فکر میکنم همزمان با بالا گرفتن تنشهایی بین ایران و امریکا و همزمان با جبهه گیری برخی کشورها بر علیه یا برله ایران بد نیست به این سوال پاسخ دهیم.
در دنیایی روزمره زندگی عمومی ما چیزهایی همچون منافع شخصی و گروهی دوست و دوشمن تعریف میشه و برمبنایی انها روابط تجاری، سیاسی، یا حتی عاطفی ما شکل میگیره.
تجربه شخصی ۱
مدتی بود تصمیم داشتم برخی از وسایل منزلمون به جهت نقل و انتقال به کسی واگذار کنم. در این بین ابتدا با دوستانم وارد معامله شدم و پس کش و قوسهایی فراوان به این نتیجه رسیدم که در روباط تجاری یا باید به فکر منافع شخصی باشم یا باید به فکر دوستیم.
تجربه شخص ۲
قبل از این به طبعی اعتمادی که به یکی از دوستان نزدیکم داشت کالایی رو به قیمتی که گفته بود بدون هیچمقدمه ایی خریداری کردم که متوجه شدم قیمت واقعی بسیار کمتر از قیمت پرداختی من بود.
سوالی که این روزها در ذهن من ایجاد شده این است که باید چطور دوست دشنمی و منافع رو از هم متمایز کرد. چقدر این تمایز در روابط سیاسی بین کشورها با روابط شخصی بین ادمها متفاوت هست؟
از به اشتراک گذاشتن تجربیات شما به شدت استقبال خواهم کرد.
من خودم تو روابط دوستی همیشه حالت عدالت و معامله گری و با دوستان دارم ولی خودم از این کارها نمی کنم.
مثلا وقتی میریم بیرون و کسی شام میده یا چیزی می خره ، دقیقا خرجی که کرده و تقسیم می کنیم و سهم خودم و میدم ولی برای خودم نه ، یعنی می گم مهمون من بودید بدون انتظار
اگر روابط بر اساس دوستی باشه که ما باید خوب دوستمون و بخوایم و البته ضرر خودمون هم نخوایم. مثلا من هاردی داشتم که می خواستم بفروشم ، این و با قیمت کمتر دادم به دوستم هم اون سود کرد هم من راضی بودم.
مشکل اینجاست که توی جامعۀ امروزی [بیشتر ایران] با فردگرایی دوستیهای محکم شکل نمیگیره، در واقع اگر هدف دوستیابی یا نگهداری دوسته که به نظرم از مهمترین چیزهای دنیاست باید از بعضی منافع شخصی صرفنظر کرد مثل همین ماجرایی که براتون پیش اومده. در واقع این بنچمارکیه برای اینکه بدونید دوستتون واقعاً دوستتون هست یا نه؟ به نظرم، هزینههای خُرد مالی در مقابل ضرری که بعداً ممکنه متوجهتون بشه چیزی نیست. حلاجی این مسائل کار آسونی نیست.
فکر میکنم تفاوت بسیاری بین روابط سیاسی کشورها - دولت-ملتها - با روابط فردی هست و پیچیدگیهای بسیاری هم داره.