم نیازم به تائید دیگران کمتر میشه. الان در مرحله ای هستم که کلا برام مهم نیست.
بستگی داره به این که تعریفمون از دیگران چه کسانی هست. قطعا تایید کسایی که توو زندگی هر کس نقش زیادی داره میتونه مهم باشه ولی یکی که از دور بهت نگاه میکنه و زندگیتو قضاوت میکنه اضلا تایید و یا نفی ش اهمیتی نداره.
ما آدما موجودات اجتماعی هستیم و حسحال دیگران رومون تاثیر میذاره. حسحال ما هم روی دیگران.
قطعا خشنودی دیگران از اعمال ما -حتیبه ظاهر- , انگیزه و عزت نفس ما رو زیاد میکنه.
ما “باید” با دیگران تعامل کنیم و به نظرم نمیتونیم بگیم تایید هیچکسی برام مهم نیست.
نمیگم اینطوری نمیشه زندگی کرد اما واقعا زندگی سخت میشه.
اینکه چه کسی ما رو تایید میکنه هم مهمه. به قول @emilyfarahi , طرف اصلا کیه که تایید کردن/نکردنش برام حیاتی باشه.
با
هم خیلی موافقم.
انسان ذاتا تایید رو دوست داره، اگر اینطوری نباشه به نظرم یه جای کار می لنگه، ولی به شخصه من زمانی که یه هدف برای خودم مشخص می کنم، اگر کسی تاییدم کرد خوشحال میشم و اون آدم رو کنار خودم نگه می دارم، ولی اگر ایراد غیر منطقی یا تمسخر رو قاطی حرفاش کرد، می زارمش کنار و سمتش نمی رم، البته بماند که خیلی وقت ها کسایی هستند که نمیشه این کارو کرد، فقط باهاشون راجب هدفم و کارایی که دارم روش انجام میدم حرف نمیزنم تا اینکه به یه جای خوبی برسه، انوقت خودشون پیگیر میشن. یه تجربه شخصی دارم.
تا وقتی کاری رو انجام ندادی خیلی ها می گن آفرین انجامیش بده، خیلی ها هم میگن نمیشه یا این همه دیگه انجامش دادن و خیلی حرفای دیگه، در هر صورت این تویی که تو گودی، تنهای تنها، تایید و تکذیب هیچکس کمکت نمی کنه، این تویی که باید انجامش بدی. پس انجامش بده. وقتی انجامش دادی کسایی تاییدت می کردم خوشحال میشن و کسایی که باهات مخالف بودن توی جمع خودشون میگم این دوست منه که اینکارو انجام داده و باهات پز میدن، ادما کلا دوست دارن خودشونو به آدمای موفق بچسبونن پس موفق باش، از حرفا و تایید دوستات انرژی بگیر و برو جلو و نگران حرفای منفی نباش، اونا کسایی هستن که صف میکشن باهات سلفی بگیرن